English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
substantive U شبیه اسم دارای خواص اسم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
papaverous U دارای خواص خشخاش
amphoteric U دارای خواص متضاد
oleaginous U دارای خواص روغن
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
propertied U متمکن دارای خواص معین
isotropic U دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
vulval U دارای شکافی شبیه فرج
vulvar U دارای شکافی شبیه فرج
vulvate U دارای شکافی شبیه فرج
ulotrichous U دارای موهای شبیه پشم
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
chalybeate U دارای مزه شبیه باهن
homogamic U دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
pentadactylate U دارای پنج زائده شبیه پنجه
diatomaceous U دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
squeaker U دارای صدای شبیه جغد یا موش
drupaceous U دارای میوه الویی شبیه الو
homogamous U دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
leg of mutton U دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
conchoidal U دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
squeaky U جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
hardtop U اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
venosity U شبیه ورید دارای ورید
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
properties U خواص
attribute U خواص
attributing U خواص
attributes U خواص
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
attributes U صفت خواص
chemical properties U خواص شیمیایی
mechanical properties U خواص مکانیکی
collective properties U خواص کولیگاتیو
intensive properties U خواص شدتی
hydrological U وابسته به خواص اب
intrinsic properties U خواص ذاتی
elastic properties U خواص ارتجاعی
bulk properties U خواص گروهی
attribute U صفت خواص
product capabilities U خواص محصول
property list U سیاهه خواص
attributing U صفت خواص
partial molar properties U خواص جزیی مولی
adhesion agent U ماده تشدیدکننده خواص
acoustics U خواص صوتی ساختمان
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
properties of section U خواص مقاطع تیرها
electro magnetism U برق و خواص مغناطیسی
magnetics U علم خواص مغناطیسی
hydraulic U وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
electronography U ثبت خواص الکتریسته ساکن
optics U علم مطالعه در خواص نور
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
pneumatics U علم خواص هوا و گاز
electrokinetics U علم خواص برق متحرک
unsex U از خواص جنسی محروم کردن
to turn something U تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
actinology U دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
gyromagnetic U وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
pneumatology U روح شناسی علم خواص هواو گازها
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
Green tea is esteemed for its health-giving properties. U ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve U نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
gestalt U معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
pygidial U شبیه دم
medal U شبیه
feathery U شبیه به پر
womanlike U شبیه زن
more like;most like U شبیه تر
makes U شبیه
make U شبیه
luteous U شبیه گل
nearest U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
nearer U شبیه
nearing U شبیه
papilionaceous U شبیه
nears U شبیه
personator U شبیه
medals U شبیه
wifelike U شبیه زن
anthoid U شبیه به گل
imitation U شبیه
imitations U شبیه
similar U شبیه
neared U شبیه
similes U شبیه
similiar U شبیه
similar <adj.> U شبیه
analogous U شبیه
akin <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
simulant U شبیه
like <adj.> U شبیه
simile U شبیه
similar to that U شبیه به ان
quasi U شبیه
alike <adj.> U شبیه
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
pithy U شبیه مغز
ophitic U شبیه مار
likened U شبیه کردن
oleaginous U شبیه روغن
virgulate U شبیه میله
liken U شبیه شدن
semblable U شباهت شبیه
liken U شبیه کردن
ophidian U شبیه مار
stomatic U شبیه دهان
bovine U شبیه گاو
stubbly U شبیه کاهبن
styloid U شبیه نیزه
ovine U شبیه گوسفند
palating U شبیه کاخ
vee U شبیه حرف v
alike U شبیه یکسان
palmate U شبیه پنجه
sagittate U شبیه تیر
argillaceous U شبیه خاک رس
liverish U شبیه جگر
vestibular U شبیه اتاقک
panduriform U شبیه ویولون
astral U شبیه ستاره
vestibular U شبیه رخت کن
sculpturesque U شبیه مجسمه
assonant U شبیه در صدا
osteal U شبیه استخوان
scotic U شبیه اسکاتلندیها
sulfurous U شبیه گوگرد
likened U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
rivalled U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rivals U نظیر شبیه
more like;most like U شبیه ترین
butyraceous U شبیه کره
steamier U شبیه بخار
simulators U شبیه ساز
carinal U شبیه زورق
sloughy U شبیه دله
simulator U شبیه ساز
rivaled U نظیر شبیه
snakelike U شبیه مار
rivaling U نظیر شبیه
snuffy U شبیه انفیه
simulant of U مانند شبیه
steamiest U شبیه بخار
nomological U شبیه قانون
splenoid U شبیه به طحال
psittaceous U شبیه طوطی
likens U شبیه شدن
berrylike U شبیه توت
likens U شبیه کردن
b U هرشکلی شبیه به B
likening U شبیه شدن
shrubby U شبیه بوته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com