Perdic | شراب لذیذ خدایان یونان شهد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	nectar U	شراب لذیذ خدایان یونان شهد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	mercury U	یکی از خدایان یونان قدیم
	libations U	تقدیم شراب به حضور خدایان
	libation U	تقدیم شراب به حضور خدایان
	Ancient Greece U	یونان باستانی [یونان جهان باستان]
	winy U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	winey U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	ionic U	وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
	winery U	کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
	vinosity U	حالت و خصوصیات شراب معتادبه شراب
	wineglass U	لیوان شراب پیمانه شراب
	heroic age U	عصرنیم خدایان
	thearchy U	حکومت خدایان
	penates U	خدایان خانواده
	odin U	خدای خدایان
	o merciful powers U	ای خدایان بخشنده
	theomachy U	جنگ خدایان
	polytheism U	پرستش خدایان متعدد
	noumenal U	وابسته به معنویات و خدایان
	theogony U	نسب نامه خدایان
	thearchy U	سلسله مراتب خدایان
	ichor U	خون خدایان اب جراحت
	savorous U	لذیذ
	toothsome U	لذیذ
	delectable U	لذیذ
	delicious U	لذیذ
	luscious U	لذیذ
	mouth-watering U	لذیذ
	relishable U	لذیذ
	saporous U	لذیذ
	zeus U	زاوش رئیس خدایان یونانی
	idol U	وابسته به خدایان دروغی وبت ها
	delectableness U	چیز لذیذ
	cates U	چیزهای لذیذ
	delectability U	چیز لذیذ
	peaches U	چیز لذیذ
	regaling U	خوراک لذیذ
	regale U	خوراک لذیذ
	yummy U	لذیذ خوشمزه
	regaled U	خوراک لذیذ
	regales U	خوراک لذیذ
	peach U	چیز لذیذ
	pleasurable U	لذیذ مغتنم
	zoomorphic U	دارای خدایان مجسم بشکل جانور
	pantheon U	معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
	jagannath U	یکی از خدایان هندوهاکه اوراkrishnaمینامندومظهرهشتمین vishnuاست
	pantheons U	معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
	heroify U	درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
	mnemonics U	دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
	hebe U	الهه جونی که ساقی خدایان بود
	theogony U	مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
	palatable U	خوش طعم لذیذ
	dainty U	گوشت یا خوراک لذیذ
	gastronomist U	متخصص غذای لذیذ
	cate U	سورسات اغذیه لذیذ
	zoomorphism U	تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
	theogonic U	وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
	delicacies U	نازک بینی خوراک لذیذ
	nicely U	باریک بینی چیز لذیذ
	delicacy U	نازک بینی خوراک لذیذ
	chthonian U	درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
	chthonic U	درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
	It melts in the mouth U	در دهان آب میشود(نرم و لذیذ است )
	ambrosia U	خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
	titbit U	لقمه خوشمزه تکه لذیذ وباب دندان
	titbits U	لقمه خوشمزه تکه لذیذ وباب دندان
	philhellene U	یونان
	philhellenic U	یونان
	hellas U	یونان
	Hellenic U	مربوط به یونان
	hellene U	تبعه یونان
	philhellenic U	دوست یونان
	Greece U	کشور یونان
	hellene U	یونان باستان
	philhellene U	دوست یونان
	croesus U	کراسوس : پادشاه یونان
	Orinthian Order U	معماری کلاسیک [در یونان و رم]
	homeric U	شاعر نابینای یونان
	hellenist U	متخصص فرهنگ یونان
	laconian U	ولایتی از یونان باستان
	aeolus U	پادشاه تسالی یونان
	Bassae Order U	[معماری یونی یونان]
	bouleuterion U	[مجلس سنا در یونان]
	pythian U	اهل دلفی یونان
	romaic U	زبان بومی یونان امروز
	delphian U	ساکن معبد دلف یونان
	romaika U	رقص ملی یونان امروز
	drachma U	پول نقره یونان باستان
	delphic U	ساکن معبد دلف یونان
	doric U	بسبک معماری قدیم یونان
	heraclidae U	اولادهرکول پهلوان نامی یونان
	melpomene U	الهه شعر وتراژدی یونان
	greco U	پیشوند بمعنی یونان و یونانی
	agonistic U	وابسته به مسابقات باستانی یونان
	drachmae U	پول نقره یونان باستان
	agonistical U	وابسته به مسابقههای باستانی یونان
