Perdic | شخصا` انجا رفتم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 80 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	i went there in my own U	شخصا` انجا رفتم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	i went there particularly to U	یک کاره انجا رفتم
	individually U	شخصا"
	inpropria persona U	شخصا
	in propria persona U	شخصا
	parsonally U	شخصا"
	individ U	بطور مجزا شخصا
	peculiarly U	بطور ویژه یا خاص شخصا"
	i went with him U	با او رفتم
	i went to fish U	رفتم
	i went before U	من قبلا` رفتم
	i went that instant U	در همان ان رفتم
	i went on the instant U	در همان ان رفتم
	i did go U	محققا` رفتم
	i fell a U	بخواب رفتم
	I went by bus. U	من با اتوبوس رفتم.
	I shall personally undertake tht you make a profit. U	من شخصا" به عهده می گیرم که شما سود ببرید
	i went in to the garden U	توی باغ رفتم
	i went a little way with him U	چند قدمی با او رفتم
	i took the wrong way U	راه خطا رفتم
	I visited him the following day . U	فردای آنروز بدیدنش رفتم
	i was on a v to some friends U	می رفتم با تنی چند ازدوستانم دیدن کنم
	I ran away lest I should be seen . U	فرار کردم رفتم که مبادا دیده بشوم
	thither U	به انجا
	therof U	از انجا
	wherever U	انجا که
	wherefrom U	که از انجا
	there U	به انجا
	thither U	انجا
	thence U	از انجا
	yonder U	انجا
	so far forth U	تا انجا
	thereat U	در انجا
	whence U	که از انجا چه جا
	there U	انجا
	i know that place by sight U	انجا را
	whereon U	در انجا
	it is not half bad U	انجا بداست
	it is impossible to live there U	در انجا میسرنیست
	thenceforward U	از انجا ببعد
	as far as possible U	تا انجا که بتوان
	as far as possible U	تا انجا که میشد
	as for as i know U	تا انجا که من میدانم
	for a iknow U	تا انجا که می دانم
	away U	مرتبا از انجا
	here and there U	اینجا انجا
	within living memory U	تا انجا که مردمان زنده
	there was not a soul U	ذی نفسی انجا نبود
	we used to play there U	ما انجا بازی میکردیم
	he no longer went there U	دیگر انجا نرفت
	whereat U	که بدان جهت که در انجا
	stay there till i return U	انجا بمانیدتامن برگردم
	i did not find a there U	کسی را در انجا نیافتم
	i stayed there for days U	سه روز انجا ماندم
	there U	دراین موضوع انجا
	One day I want to have a horse of my very own. U	روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
	at the top of one's bent U	تا انجا که می توان تحمل کرد
	iam a to go there U	از رفتن به انجا خجالت می کشم
	the population is stationary U	شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
	i put the population at 0000 U	نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
	he went there in black U	اوبا جامه سیاه انجا رفت
	see if he is still there U	به بیند او هنوز انجا است یانه
	sans recours U	عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
	toolkit software U	بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
	hydrotherapeutic U	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
	hydropath establishment U	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
	limbers U	ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
	fitting shop U	کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
	passing lane U	فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
	load line U	خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
	to ring the changes U	کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
	barnstorming U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstormed U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorms U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	i am very keen on going there U	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
	barnstorm U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	implied trust U	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
	statitizing U	فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
	it is impossible to live there U	نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
	tontine U	تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy