English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
descending branch U شاخه نزولی مسیر گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
legs U شاخه مسیر حرکت
leg U شاخه مسیر حرکت
trajectories U مسیر گلوله
trajectory U مسیر گلوله
trajectories U منحنی مسیر گلوله
ballistic U منحنی مسیر گلوله
trajectory U منحنی مسیر گلوله
nonrigidity U عدم ثبات گلوله در مسیر
nonrigidity U عدم ثبات مسیر گلوله
plane of departure U سطح قائم مسیر گلوله
flat trajectory U سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
stabilizing fin U پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
grazing point U نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
remaining velocity U سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
stabilization U برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
trajectory shift U انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
level point U سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
trajectory scorer U وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
keyholing U رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
diminishing marginal productivity U بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
branches U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
ramify U شاخه شاخه شدن
branch U شاخه شاخه شدن
arborization U شاخه شاخه شدگی
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
descending U نزولی
decreasing U نزولی
diminishing U نزولی
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
decreasing function U تابع نزولی
decreasing cost U هزینه نزولی
regressive taxation U مالیات نزولی
regressive tax U مالیات نزولی
downward mobility U تحرک نزولی
diminishing return U بازده نزولی
diminishing returns U بازده نزولی
descending sort U ترتیب نزولی
descending order U ترتیب نزولی
descending chromatography U کروماتوگرافی نزولی
decreasing return U بازده نزولی
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
stern attack U تک نزولی ازسمت عقب
downward sloping demand curve U منحنی تقاضای نزولی
falling rate of profit U نرخ نزولی سود
regressive tax system U نظام مالیاتی نزولی
law of diminishing atility U قانون مصرف نزولی
law of diminishing return U قانون بازده نزولی
law of downward sloping demand U قانون تقاضای نزولی
swoops U حرکت سریع نزولی
swooping U حرکت سریع نزولی
swooped U حرکت سریع نزولی
diminishing utility U اصل فایده نزولی
swoop U حرکت سریع نزولی
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
decreasing cost industry U هزینه نزولی صنعتی
earned rate U نرخ تصاعدی نزولی
decreasing marginal cost U هزینه نهائی نزولی
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
descending sort U مرتب سازی نزولی
decreasing marginal productivity U بهره وری نهائی نزولی
diminishing marginal product U نزولی بودن محصول نهائی
decreasing marginal efficiency of capita U کارائی نهائی نزولی سرمایه
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
law of diminishing marginal utility U قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal rate of U نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
transit route U مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
embranchment U شاخه
three way U سه شاخه
branch cutter U شاخه بر
bifurcation U شاخه
limbs U شاخه
doddered U بی شاخه
plugs U دو شاخه
limb U شاخه
branch line U شاخه
plugging U دو شاخه
forking U سه شاخه
connection plug U دو شاخه
branches U شاخه
branch U شاخه
forking U شاخه
arm U شاخه
fork U سه شاخه
branch lines U شاخه
nib U شاخه
nibs U شاخه
plug U دو شاخه
fork U شاخه
furcate U شاخه شاخه
Br U شاخه
bough U شاخه
pinned U در شاخه
pinning U در شاخه
trifurcation U سه شاخه
nid U شاخه
trifid U سه شاخه
ramus U شاخه
virga U شاخه
ramulose U شاخه شاخه
limbless U بی شاخه
knag U ته شاخه
variation U شاخه
variations U شاخه
acaulescent U بی شاخه
intersection leg U شاخه
ramulous U شاخه شاخه
boughs U شاخه
pin U در شاخه
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
arborescent U شاخه مانند
sprout U جوانه شاخه
toppers U شاخه زن سوهان
ramifications U شاخه شاخگی
twig U : شاخه کوچک
branchlet U شاخه کوچک
twigs U : شاخه کوچک
topper U شاخه زن سوهان
tributaries U شاخه انشعاب
sprouts U جوانه شاخه
alleyways U شاخه ماز
offshoots U شاخه نورسته
cable connector U دو شاخه کابل
offshoot U شاخه نورسته
tuning forks U دو شاخه صوتی
ramification U شاخه شاخگی
tuning fork U دو شاخه صوتی
alley U شاخه ماز
prongs U شاخه رودیانهر
boughed U شاخه دار
biramous U دارای دو شاخه
sprig U شاخه کوچک
bifurcate U دو شاخه شدن
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
banana pin U دو شاخه رادیو
forked U شاخه دار
crotch U تیر دو شاخه
crotches U تیر دو شاخه
coppice U شاخه زاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com