Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
assistant driver
U
شاگرد شوفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chauffeur
U
شوفر
chauffeuring
U
شوفر
chauffeurs
U
شوفر
chauffeured
U
شوفر
driver
U
شوفر سورچی
drivers
U
شوفر سورچی
student
U
شاگرد
errand boy
U
شاگرد
pupils
U
شاگرد
shop boy
U
شاگرد
footboy
U
شاگرد
follwer
U
شاگرد
famulus
U
شاگرد
votary
U
شاگرد
schoolgirl
U
شاگرد
condisciple
U
هم شاگرد
schoolgirls
U
شاگرد
disciples
U
شاگرد
disciple
U
شاگرد
pupil
U
شاگرد
apprentices
U
شاگرد
apprentice
U
شاگرد
trainees
U
شاگرد
trainee
U
شاگرد
mates
U
شاگرد
mated
U
شاگرد
buttons
U
شاگرد
mate
U
شاگرد
students
U
شاگرد
shop girl
U
شاگرد دکان
shop boy
U
شاگرد دکان
scholastic agent
U
شاگرد پیدا کن
shop girl
U
شاگرد پادو
houseboy
U
خانه شاگرد
helper
U
شاگرد قالیباف
loblolly boy or man
U
شاگرد جراح
houseboys
U
خانه شاگرد
driver's mate
U
شاگرد راننده
boy
U
خانه شاگرد
cook's mate
U
شاگرد اشپز
boys
U
خانه شاگرد
counter jumper
U
شاگرد دکان
grummet
U
شاگرد خانه
horseboy
U
شاگرد مهتر
boots
U
شاگرد مهمانخانه
student
U
شاگرد اهل تحقیق
students
U
شاگرد اهل تحقیق
boarders
U
شاگرد شبانه روزی
an idle pupil
U
شاگرد بیکار یا تنبل
boarder
U
شاگرد شبانه روزی
journey man
U
شاگرد یا کارگر روزمزد
protege
U
حمایت شده شاگرد
student of law
U
شاگرد دانشکده حقوق
page
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
paged
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
assignments
U
تکلیف درسی و مشق شاگرد
assignment
U
تکلیف درسی و مشق شاگرد
to be at the foot of any one
پیرو یا شاگرد کسی بودن
coach and pupil method
U
روش مربی و شاگرد دراموزش
pages
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
truants
U
شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
truant
U
شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
undergrad u te
U
شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
underclassman
U
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
grader
U
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
resident school
U
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
gentleman commoner
U
شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
parlour boarder
U
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com