Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stentor
U
شخصی که صدای بلندی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subscribers
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
dipole
U
انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
dolman
U
جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
caller
U
شخصی که تقاضای تماس دارد
accessor
U
شخصی که به داده دسترسی دارد
ex-directory
U
شخصی که چنین شمارهای را دارد
callers
U
شخصی که تقاضای تماس دارد
analysts
U
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
analyst
U
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
sysop
U
شخصی که سیستم تخته آگهی یا شبکه را نگه می دارد
Method to my madness
<idiom>
U
هدفی که شخصی دارد هر چند دیوانه وار به نظر برسد
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
basses
U
کسی که صدای بم دارد
bass
U
کسی که صدای بم دارد
She has a delightfully mellow voice .
U
صدای گرمی دارد
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
She has a lovely ( nice ) voice.
U
صدای قشنگه دارد
answering machines
U
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
answering machine
U
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
countertenors
U
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenor
U
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
things in action
U
اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
ambivert
U
شخصی که نه زیاد بعالم باطنی توجه دارد نه بعالم خارجی
ambiversion
U
شخصی که هم بامور خارجی و هم بامور داخلی توجه دارد
peripheral
U
باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
f.drss
U
جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
exaltedness
U
بلندی
low-rise
U
کم بلندی
heights
U
بلندی
tallness
U
بلندی
uplands
U
بلندی
upland
U
بلندی
Highnesses
U
بلندی
Highness
U
بلندی
height
U
بلندی
ascendent
U
بلندی
sublimity
U
بلندی
rise
U
بلندی
rises
U
بلندی
gratification
U
سر بلندی
loudness
U
بلندی
loom
U
بلندی
altitude
U
بلندی
loomed
U
بلندی
looming
U
بلندی
exaltation
U
بلندی
looms
U
بلندی
loftiness
U
بلندی
toft
U
بلندی
the sublime
U
بلندی
elevation
U
بلندی
altitudes
U
بلندی
elevations
U
بلندی
hypsometry
U
بلندی پیمایی
eminency
U
تعالی بلندی
suction lift
U
بلندی مکش
ups and down
U
پستی و بلندی
volumes
U
بلندی صدا
tonal volume
U
بلندی صوت
volume
U
بلندی صدا
how tall is it?
U
بلندی ان چقدراست
headroom
U
بلندی طاق
crow's nest
U
بالای بلندی
critical height
U
بلندی بحرانی
effective length of strut
U
بلندی کمانش
contour
U
پست و بلندی
height of fill
U
بلندی اکند
Highness
U
بلندی مقام
Highnesses
U
بلندی مقام
hilliness
U
پستی و بلندی
supremacy
U
بلندی افراشتگی
acrophobia
U
بلندی هراسی
acrophobia
U
ترس از بلندی
height of building
U
بلندی ساختمان
ruggedness
U
پستی و بلندی
eminence
U
تعالی بلندی
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
to bring to the same plane
[height]
U
به یک صفحه
[بلندی]
آوردن
accentuation
U
پستی و بلندی صدا
lifted
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifts
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
generously
U
با نظر بلندی به جوانمردی
lift
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
sone
U
واحد بلندی صوت
vu
U
واحد بلندی صدا
edge raise
U
بلندی لبه ورق
volume unit
U
واحد بلندی صدا
head way
U
بلندی طاق سرعت
feature line
U
خط پست و بلندی زمین
superelevation
U
بلندی بر اضافه ارتفاع
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
embank
U
بلندی یاپشته ساختن
altitude
U
بلندی از سطح دریا
altitudes
U
بلندی از سطح دریا
bird's eye views
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
relief
U
شکل فاهری و پست و بلندی
lapseratc
U
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
featuring
U
وضع پست و بلندی زمین
feature
U
وضع پست و بلندی زمین
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
featured
U
وضع پست و بلندی زمین
features
U
وضع پست و بلندی زمین
bird's eye view
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
the door banged
U
درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
homogeneous area
U
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
sagfety island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
grandfather clocks
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
to take the a
U
بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
net antena
U
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
nilometer
U
الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
rise and fall
U
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
grandfather clock
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
douglas fir
U
یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
liberal gift
U
بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
hot dog skiing
U
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
one
U
شخصی
ones
U
شخصی
some one
U
شخصی
personal
U
شخصی
informal
U
شخصی
personae
U
شخصی
civilians
U
شخصی
personas
U
شخصی
persona
U
شخصی
personable
U
شخصی
private
U
شخصی
privates
U
شخصی
civilian
U
شخصی
civil
U
شخصی
personalty
U
اموال شخصی
personalty
U
دارایی شخصی
personalized form letter
U
فرم شخصی
personal service
U
ابلاغ شخصی
personal staff
U
ستاد شخصی
personal constructs
U
سازههای شخصی
personal error
U
خطای شخصی
personal influence
U
نفوذ شخصی
personal exemptions
U
معافیتهای شخصی
personal requirment
U
احتیاجات شخصی
personal saving
U
پس انداز شخصی
personal right
U
حقوق شخصی
personal requirment
U
حوائج شخصی
personal remarks
U
انتقادات شخصی
self interest
U
نفع شخصی
personal identity
U
هویت شخصی
personal income
U
درامد شخصی
personal ownership
U
مالکیت شخصی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
private motive
U
غرض شخصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com