Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
slow and sure
U
شتاب کار را خراب میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
faulted
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
faults
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
fault
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
media
U
خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
swim
U
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
swims
U
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
cyclotron
U
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
dud
U
ترقه خراب هرچیز خراب
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
hustles
U
شتاب
haste
U
شتاب
hustling
U
شتاب
speed
U
شتاب
acceleration lane
U
خط شتاب
accelerators
U
شتاب
speeding
U
شتاب
expediency
U
شتاب
pelt
U
شتاب
pelted
U
شتاب
over hasty
U
پر شتاب
unhurried
U
بی شتاب
precipitation
U
شتاب
hustle
U
شتاب
hustled
U
شتاب
expedience
U
شتاب
hie thee
U
شتاب کن
pelts
U
شتاب
unhurriedly
U
بی شتاب
hastiness
U
شتاب
acceleration
U
شتاب
at leisure
U
بی شتاب
at full lick
U
با شتاب
speeds
U
شتاب
cursoriness
U
شتاب
in a hurry
U
در شتاب
accelerator
U
شتاب
skeet
U
شتاب کردن
spatchcock
U
با شتاب جادادن
electron acceleration
U
شتاب الکترون
acceleration principle
U
اصل شتاب
acceleration space
U
فضای شتاب
speeding
U
شتاب کامیابی
acceleration time
U
زمان شتاب
skelpit
U
شتاب کردن
skelp
U
شتاب کردن
deceleration
U
شتاب منفی
speeds
U
شتاب کامیابی
speed
U
شتاب حرکت
speed
U
میزان شتاب
speed
U
شتاب کامیابی
speeds
U
شتاب حرکت
speeds
U
میزان شتاب
retardation
U
شتاب منفی
hastener
U
شتاب کننده
hie
U
شتاب کردن
speeding
U
میزان شتاب
accelerometer
U
شتاب سنج
speeding
U
شتاب حرکت
acceleration of gravity
U
شتاب گرانی
peremptory
U
شتاب امیز
hurriedly
U
از روی شتاب
d. haste
U
شتاب زیاد
transverse acceleration
U
شتاب عرضی
to make haste
U
شتاب کردن
to make a hurry
U
شتاب کردن
to look sharp
U
شتاب کردن
tilts
U
شتاب پرتاب
tilted
U
شتاب پرتاب
tilt
U
شتاب پرتاب
hurries
U
شتاب کردن
hurries
U
راندن شتاب
deceleration
U
شتاب کاهنده
whirry
U
شتاب کردن
hurrying
U
راندن شتاب
hurrying
U
شتاب کردن
hurry
U
راندن شتاب
hurry
U
شتاب کردن
jot
U
با شتاب نوشتن
jots
U
با شتاب نوشتن
jotted
U
با شتاب نوشتن
acceleration due to gravity
U
شتاب ثقل
acceleration of free fall
U
شتاب گرانی
dispatch
U
کشتن شتاب
acceleration of free fall
U
شتاب ثقل
apparent gravity
U
شتاب گرانی
dispatched
U
کشتن شتاب
dispatches
U
کشتن شتاب
apparent gravity
U
شتاب ثقل
acceleration of gravity
U
شتاب ثقل
despatching
U
کشتن شتاب
acceleration coefficient
U
ضریب شتاب
to come along
U
شتاب کردن
centripetal acceleration
U
شتاب مرکزگرا
coefficient of acceleration
U
ضریب شتاب
hasty
U
شتاب زده
accelerated particle
U
ذره با شتاب
despatched
U
کشتن شتاب
accelerating electrode
U
الکترود شتاب ده
accelerating power
U
قدرت شتاب
despatches
U
کشتن شتاب
acceleration of gravity
U
شتاب گرانش
hying
U
شتاب کردن
negative acceleration
U
شتاب منفی
initial acceleration
U
شتاب اولیه
positive acceleration
U
شتاب مثبت
accelerators
U
الکترد شتاب ده
accelerators
U
شتاب دهنده
net acceleration
U
شتاب برایند
net acceleration
U
شتاب خالص
normal acceleration
U
شتاب قائم
normal acceleration
U
شتاب عمودی
no hurry
U
شتاب نداریم
impact acceleration
شتاب ضربه ای
hurriedness
U
شتاب زدگی
angular acceleration
U
شتاب زاویهای
resultant acceleration
U
شتاب خالص
resultant acceleration
U
شتاب برایند
angular acceleratin
U
شتاب زاویهای
in a hurried state
U
در حال شتاب
post deflection acceleration
U
شتاب ثانوی
longitudinal acceleration
U
شتاب طولی
accelerating
U
شتاب دادن
linear acceleration
U
شتاب خطی
make a push
U
شتاب کردن
accelerates
U
شتاب دادن
accelerator
U
الکترد شتاب ده
accelerator
U
شتاب دهنده
instantaneous acceleration
شتاب لحظه ای
post haste
U
با شتاب فراوان
previousness
U
شتاب زدگی
accelerate
U
شتاب دادن
accelerated
U
شتاب دادن
precipitateness
U
شتاب زدگی
pages
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
faults
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controllers
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
critical error
U
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
destructive cursor
U
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
edit
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edited
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
scsi
U
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
slave
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaving
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
U
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
million instructions per second
U
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
Intel
U
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
pelted
U
شتاب کردن ضربه
accelerator catalyst
U
کاتالیزور شتاب دهنده
pelts
U
شتاب کردن ضربه
accelerator board
U
تخته شتاب دهنده
ion accelerator
U
شتاب دهنده یون
decelerating electrode
U
الکترد شتاب گیر
to polish off
U
با شتاب پرداخت کردن
jerks
U
میزان تغییر شتاب
jerk
U
میزان تغییر شتاب
jerking
U
میزان تغییر شتاب
forwardness
U
اشتیاق شتاب زدگی
jerked
U
میزان تغییر شتاب
at full pelt
U
با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
precipitately
U
از روی شتاب زدگی
hurry skurry
U
دستپاچگی شتاب زدگی
linear accelerator
شتاب دهنده خطی
post haste
U
بسرعت شتاب فراوان
pelt
U
شتاب کردن ضربه
hurry scurry
U
دستپاچگی شتاب زدگی
accelerated particle
U
ذره شتاب دار
coefficient of acceleration
U
ضریب شتاب اقتصادی
velocities
U
سرعت سیر شتاب
electron accelerator
U
شتاب دهنده الکترون
ionic centrifuge
U
شتاب دهنده یونی
centrifugal acceleration
U
شتاب گریز از مرکز
velocity
U
سرعت سیر شتاب
grab off
U
با شتاب گرفتن قاپیدن
plotter
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
dat
U
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
uart
U
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
plotters
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
sampler
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
hardest
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
samplers
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
hard
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
terminate and stay resident program
U
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
open
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com