English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unco U شخص غریبه ناشناس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foreigner U غریبه
stranger U غریبه
foreigners U غریبه
he is a stranger to me U غریبه
aliens U غریبه
alien U غریبه
glossolalia U غریبه گفتاری
strange U خارجی غریبه
strangest U خارجی غریبه
Our dog braks at strangers . U سگ ما به غریبه ها پارس می کند
alien U ناسازگار غریبه بودن
aliens U ناسازگار غریبه بودن
They consider him as an outsider . U اورا غریبه بحساب می آورند
incognita U زن ناشناس
ingrate U حق ناشناس
faceless U ناشناس
unidentified U ناشناس
incog U ناشناس
ungrateful U حق ناشناس
strange U ناشناس
unknowns U ناشناس
strangest U ناشناس
unknown U ناشناس
unfriendly U دشمن ناشناس
unknown U ناشناس گمنام
inappreciative U قدر ناشناس
thankless U حق ناشناس ناشکر
unknowns U ناشناس گمنام
UFOs U اشیا پرنده ناشناس
AA U مخفف الکلیهای ناشناس
UFO U اشیا پرنده ناشناس
ingrate U ناسپاس نمک ناشناس
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
stranger U در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
bogies U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com