Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
consulting
U
شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aeronautical designation
U
کد تخصصی فضانوردی مدرک تخصصی هوانوردی
systems analysis
U
شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
aerographer
U
شخصی که وضع هوا وامواج را به کشتی گزارش میدهد
problems
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
problem
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
report program generator
U
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
f.drss
U
جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscribers
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
professionals
U
تخصصی
technical
U
تخصصی
professional
U
تخصصی
qualify
U
تخصصی
specilized
U
تخصصی
technological
U
تخصصی
expertism
U
تخصصی
qualifies
U
تخصصی
technologically
U
تخصصی
data code
U
کد تخصصی
technical language
U
زبان تخصصی
professional education
U
اموزش تخصصی
specialization
U
تخصصی کردن
professional jobs
U
شغلهای تخصصی
military occupational speciality
U
کد تخصصی نظامی
skilled
U
متخصص تخصصی
special staff
U
ستاد تخصصی
career courses
U
دورههای تخصصی
specialty clinic
U
درمانگاه تخصصی بهداری
trade magazine
U
مجله تخصصی تجارت
civilian occupational specialty
U
کدهای تخصصی غیرنظامی
entry level jobs
U
شغلهای غیر تخصصی
paraprofessional staff
U
کارکنان غیر تخصصی
inexpertness
U
ناشی گری بی تخصصی
students
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
converts
U
بازی در پست غیر تخصصی
converting
U
بازی در پست غیر تخصصی
entry group
U
واجدین شرایط تخصصی شغلی
convert
U
بازی در پست غیر تخصصی
converted
U
بازی در پست غیر تخصصی
student
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
logical
U
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
no branch
U
شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
interactive
U
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
test examiner
U
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
IMA
U
سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
dma
U
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics
U
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
sig
U
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
ri/sme
U
سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
professional service
U
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
civilian
U
شخصی
privates
U
شخصی
one
U
شخصی
private
U
شخصی
persona
U
شخصی
some one
U
شخصی
personal
U
شخصی
personable
U
شخصی
personas
U
شخصی
personae
U
شخصی
ones
U
شخصی
civil
U
شخصی
informal
U
شخصی
civilians
U
شخصی
idiograph
U
نشان شخصی
paraphernalia
U
اموال شخصی زن
ibm personal computer
U
IBکامپیوتر شخصی
self-employed
U
کار شخصی
personal influence
U
نفوذ شخصی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
on one's shoulders
<idiom>
U
مسئولیت شخصی
personal motive
U
غرض شخصی
personal computing
U
محاسبات شخصی
private motive
U
غرض شخصی
personal interest
U
نفع شخصی
personal staff
U
ستاد شخصی
self employed
U
کار شخصی
under one's thumb
<idiom>
U
زیرنظر شخصی
personal remarks
U
انتقادات شخصی
informal observations
U
مشاهدات شخصی
personal income
U
درامد شخصی
whosoever
U
هر شخصی که باشد
personal saving
U
پس انداز شخصی
personal identity
U
هویت شخصی
under one's belt
<idiom>
U
میل شخصی
personal right
U
حقوق شخصی
personal exemptions
U
معافیتهای شخصی
personal requirment
U
احتیاجات شخصی
individual foul
U
خطای شخصی
personalized form letter
U
فرم شخصی
personal constructs
U
سازههای شخصی
personal error
U
خطای شخصی
personal ownership
U
مالکیت شخصی
whoso
U
هر شخصی که باشد
personal property
U
اموال شخصی
hire out
<idiom>
U
اجاره شخصی
personal service
U
ابلاغ شخصی
idols of the cave
U
اوهام شخصی
personal service
U
خدمت شخصی
personal property
U
مایملک شخصی
personal requirment
U
حوائج شخصی
A private car.
