Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ctenophora
U
شانه داران
ctenophore
U
شانه داران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ctenophoran
U
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
Other Matches
hackle
U
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head
U
رقابت شانه به شانه
arthropoda
U
بند داران
vertebrata
U
مهره داران
men of property
U
ملک داران
the faithful
U
ایمان داران
moneyed interest
U
پول داران
proboscidean or ian
U
خرطوم داران
farmers
U
مزرعه داران
intervertebral
U
بین مهره داران
joint tenants
U
اجاره داران مشترک
euciliate
U
مژه داران حقیقی
thallophyte
U
از جنس ریسه داران
riflecorps
U
تفنگ داران داوطلب
centrum
U
مرکز بدن مهره داران
troop housing
U
کوی درجه داران یا افراد
class q allotment
U
کسورات حق مسکن درجه داران
proboscidian
U
وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidean
U
وابسته بخرطوم داران عاجدار
naris
U
سوراخ بینی مهره داران
toes
U
انگشت پای مهره داران جای پا
Wall Street
U
مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
toe
U
انگشت پای مهره داران جای پا
premaxilla
U
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
reefers
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
stalag
U
بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
baltic exchange
U
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
yaght club
U
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
micronucleus
U
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
omoplate
U
شانه
shouldering
U
شانه
pitchforks
U
شانه
shouldered
U
شانه
beater
U
شانه
shoulder
U
شانه
scapulas
U
شانه
scapula
U
شانه
combing
U
شانه
combed
U
شانه
comb
U
شانه
pitchfork
U
شانه
shoulders
U
شانه
harrower
U
شانه زن
epaule
U
شانه
boek bou
U
شانه
master slave manipulator
U
یک شانه
combings
U
دم شانه
iekke
U
شانه ها
clip laten
U
شانه گیر
epauliere
U
شانه پوش
bough
U
شانه حیوان
ctenoid
U
شانه مانند
comb case
U
شانه دان
honey comb
U
شانه عسل
neck and neck
U
شانه بشانه
heckled
U
شانه کردن
clip ejector
U
شانه پران
verges
U
شانه نااستوار
hoopoe
U
شانه بسر
hatchel
U
شانه کتان
flush shoulder
U
شانه همکف
shouldering
U
شانه راه
shoulders
U
شانه راه
unkempt
U
شانه نکرده
flush shoulder
U
شانه همسطح
flax comb
U
شانه کتان
shouldered
U
شانه راه
fly comb
U
شانه ارهای
arch spring line
U
شانه طاق
broad shouldered
U
شانه پهن
epauliere
U
زره شانه
hackle
U
شانه کردن
shoulder
U
شانه راه
verges
U
شانه راه
hard shouder
U
شانه راست
Comb ( brush ) your hair .
U
موهایت را شانه کن
curries
U
شانه یا قشوکردن
curry
U
شانه یا قشوکردن
rake comb
شانه شیاری
Afro pick
شانه مخصوص فر
clip
U
شانه فشنگ
cop-outs
U
شانه خالی
clipped
U
شانه فشنگ
cop-out
U
شانه خالی
clippings
U
شانه فشنگ
brushed
U
شانه خورده
shoulder balance
U
بالانس شانه
lapwings
U
شانه بسر
teasels
U
شانه چوپان
teazels
U
شانه چوپان
teazles
U
شانه چوپان
harness
U
بند شانه
harnessed
U
بند شانه
harnessing
U
بند شانه
teasel
U
شانه چوپان
hard shoulder
U
شانه استوار
lapwing
U
شانه بسر
clips
U
شانه فشنگ
shoulder blade
U
استخوان شانه
rack type cutter
U
شانه رنده
shoulder of road
U
شانه راه
heckling
U
شانه کردن
shoulder brace
U
شانه بند
shoulder blades
U
استخوان شانه
scaular
U
استخوان شانه
heckles
U
شانه کردن
raised shoulder
U
شانه برجسته
raised shoulder
U
شانه سکویی
verge
U
شانه راه
verge
U
شانه نااستوار
soft shoulder
U
شانه هموار
heckle
U
شانه کردن
teazle
U
شانه زدن
honeycombs
U
شانه عسل
honeycomb
U
شانه عسل
boughs
U
شانه حیوان
teazle
U
شانه چوپان
teazel
U
شانه زدن
pectinated
U
شانه دار
pectinate
U
شانهای شانه دار
evade
U
شانه خالی کردن
beat
U
شانه خالی کردن
cop-out
U
شانه خالی کردن
shirk
U
شانه خالی کردن
repudiate
U
شانه خالی کردن
teazel
U
خارخسک شانه چوپان
square shouldered
U
دارای شانه پهن
shoulder roll
U
چرخیدن روی شانه ها
scapulo humeral
U
وابسته به شانه وبازو
horned grebe
U
مرغابی شانه بسر
winnowwing fan
U
جام پنجه شانه
teeth of the comb
U
دندانه های شانه
shirks
U
شانه خالی کردن از
shrinks
U
شانه خالی کردن از
weasel
U
شانه خالی کردن
weasels
U
شانه خالی کردن
verge
U
شانه تحکیم نشده
verge
U
شانه تثبیت نشده
verge
U
شانه خاکی جاده
hard shoulder
U
شانه تثبیت شده
verges
U
شانه تثبیت نشده
shrug
U
شانه را بالا انداختن
quail
U
شانه خالی کردن
shrinking
U
شانه خالی کردن از
shrink
U
شانه خالی کردن از
shirking
U
شانه خالی کردن از
hard shoulder
U
شانه تحکیم شده
shirked
U
شانه خالی کردن از
teasers
U
شانه کننده پشم
teaser
U
شانه کننده پشم
shrugging
U
شانه را بالا انداختن
quails
U
شانه خالی کردن
flinched
U
شانه خالی کردن
shrugged
U
شانه را بالا انداختن
shoulder
U
هرچیزی شبیه شانه
shouldered
U
هرچیزی شبیه شانه
teazels
U
خارزدن شانه زدن
teasels
U
خارزدن شانه زدن
comber
U
ماشین شانه زنی
shirk
U
شانه خالی کردن از
flinching
U
شانه خالی کردن
flinches
U
شانه خالی کردن
flinch
U
شانه خالی کردن
teasel
U
خارزدن شانه زدن
verges
U
شانه تحکیم نشده
verges
U
شانه خاکی جاده
acromial
U
متعلق بنوک شانه
camail
U
زره شانه وگردن
bleneh
U
شانه خالی کردن
shouldering
U
هرچیزی شبیه شانه
teazles
U
خارزدن شانه زدن
shoulders
U
هرچیزی شبیه شانه
clips
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
subscapular
U
واقع در زیر استخوان شانه
back-comb
U
شانه کردن مو به سمت فرق سر
clip
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
clippings
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
to c. ata difficulty
U
ازسختی شانه خالی کردن
He shrugged his shoulders.
U
او
[مرد]
شانه اش را بالا انداخت.
clipped
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
heckle
U
بباد طعنه گرفتن شانه
carding
U
شانه کردن پشم یاپنبه
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
heckling
U
بباد طعنه گرفتن شانه
hatchel
U
کتان پاک کن شانه زدن
heckles
U
بباد طعنه گرفتن شانه
dabchick
U
اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
heckled
U
بباد طعنه گرفتن شانه
ravel
U
شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
to reject something with a shrug
[of the shoulders]
U
با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
overarm
U
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
She had let her hair down .
U
موهایش را ریخته بود روی شانه اش
You cannot put old heads on young shoulders .
<proverb>
U
سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
d. muscle
U
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com