	achaian U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	achaean U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	drachmas U	پول نقره یونان باستان
	classicism U	پیروی از سبکهای یونان وروم
	naos U	ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
	mycenian U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	hoplite U	سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
	trireme U	کشتی جنگی روم و یونان باستان
	pallium U	ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
	peloponnesian U	وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
	mycenaean U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	agora U	[فضای باز عمومی در یونان باستان]
	doric U	وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
	Dryopic U	[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
	klepht U	یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
	pyrrhic dance U	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
	corinthian U	اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
	tiresias U	غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
	uncial U	وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
	cyzicene hall U	[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
	olympiad U	جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
	obol U	سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
	humanist U	دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
	phratry U	درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
	parnassian U	نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
	theoric U	وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
	iconostasis U	[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
	wines U	شراب
	viniferous U	شراب زا
	the juice of the grape U	شراب
	wine U	شراب
	bacchus U	شراب
	fortified wine U	شراب قوی
	fortified wines U	شراب قوی
	wine U	شراب نوشیدن
	decant U	ریختن شراب
	decanted U	ریختن شراب
	cider U	شراب سیب
	decanting U	ریختن شراب
	decants U	ریختن شراب
	riesling U	شراب سفید
	wine cellar U	شراب دخمه
	wines U	شراب نوشیدن
	wine maker U	شراب ریز
	viticulturist U	شراب ساز
	vinal U	بشکل شراب
	vinous flavour U	طعم شراب
	winebibber U	شراب خور
	viniferous U	دارای شراب
	wine cellar U	انبار شراب
	wineglass U	جام شراب
	winegrower U	شراب ساز
	wineskin U	مشک شراب
	viniculture U	شراب سازی
	vermt U	شراب افسنطین
	ustulation U	سوزاندن شراب
	wino U	معتاد به شراب
	rhenish wine U	شراب اسمانی
	grcen wine U	شراب نارس
	cochineal U	قرمز شراب کش
	grcen wine U	شراب تازه
	oenomel U	شراب عسلی
	enology U	شراب شناسی
	oenologist U	شراب شناس
	filtrate U	شراب ناب
	binges U	شراب خواری
	it is a racy wine U	شراب رادارد
	guzzler U	شراب خور
	binge U	شراب خواری
	pottle U	رطل شراب
	grail U	جام شراب
	lusciously U	بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
	clarets U	نوعی شراب قرمز
	vintnery U	عمده فروشی شراب
	vintner U	عمده فروش شراب
	vinic U	مربوط به شراب یا الکل
	gill U	پیمانهای برای شراب
	argol U	دردشراب .ته نشین شراب
	fortified wine U	شراب تقویت شده
	bacchus U	رب النوع شراب و باده
	fortified wines U	شراب تقویت شده
	gladstone U	نوعی شراب ارزان
	wineshop U	مغازه شراب فروشی
	winepress U	خمره شراب سازی
	goblets U	گیلاس شراب تکه
	loading U	امیختن موادخارجی به شراب
	goblet U	گیلاس شراب تکه
	wineglasful U	گیلاس شراب خوری
	maderia U	شراب محصول مادریا
	cellars U	جای شراب انداختن
	fiasco U	ناکامی بطری شراب
	vintners U	عمده فروش شراب
	enology U	مبحث شراب شناسی
	goblet U	گیلاس شراب [در مراسم]
	chalice U	گیلاس شراب [در مراسم]
	straw wine U	شراب شیرین کشمش
	scuppernong U	شراب انگور مشک
	vermouths U	شراب شیرین افسنطین
	vermouth U	شراب شیرین افسنطین
	claret U	نوعی شراب قرمز
	fiascos U	ناکامی بطری شراب
	chablis U	نوعی شراب سفید
	jeroboam U	جام شراب بزرگ
	viniculture U	پرورش انگور شراب
	chianti U	نوعی شراب قرمز