English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
lymphoid U شبیه بلغم یاخلط مایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
tap out U مایی ته
pleura U پرده جنب غشاء مایی ریوی
mucus U بلغم
phlegm U بلغم
expectorants U بلغم اور
expectorant U بلغم اور
expectoration U دفع بلغم
muciferous U بلغم دار
mucosity U ماده مخاطی بلغم
mucus [secretion of the mucous membranes] U خلط [بلغم] [ماده لزج] [ترشح غشا مخاطی] [پزشکی]
phlegm [secretion in the airway during inflammation] U بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
wifelike U شبیه زن
nearer U شبیه
neared U شبیه
similes U شبیه
near U شبیه
analogous U شبیه
similar to that U شبیه به ان
personator U شبیه
pygidial U شبیه دم
quasi U شبیه
feathery U شبیه به پر
papilionaceous U شبیه
nearest U شبیه
nearing U شبیه
makes U شبیه
womanlike U شبیه زن
make U شبیه
simulant U شبیه
similiar U شبیه
simile U شبیه
imitation U شبیه
similar U شبیه
medals U شبیه
medal U شبیه
nears U شبیه
near- U شبیه
more like;most like U شبیه تر
like <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
similar <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
luteous U شبیه گل
anthoid U شبیه به گل
imitations U شبیه
equal U همرتبه شبیه
equalling U همرتبه شبیه
equalled U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
splenoid U شبیه به طحال
aliform U شبیه بال
popish U شبیه کاتولیک
shrubby U شبیه بوته
rhizome U شبیه ریشه
adrenergic U شبیه ادرنالین
nebulous U شبیه سحاب
stellar U شبیه ستاره
rooty U شبیه ریشه
simulated U شبیه ساخته
sagittate U شبیه تیر
ophidian U شبیه مار
scotic U شبیه اسکاتلندیها
screwlike U شبیه اچار
sculpturesque U شبیه مجسمه
semblable U شباهت شبیه
equals U همرتبه شبیه
simulant of U مانند شبیه
likened U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
likens U شبیه شدن
soupy U شبیه ابگوشت
snuffy U شبیه انفیه
rivals U نظیر شبیه
snakelike U شبیه مار
rivaled U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
bovine U شبیه گاو
astral U شبیه ستاره
liken U شبیه شدن
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
spheroid U شبیه کره
spatulate U شبیه مرهم کش
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
rival U نظیر شبیه
spathulate U شبیه مرهم کش
liken U شبیه کردن
sloughy U شبیه دله
equaling U همرتبه شبیه
rivalled U نظیر شبیه
alkaloid U شبیه قلیا
lupin U شبیه گرگ
goosy U شبیه غاز
goosey U شبیه غاز
osteal U شبیه استخوان
ovine U شبیه گوسفند
ghostliness U شبیه به روح
palating U شبیه کاخ
panduriform U شبیه ویولون
palmate U شبیه پنجه
cervine U شبیه گوزن
for all the world like U کاملا` شبیه
phylloid U شبیه برگ
fiddleback U شبیه کمانچه
fiddleback U شبیه ویولون
farfetched U شبیه بعید
ophitic U شبیه مار
grapy U شبیه انگور
oleaginous U شبیه روغن
lupine U شبیه گرگ
limacine U شبیه نرم تن
limaciform U شبیه نرم تن
lilied U شبیه سوسن
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
libriform U شبیه لیف
lacertilian U شبیه مارمولک
ichthyoid U شبیه ماهی
molluscoid U شبیه نرم تن
more like;most like U شبیه ترین
nomological U شبیه قانون
henny U شبیه بمرغ
haemoid U شبیه خون
haematoid U شبیه بخون
eugenoid U شبیه اوگانا
piscine U شبیه ماهی
citied U شبیه شهر
chylaceous U شبیه کیلوس
chochleate U شبیه صدف
protean U شبیه Proteus
psittaceous U شبیه طوطی
chartaceous U شبیه کاغذ
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
berrylike U شبیه توت
b U هرشکلی شبیه به B
assonant U شبیه در صدا
argillaceous U شبیه خاک رس
crystalloid U شبیه بلور
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
prismoidal U شبیه منشور
epithelioid U شبیه بشرهای
epithelial U شبیه بشرهای
encephaloid U شبیه مغز
pisiform U شبیه نخود
platinoid U شبیه پلاتین
platy U شبیه بشقاب
plexiform U شبیه شبکه
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plumy U شبیه پر کرکی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U شبیه پوست
polypous U شبیه بواسیرلحمی
keel shaped U شبیه ته کشتی
reniform U شبیه کلیه
humanoid U شبیه انسان
image U شبیه سازی
simulations U شبیه سازی
images U شبیه سازی
ursine U شبیه خرس
vapory U شبیه بخار
likeness U شکل شبیه
anthropomorphic U شبیه انسان
likenesses U شکل شبیه
cattier U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
catty U شبیه گربه
simulation U شبیه سازی
the d. U فن شبیه سازی
trichoid U شبیه موی
vestibular U شبیه رخت کن
bent U علف شبیه نی
uncial U شبیه یک دوازدهم
trochal U شبیه چرخ
typal U شبیه نمونه
woodsy U شبیه چنگل
adenoidal U شبیه غده
asteroid U شبیه ستاره
trapezium U شبیه ذوذنقه
gipsies U شبیه کولی
simulator U شبیه ساز
whippy U شبیه شلاق
the profession U اهل شبیه
spongy U شبیه اسفنج
ungual U سم دار شبیه سم
tonsillar U شبیه لوزتین
gypsy U شبیه کولی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com