U
اتوموبیل شخصی
oomph
U
چاذبه شخصی
self interest
U
نفع شخصی
proenomen
U
نام شخصی
self-interest
U
نفع شخصی
self interest
U
غرض شخصی
by end
U
غرض شخصی
backcourt foul
U
خطای شخصی
separate estate
U
اموال شخصی زن
self will
U
اراده شخصی
self intrest
U
نفع شخصی
particular good
U
عین شخصی
somebody
U
یک شخص شخصی
personal pronoun
U
ضمیر شخصی
personal computers
U
کامپیوتر شخصی
very own
<adj.>
U
خصوصی
[شخصی]
passanger car
U
اتومبیل شخصی
bomb scare
U
اطلاعتلفنیازوجودبمبدرمکانیتوسط شخصی
personal action
U
دعوی شخصی
personal affairs
U
امور شخصی
personalty
U
دارایی شخصی
personalty
U
اموال شخصی
who
U
چه شخصی چه اشخاصی
private property
U
دارایی شخصی
personal computer
U
کامپیوتر شخصی
personal pronouns
U
ضمائر شخصی
ea state in severalty
U
ملک شخصی
personal effects
U
لوازم شخصی
pinning
U
شماره شناسایی شخصی
own
U
شخصی مال خودم
onother's money
U
پول شخصی دیگر
personal chattels
U
دارایی شخصی منقول
owned
U
شخصی مال خودم
owning
U
شخصی مال خودم
leave alone
<idiom>
U
راحت گذاشتن (شخصی)
With my own capital .
U
با سرمایه شخصی خودم
owns
U
شخصی مال خودم
valour
U
ارزش شخصی واجتماعی
pinned
U
شماره شناسایی شخصی
unbeknown
U
خارج از معلومات شخصی
pin
U
شماره شناسایی شخصی
personal identification number
U
شماره شناسایی شخصی
self-interested
U
در بند نفع شخصی
fill (someone) in
<idiom>
U
جزئیات را به شخصی گفتن
self interested
U
در بند نفع شخصی
paraphernal
U
وابسته به دارایی شخصی زن
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
ibm personal computer at
U
کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل AT
home use entry
U
اعلامیه مصرف شخصی
author
U
شخصی که برنامه می نویسد
unbeknownst
U
خارج از معلومات شخصی
mannerism
U
اطوار واخلاق شخصی
valor
U
ارزش شخصی واجتماعی
mannerisms
U
اطوار واخلاق شخصی
to hold in d.
U
درتصرف شخصی داشتن
theatergoer
U
شخصی که مکرر به تئاترمیرود
private property
U
دارایی شخصی بلامعارض
privy seal
U
مهر شخصی پادشاه
duffle bag
U
کیسه لوازم شخصی
self intrested
U
دربند نفع شخصی
bye end
U
غرض شخصی قصدپنهان
in one's best interest
U
به صلاح خود شخصی
ibm personal computer system/
U
کامپیوتر ای بی ام سیستم شخصی 2
ibm personal computer xt
U
کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل XT
in one's hair
<idiom>
U
عصبانی کردن شخصی
toe the line
<idiom>
U
انجام وفایف شخصی
individual income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
personal income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
pocket expenses
U
هزینه مختصر شخصی
turn (someone) on
<idiom>
U
به هیجان آوردن شخصی
individualization of punshment
U
شخصی کردن مجازاتها
personal property
U
دارایی شخصی منقول
put in one's two cents
<idiom>
U
به شخصی نظریه دادن
play (someone) for something
<idiom>
U
به بازی گرفتن شخصی
mend one's ways
<idiom>
U
اثبات عادت شخصی
personalize
U
جنبه شخصی دادن به
self regard
U
حفظ منافع شخصی
operator
U
شخصی که با کامپیوتر کار میکند
tandy model 000hl
U
IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
personal computing
U
استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
woodworth personal data sheet
U
پرسشنامه اطلاعات شخصی وودورث
self revelation
U
افشاء افکار واحساسات شخصی
operators
U
شخصی که با کامپیوتر کار میکند
senders
U
شخصی که پیام ارسال میکند
personal disposable income
U
درامد قابل تصرف شخصی
sender
U
شخصی که پیام ارسال میکند
callers
U
شخصی که تقاضای تماس دارد
caller
U
شخصی که تقاضای تماس دارد
personal information manager
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
ex gratia
U
به خاطر میل یا علاقهی شخصی
ex-directory
U
شخصی که چنین شمارهای را دارد
analysts
U
شخصی مسئلهای را بررسی میکند
analyst
U
شخصی مسئلهای را بررسی میکند
vectra pc tm
U
IBریزکامپیوتر سازگار باکامپیوتر شخصی AT
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com