English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
carinal U شبیه زورق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carina U زورق
carinal U مثل زورق
boaters U زورق سوار
lugger U زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
lugsail U بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
near- U شبیه
near U شبیه
similar U شبیه
simile U شبیه
makes U شبیه
similiar U شبیه
more like;most like U شبیه تر
similar to that U شبیه به ان
neared U شبیه
nearer U شبیه
nearest U شبیه
analogous U شبیه
feathery U شبیه به پر
make U شبیه
wifelike U شبیه زن
womanlike U شبیه زن
papilionaceous U شبیه
imitations U شبیه
imitation U شبیه
personator U شبیه
simulant U شبیه
medals U شبیه
medal U شبیه
nears U شبیه
nearing U شبیه
similes U شبیه
related <adj.> U شبیه
anthoid U شبیه به گل
pygidial U شبیه دم
like <adj.> U شبیه
luteous U شبیه گل
alike <adj.> U شبیه
similar <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
quasi U شبیه
farfetched U شبیه بعید
equalling U همرتبه شبیه
equalled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
platy U شبیه بشقاب
plexiform U شبیه شبکه
plexiform U شبکهای شبیه رگ
likened U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
liken U شبیه کردن
snuffy U شبیه انفیه
dermoid U شبیه پوست
soupy U شبیه ابگوشت
spathulate U شبیه مرهم کش
spatulate U شبیه مرهم کش
equaled U همرتبه شبیه
dermoidal U شبیه پوست
likening U شبیه کردن
equal U همرتبه شبیه
platinoid U شبیه پلاتین
assimilate U شبیه ساختن
styloid U شبیه نیزه
assimilated U شبیه ساختن
stubbly U شبیه کاهبن
assimilates U شبیه ساختن
assimilating U شبیه ساختن
phylloid U شبیه برگ
encephaloid U شبیه مغز
eugenoid U شبیه اوگانا
equals U همرتبه شبیه
epithelial U شبیه بشرهای
sulfurous U شبیه گوگرد
sulphurous U شبیه گوگرد
pisiform U شبیه نخود
stomatic U شبیه دهان
tafia U مشروبی شبیه رم
taffia U مشروبی شبیه رم
spheroid U شبیه کره
snakelike U شبیه مار
piscine U شبیه ماهی
splenoid U شبیه به طحال
sylphlike U شبیه جن هوایی
susurrus U شبیه نجوا
susurrous U شبیه نجوا
epithelioid U شبیه بشرهای
likening U شبیه شدن
nebulous U شبیه سحاب
butyraceous U شبیه کره
scotic U شبیه اسکاتلندیها
screwlike U شبیه اچار
adrenergic U شبیه ادرنالین
popish U شبیه کاتولیک
sculpturesque U شبیه مجسمه
claustral U شبیه حجره
semblable U شباهت شبیه
shrubby U شبیه بوته
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
sagittate U شبیه تیر
ophidian U شبیه مار
berrylike U شبیه توت
aliform U شبیه بال
alkaloid U شبیه قلیا
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
stellar U شبیه ستاره
argillaceous U شبیه خاک رس
reniform U شبیه کلیه
rhizome U شبیه ریشه
simulated U شبیه ساخته
assonant U شبیه در صدا
rooty U شبیه ریشه
b U هرشکلی شبیه به B
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
rivalled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
rival U نظیر شبیه
citied U شبیه شهر
sloughy U شبیه دله
computer simulation U شبیه سازی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
crystalloid U شبیه بلور
plumy U شبیه پر کرکی
likens U شبیه شدن
rivalling U نظیر شبیه
rivals U نظیر شبیه
chylaceous U شبیه کیلوس
psittaceous U شبیه طوطی
simulant of U مانند شبیه
cervine U شبیه گوزن
protean U شبیه Proteus
astral U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
prismoidal U شبیه منشور
chartaceous U شبیه کاغذ
polypous U شبیه بواسیرلحمی
chochleate U شبیه صدف
likens U شبیه کردن
steamy U شبیه بخار
oleaginous U شبیه روغن
nomological U شبیه قانون
whippy U شبیه شلاق
goosey U شبیه غاز
goosy U شبیه غاز
woodsy U شبیه چنگل
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
adenoidal U شبیه غده
grapy U شبیه انگور
haematoid U شبیه بخون
ghostliness U شبیه به روح
wavelike U شبیه موج
steamiest U شبیه بخار
steamier U شبیه بخار
ovine U شبیه گوسفند
osteal U شبیه استخوان
ophitic U شبیه مار
waterish U هر چیزی شبیه اب
simulator U شبیه ساز
haemoid U شبیه خون
vestibular U شبیه اتاقک
more like;most like U شبیه ترین
lupine U شبیه گرگ
lupin U شبیه گرگ
keel shaped U شبیه ته کشتی
lacertilian U شبیه مارمولک
libriform U شبیه لیف
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
limacine U شبیه نرم تن
ichthyoid U شبیه ماهی
spidery U شبیه عنکبوت
henny U شبیه بمرغ
images U شبیه سازی
image U شبیه سازی
molluscoid U شبیه نرم تن
catty U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
cattier U شبیه گربه
likenesses U شکل شبیه
likeness U شکل شبیه
spidery U شبیه تارعنکبوت
simulators U شبیه ساز
humanoid U شبیه انسان
spongy U شبیه اسفنج
the drama U فن شبیه سازی
the profession U اهل شبیه
gypsy U شبیه کولی
gypsies U شبیه کولی
gipsies U شبیه کولی
fiddleback U شبیه کمانچه
tonsillar U شبیه لوزتین
bent U علف شبیه نی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com