Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
low level signal
U
سیگنال ضعیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scans
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
times
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
tdm
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video
U
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
DSR
U
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
softie
U
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softy
U
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies
U
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
palled
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
palls
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
palling
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
pall
U
ضعیف شدن ضعیف کردن
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
modulator
U
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM
U
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD
U
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation
U
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noise
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation
U
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size
U
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
coincidence circuit
U
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex
U
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
carriers
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous
U
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivities
U
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity
U
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
weak constitution
U
بنیه ضعیف ضعف بنیه مزاج ضعیف
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bra
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
codec
U
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network
U
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
amateur
U
ضعیف
weaknesses
U
ضعیف
amateurs
U
ضعیف
swipes
U
ضعیف
weakest
U
ضعیف
weaker
U
ضعیف
weak
U
ضعیف
defenceless
U
ضعیف
weakly
U
ضعیف
weaklings
U
ضعیف
faint
U
ضعیف
pusillanimous
U
ضعیف
defective
U
ضعیف
slender
U
ضعیف
infirm
U
ضعیف
languid
U
ضعیف
poorest
U
ضعیف
poorer
U
ضعیف
fainted
U
ضعیف
weakling
U
ضعیف
faints
U
ضعیف
poverty stricken
U
ضعیف
poverty-stricken
U
ضعیف
faintest
U
ضعیف
fainter
U
ضعیف
poor
U
ضعیف
fragile
U
ضعیف
languorous
U
ضعیف
adynamic
U
ضعیف
anemic
U
ضعیف
anile
U
ضعیف
asthenic
U
ضعیف
langorous
U
ضعیف
faintish
U
ضعیف
sappy
U
ضعیف
puny
U
ضعیف
leans
U
ضعیف
feeblish
U
ضعیف
slack
U
ضعیف
slackest
U
ضعیف
slacks
U
ضعیف
wonky
U
ضعیف
soft
U
ضعیف
softer
U
ضعیف
softest
U
ضعیف
lean
U
ضعیف
leaned
U
ضعیف
unnerve
U
ضعیف کردن
imbecile
U
ضعیف العقل
saps
U
ضعیف کردن
sapped
U
ضعیف کردن
sap
U
ضعیف کردن
imbeciles
U
ضعیف العقل
unnerved
U
ضعیف کردن
unnerves
U
ضعیف کردن
unnerving
U
ضعیف کردن
minor control
U
کنترل ضعیف
weaken
U
ضعیف شدن
miskick
U
ضربه ضعیف
poor lime
U
اهک ضعیف
poorish
U
نسبتا ضعیف
attenuating
U
ضعیف کردن
attenuates
U
ضعیف کردن
attenuated
U
ضعیف کردن
attenuate
U
ضعیف کردن
low voltage line
U
خط فشار ضعیف
gleams
U
نور ضعیف
gleaming
U
نور ضعیف
hacker
U
تنیسور ضعیف
weak industry
U
صنعت ضعیف
weak minded
U
ضعیف الاراده
weak mixture
U
مخلوط ضعیف
weak point
U
نقطه ضعیف
weak tradition
U
حدیث ضعیف
weakhearted
U
ضعیف النفس
flagging
U
کاهنده ضعیف
die down
<idiom>
U
ضعیف تر شدن
hackers
U
تنیسور ضعیف
weak economy
U
اقتصاد ضعیف
gleamed
U
نور ضعیف
gleam
U
نور ضعیف
puisne
U
ضعیف نارسا
dubs
U
بازیگر ضعیف
dubbed
U
بازیگر ضعیف
dub
U
بازیگر ضعیف
soft money
U
پول ضعیف
decrepit
U
ضعیف وناتوان
weak currency
U
پول ضعیف
water down
<idiom>
U
ضعیف شدن
glimmering
U
روشنایی ضعیف
daff
U
ضعیف النفس
shaky
U
سست ضعیف
shakiest
U
سست ضعیف
shakier
U
سست ضعیف
dead colour
U
رنگ ضعیف
impuissant
U
بی قوت ضعیف
rickety
U
سست ضعیف
lower
U
ضعیف کردن
glimmerings
U
روشنایی ضعیف
victims
U
حریف ضعیف
victim
U
حریف ضعیف
banjo hitter
U
توپزن ضعیف
cachectic
U
ضعیف البنیه
low
U
پایین ضعیف
lowers
U
ضعیف کردن
lowering
U
ضعیف کردن
lowered
U
ضعیف کردن
debilitate
U
ضعیف کردن
enfeeble
U
ضعیف کردن
glimmered
U
روشنایی ضعیف
glimmer
U
روشنایی ضعیف
low tension
U
فشار ضعیف
frays
U
ضعیف کردن
frayed
U
ضعیف کردن
fray
U
ضعیف کردن
weakens
U
ضعیف شدن
weakening
U
ضعیف شدن
weakened
U
ضعیف شدن
glimmers
U
روشنایی ضعیف
low potential
U
فشار ضعیف
feeblish
U
ضعیف نما
hen hearted
U
ضعیف القلب
lean concrete
U
بتن ضعیف
lean lime
U
اهک ضعیف
light current
U
جریان ضعیف
loose coupling
U
جفتگری ضعیف
low current
U
جریان ضعیف
weak current
U
جریان ضعیف
low field
U
میدان ضعیف
low voltage
U
فشار ضعیف
attenuate
U
ضعیف شدن نازک
atonic
U
ضعیف مربوطبسستی و بی قوتی
mach line
U
موج ضربهای ضعیف
communication cable
U
کابل جریان ضعیف
low voltage voltmeter
U
ولتمتر فشار ضعیف
low voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار ضعیف
low voltage system
U
سیستم فشار ضعیف
low voltage switch
U
کلید فشار ضعیف
low voltage supply
U
منبع فشار ضعیف
low voltage side
U
سمت فشار ضعیف
low voltage relay
U
رله فشار ضعیف
low voltage power station
U
نیروگاه فشار ضعیف
diminuendo
U
تدریجا ضعیف شونده
patzer
U
شطرنج باز ضعیف
fainter
U
ضعف کردن ضعیف
faintest
U
ضعف کردن ضعیف
slump
U
بازی ضعیف و باختن
slumped
U
بازی ضعیف و باختن
slumping
U
بازی ضعیف و باختن
signal engineering
U
تکنیک جریان ضعیف
slumps
U
بازی ضعیف و باختن
maudlin
U
ضعیف وخیلی احساساتی
dead
U
گوی بولینگ ضعیف
poor spirited
U
دارای روحیه ضعیف
low pressure boiler
U
دیگ فشار ضعیف
faints
U
ضعف کردن ضعیف
low voltage operation
U
کاردر فشار ضعیف
low voltage network
U
شبکه ی فشار ضعیف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com