Total search result: 201 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
pinout U |
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
mask design U |
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد |
 |
 |
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
 |
 |
regenerates U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerating U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerate U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerated U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
i.c. U |
مدار مجتمع |
 |
 |
integrated circuit U |
مدار مجتمع |
 |
 |
integrated circuit U |
مدار مجتمع IC |
 |
 |
integrate circuit U |
مدار مجتمع |
 |
 |
medium scale integration U |
مدار مجتمع با دو قطعه |
 |
 |
integrate magnetic circuit U |
مدار مغناطیسی مجتمع |
 |
 |
monolithic integrated circuit U |
مدار مجتمع یکپارچه |
 |
 |
integrate logic circuit U |
مدار منطقی مجتمع |
 |
 |
microcircuit U |
مدار مجتمع پیچیده |
 |
 |
integrate semiconductor circuit U |
مدار نیمه هادی مجتمع |
 |
 |
microcontroller U |
مدار مجتمع که حاوی CPU |
 |
 |
integrate circuit technology U |
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی |
 |
 |
paralleling U |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
 |
 |
speech U |
مدار مجتمع با صوت تولید شده . |
 |
 |
parallelled U |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
 |
 |
parallels U |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
 |
 |
parallelling U |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
 |
 |
speeches U |
مدار مجتمع با صوت تولید شده . |
 |
 |
paralleled U |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
 |
 |
parallel U |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
 |
 |
substrate U |
ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود |
 |
 |
music chip U |
مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane |
 |
 |
jumbo chip U |
مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند |
 |
 |
metal oxide semiconductor U |
طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n |
 |
 |
microprocessor U |
مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی |
 |
 |
microprocessors U |
مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی |
 |
 |
vhsic program U |
Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع |
 |
 |
integrate circuit transistor U |
ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع |
 |
 |
signal U |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
signalled U |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
signaled U |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
inhibit U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
 |
 |
inhibits U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
 |
 |
tabling U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
tables U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
tabled U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
table U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
piggyback U |
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا |
 |
 |
piggybacks U |
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا |
 |
 |
signalled U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
signaled U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
signal U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
line circuit U |
مدار سیگنال |
 |
 |
dual U |
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه |
 |
 |
priority U |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
 |
 |
priorities U |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
 |
 |
trap U |
نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند. |
 |
 |
band U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
 |
 |
low level circuit U |
مدار با سیگنال کوچک |
 |
 |
bands U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
 |
 |
interrupting U |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
 |
 |
interrupts U |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
 |
 |
interrupt U |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
 |
 |
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
gate U |
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد |
 |
 |
dip U |
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی |
 |
 |
gates U |
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد |
 |
 |
dips U |
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی |
 |
 |
photo pattern generation U |
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده |
 |
 |
in circuit emulator U |
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان |
 |
 |
amplifiers U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
 |
 |
amplifier U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
 |
 |
mask U |
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود |
 |
 |
masks U |
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود |
 |
 |
universal U |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
 |
 |
flat U |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
 |
 |
flattest U |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
 |
 |
priorities U |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
 |
 |
priority U |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
 |
 |
playback head U |
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند |
 |
 |
multi board computer U |
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند |
 |
 |
wafers U |
یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود |
 |
 |
wafer U |
یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود |
 |
 |
insertion loss U |
توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود |
 |
 |
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
circuits U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
 |
 |
circuit U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
 |
 |
chassis U |
فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است |
 |
 |
outlet U |
اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است |
 |
 |
outlets U |
اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است |
 |
 |
carrying U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
balance U |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
 |
 |
balances U |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
 |
 |
carry U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
carries U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
carried U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
quiescent U |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
 |
 |
point U |
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد |
 |
 |
flutters U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
impedance U |
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ |
 |
 |
flutter U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
fluttered U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
fluttering U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
 |
 |
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
acupunctuate U |
با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن |
 |
 |
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
 |
 |
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
 |
 |
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
 |
 |
duplex U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
duplexes U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
 |
 |
coincidence function U |
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند |
 |
 |
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
 |
 |
salami technique U |
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است |
 |
 |
attribute U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attributing U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attributes U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
needle point U |
سر سوزن سوزن دوزی |
 |
 |
managers U |
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند |
 |
 |
manager U |
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند |
 |
 |
erasable U |
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود |
 |
 |
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
 |
 |
ADPCM U |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
 |
 |
degradation U |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
 |
 |
DCD U |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
 |
 |
noise U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
 |
 |
noises U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
 |
 |
adaptive channel allocation U |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
 |
 |
sample size U |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
 |
 |
coincidence circuit U |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
 |
 |
quadruplex U |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
 |
 |
pads U |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
 |
 |
pad U |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
 |
 |
carrier U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
 |
 |
carriers U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
 |
 |
composite circuit U |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
 |
 |
switching U |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
 |
 |
inferior planet U |
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد |
 |
 |
pin U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pinned U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pinning U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
asynchronous U |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
 |
 |
sensitivities U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
 |
 |
sensitivity U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
 |
 |
peer to peer network U |
شبکه همراه به همراه |
 |
 |
lost cluster U |
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست |
 |
 |
firing circuit U |
مدار چاشنی مدار انفجار |
 |
 |
powder train U |
مدار خرج مدار باروت |
 |
 |
fm U |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
 |
 |
bra U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
 |
 |
bras U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
 |
 |
modem U |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
 |
 |
one hook U |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
 |
 |
codec U |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
 |
 |
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
 |
 |
needles U |
سوزن |
 |
 |
stilus U |
سوزن |
 |
 |
switch point U |
سوزن |
 |
 |
needled U |
سوزن |
 |
 |
styli U |
سوزن |
 |
 |
styluses U |
سوزن |
 |
 |
needle U |
سوزن |
 |
 |
bards U |
سوزن |
 |
 |
needleful U |
یک سوزن نخ |
 |
 |
needling U |
سوزن |
 |
 |
stylus U |
سوزن |
 |
 |
bard U |
سوزن |
 |
 |
catwhisker U |
سوزن بلور |
 |
 |
work basket U |
سبد سوزن و نخ |
 |
 |
injecting U |
سوزن زدن |
 |
 |
injects U |
سوزن زدن |
 |
 |
vga U |
- سوزن یا پورت |
 |
 |
darning needle U |
سوزن رفوگری |
 |
 |
sew U |
سوزن کاری |
 |
 |
needling U |
سوزن پیکاپ |
 |
 |
firing pin U |
سوزن ماشه |
 |
 |
needle point U |
نوک سوزن |
 |
 |
staple U |
سوزن منگنه |
 |
 |
work baskets U |
سبد سوزن و نخ |
 |
 |
aciform U |
بشکل سوزن |
 |
 |
aciculate U |
سوزن وار |
 |
 |
acicular U |
سوزن وار |
 |
 |
packing needle U |
سوزن جوالدوزی |
 |
 |
pointsman U |
سوزن بان |
 |
 |
switches U |
سوزن دوراهی |
 |
 |
switched U |
سوزن دوراهی |
 |
 |
switch U |
سوزن دوراهی |
 |
 |
belonephebia U |
سوزن هراسی |
 |
 |
whisker U |
سوزن بلور |
 |
 |
firing pin U |
سوزن اتش |
 |
 |
core nail U |
سوزن هسته |
 |
 |
drilling pipe U |
سوزن حفاری |
 |
 |
pinned U |
ورودی با سه سوزن |
 |
 |
housewives U |
سوزن دان |
 |
 |
pricking U |
خراش سوزن |
 |