English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chronicle U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicling U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chronology U شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
In chronological order. U بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
chronology U تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
backdates U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
antedates U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedate U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated cheque U چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
antedated U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
martyrology U تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
respectively U بترتیب
prehistory U ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
dates U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
hagiology U تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
christcross row U بترتیب الفبانوشتن
chronologic U بترتیب تاریخی
chronological U بترتیب وقوع
column major order U بترتیب ستونی
first in first out U بترتیب ورود
chronological U بترتیب تاریخی
last in first out U بترتیب عکس ورود
respective U بترتیب مخصوص خود
alphabeticaily U بترتیب حروف تهجی
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
history U تاریخچه
case histories U تاریخچه
case history U تاریخچه
memoire U تاریخچه
memoirs U تاریخچه
memoir U تاریخچه
vita U تاریخچه
annals U تاریخچه
histories U تاریخچه
record U تاریخچه
alphameric sequence U ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
life history U تاریخچه زندگی
taekwondo yooksa U تاریخچه تکواندو
catamnesis U تاریخچه بیماری
annalist U تاریخچه نویس
biographies U تاریخچه زندگی
biography U تاریخچه زندگی
curriculum vitae U تاریخچه مختصری از زندگی
bibiliography U شرح تاریخچه کتابها
bibliograph U عالم بشرح تاریخچه کتابها
This house has a strange history. U تاریخچه این خانه عجیب است
protohistory U تاریخ ماقبل تاریخ
autobiographer U کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
phototude U لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
gospel U یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
gospels U یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
record of events U ثبت وقایع
historify U وقایع نگار
happenstance U وقایع اتفاقی
chronology U وقایع نگاری
minute book U دفتر وقایع
minute U یادداشت وقایع
annalist U وقایع نگار
logs U ثبت وقایع
minute U گزارش وقایع
chronicler U وقایع نویس
log U ثبت وقایع
record of events U دفتر ثبت وقایع
flight log U دفتر وقایع پرواز
pro-active U گرایش به ایجاد وقایع
log U ثبت کردن وقایع
annals U وقایع سالیانه سالنامه
logs U ثبت کردن وقایع
sportswriter U وقایع نگار ورزشی
rough log U دفترچه وقایع ناو
deck log U دفتر وقایع ناو
deck log U دفتر وقایع دریانوردی
the occurrences of the day U رویداهای یا وقایع روز
vertical events numbering U شماره گذاری عمودی وقایع
refit book U دفتر یادداشت وقایع دریایی
daybook U دفتر ثبت وقایع روزانه
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
Trifling ( small) happenings of life . U اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
flight log U دفتر ثبت وقایع پرواز
muster book U دفتر ثبت وقایع روزانه
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
parish register U دفتر ثبت وقایع سه گانه
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
trained U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
trends U مسیر انجام کار سیر وقایع
trend U مسیر انجام کار سیر وقایع
diary U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
diaries U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
log engineering U دفتر ثبت وقایع موتور ناو
fatidic U وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
slates U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events. U جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
anachronisms U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronism U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slated U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
geochronology U شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
ontogeny U رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
dialectic materialism U دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
supervening impossibility of performance U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
bibliography U تاریخچه یاتوضیح کتب فهرست کتب
bibliographies U تاریخچه یاتوضیح کتب فهرست کتب
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
forward chaining U روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal U فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
coetaneous U هم تاریخ
appointed day U تاریخ
dates U تاریخ
coeval U هم تاریخ
date [appointment] U تاریخ
eras U تاریخ
undated U بی تاریخ
appointments U تاریخ ها
appointment U تاریخ
appointed days U تاریخ ها
as from U از تاریخ ,
as of U از تاریخ
histories U تاریخ
no date U بی تاریخ
with effect from U از تاریخ ...
dateless U بی تاریخ
era U تاریخ
dates [appointments] U تاریخ ها
history U تاریخ
date U تاریخ
in chronological order U به ترتیب تاریخ
historicity U تاریخ گرایی
expiration date U تاریخ انقضا
expiry date U تاریخ انقضاء
prehistory U ماقبل تاریخ
intellectual history U تاریخ اندیشه ها
Ancient history U تاریخ باستان
stale cheque U چک تاریخ گذشته
value date U تاریخ ارزش
termination date U تاریخ پایان
the date was not specified U تاریخ ان معلوم
completion date U تاریخ تکمیل
system date U تاریخ سیستم
julain date U تاریخ ژولین
literary history U تاریخ ادبیات
date of birth U تاریخ تولد
maintenance history U تاریخ تعمیرات
maturity date U تاریخ سررسید
modern history U تاریخ معاصر
natural historian U تاریخ نویس
effective date U تاریخ اجرا
historians U تاریخ گزار
epochs U مبدا تاریخ
date of maturity U تاریخ سررسید
natural history U تاریخ طبیعی
closing date U تاریخ انقضاء
historians U تاریخ نویس
date of shipment U تاریخ حمل
historian U تاریخ نویس
date of acquisition U تاریخ خریداری
date of issuance U تاریخ صدور
current date U تاریخ جاری
creation date U تاریخ افرینش
historian U تاریخ گزار
creation date U تاریخ ایجاد
datable U تاریخ گذاردنی
backdating date U پیش تاریخ
dateable U تاریخ گذاردنی
prehistory U پیش تاریخ
epoch U مبدا تاریخ
chronogram U ماده تاریخ
dateline U تاریخ گذاری
shelf life U تاریخ مصرف
due date U تاریخ سررسید
date in issuing U تاریخ صدور
dates U نخل تاریخ
economic history U تاریخ اقتصادی
date U نخل تاریخ
out of date U از تاریخ گذشته
chronological U به ترتیب تاریخ
due date U تاریخ تادیه
dated U تاریخ دار
postdate U تاریخ ماقبل
postdated U تاریخ ماقبل
date of maturity U تاریخ انقضاء
delivery date U تاریخ تحویل
acceptance date U تاریخ قبولی
basic date U تاریخ ترفیع
postdating U تاریخ ماقبل
postdates U تاریخ ماقبل
azoic U دوران ماقبل تاریخ
landmarks U نقطه تحول تاریخ
eras U اغاز تاریخ عصر
landmark U نقطه تحول تاریخ
An Out line of European history . U کلیات تاریخ اروپ؟
up to now U تا کنون تا این تاریخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com