Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
controlled net
U
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
communication security monitoring
U
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communications control unit
U
واحد کنترل مخابراتی
excitation
U
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set
U
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal
U
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
communication link
U
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication network
U
شبکه مخابراتی
telenet
U
شبکه مخابراتی
approved circuit
U
مدار تصویب شده مخابراتی
common user net work
U
شبکه مخابراتی مشترک
paching central
U
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
simplex circuit
U
مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
spot net
U
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
directed net
U
شبکه توجیه شده مخابراتی
fire direction net
U
شبکه مخابراتی هدایت اتش
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
single line
U
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
lan
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
synchronous
U
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
server
U
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
control circuit
U
مدار کنترل
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
grid control
U
کنترل شبکه
net control
U
کنترل شبکه
control grid
U
شبکه کنترل
grid control voltage
U
ولتاژ کنترل شبکه
net control
U
ایستگاه کنترل شبکه
grid driving power
U
توان کنترل شبکه
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
communication line
U
خط مخابراتی
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
communication
U
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
transistors
U
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor
U
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
signal flag
U
پرچم مخابراتی
communication signal
U
سیگنال مخابراتی
communications channel
U
کانال مخابراتی
signal security
U
تامین مخابراتی
signal services
U
خدمات مخابراتی
signal services
U
قسمتهای مخابراتی
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
copied
U
نگهبان مخابراتی
communications processor
U
پردازنده مخابراتی
communications protocol
U
پروتکل مخابراتی
communications satellite
U
ماهوارههای مخابراتی
communications system
U
سیستم مخابراتی
copying
U
نگهبان مخابراتی
copy
U
نگهبان مخابراتی
copies
U
نگهبان مخابراتی
communications link
U
پیوند مخابراتی
communication deception
U
فریب مخابراتی
communication link
U
تسلسل مخابراتی
communication cover
U
پوشش مخابراتی
communication satellite
U
ماهواره مخابراتی
additive
U
پیوند کد مخابراتی
additives
U
پیوند کد مخابراتی
communication security
U
تامین مخابراتی
bids
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bid
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
communications server
U
سرویس دهنده مخابراتی
signaled
U
علایم مخابراتی مخابرات
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
ace high
U
سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
volumes
U
قدرت دستگاه مخابراتی
selsyn
U
سیستم سینکرونیزه مخابراتی
volume
U
قدرت دستگاه مخابراتی
communication security
U
برقراری تامین مخابراتی
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
communication relay ship
U
ناو تقویتی مخابراتی
communication standing instructions
U
دستورات ثابت مخابراتی
phonetic alphabet
U
کلمات قراردادی مخابراتی
signalled
U
علایم مخابراتی مخابرات
communications software
U
نرم افزار مخابراتی
standing signal instructions
U
دستورات ثابت مخابراتی
transistor
U
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistors
U
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
interface
U
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interfaces
U
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
processor
U
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
relayed
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
couriers
U
ماهواره مخابراتی رله کننده
phase jitter
U
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
relays
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
courier
U
ماهواره مخابراتی رله کننده
relay
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
programmable communications interface
U
رابط مخابراتی برنامه پذیر
communication security custodian
U
مسئول وسایل تامین مخابراتی
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
coverings
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
covers
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
lock on
U
باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
cover
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
tie line
U
کانال مخابراتی کرایه داده شده
monitors
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
monitored
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
parrots
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
symbolic form
U
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
logical
U
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
communication security custodian
U
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
clocking
U
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
cirvis
U
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
transporting
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
fan marker
U
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
controller
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controllers
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
ecom
U
Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pogo
U
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
multidrop line
U
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
token passing
U
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند
telpak
U
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
station number
U
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
asynchronous
U
کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
compromising emanation
U
پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
demodulator
U
دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
helical wave guide
U
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
auto cat
U
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
cattage key people
U
افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
U
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
proxy agent
U
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
carriers
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
TCP/IP
U
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
fire control
U
کنترل کردن اتش کنترل اتش
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
grid branch
U
مدار شبکه
grid circuit
U
مدار شبکه
grid
U
مدار شبکه
network circuit
U
مدار شبکه
grids
U
مدار شبکه
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
grid circuit capacitance
U
فرفیت مدار شبکه
grid circuit modulation
U
مدولاسیون مدار شبکه
grid tank
U
مدار نوسان شبکه
grid tuning
U
تنظیم مدار شبکه
syllabary
U
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com