English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
repeater coil U سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
recidivism U تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
repeats U تکرار کردن تکرار شدن
repeat U تکرار کردن تکرار شدن
repeater U تکرار کننده
iterant U تکرار کننده
iterative U تکرار کننده
repetitous U تکرار کننده
regenerative repeater U تکرار کننده باززا
recidivist U تکرار کننده جرم
recidivists U تکرار کننده جرم
gyro repeater U تکرار کننده قطبنمای الکتریکی قطبنمای ثانوی
repetitions U تکرار
reiteration U تکرار
on any number of occasions <adv.> U به تکرار
repetition U تکرار
recapitulations U تکرار
replication U تکرار
tautologies U تکرار
often <adv.> U به تکرار
many times <adv.> U به تکرار
frequently <adv.> U به تکرار
a lot of times <adv.> U به تکرار
practising U تکرار
practice U تکرار
oft [archaic, literary] <adv.> U به تکرار
regularly [often] <adv.> U به تکرار
ingemination U تکرار
tautology U تکرار
epanalepsis U تکرار
practicing U تکرار
practise U تکرار
practises U تکرار
frequencies U تکرار
recapitulation U تکرار
frequentness U تکرار
recidivism U تکرار
frequentation U تکرار
frequence U تکرار
renewals U تکرار
rehearsal U تکرار
frequency U تکرار
rehearsals U تکرار
iteration U تکرار
renewal U تکرار
iterance U تکرار
repeats U تکرار
repeat U تکرار
reduplication U تکرار
duplication U تکرار
reiterates U تکرار کردن
rehearsal U تکرار عملیات
reiterating U تکرار کردن
recidivism U تکرار جرم
reiterated U تکرار کردن
typematic key کلید تکرار
pulse repetition U تکرار ضربان
Come again <idiom> دوباره تکرار کن.
repeat U تکرار کردن
reiterate U تکرار کردن
repeat key کلید تکرار
circular frequency U تکرار دورانی
palilogy U تکرار تاکیدی
rehearsal U تکرار مجدد
pleonasm U تکرار بیمورد
ibidem U تکرار میشود
repetition instruction U دستوالعمل تکرار
auto repeat U خود تکرار
repeats U تکرار کردن
repeatable U قابل تکرار
repeat U تکرار تجدید
repeat U تکرار کنید
repeats U تکرار کنید
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
pulse repetition U تکرار تپش
repeat counter U شمارنده تکرار
reptition compulstion U وسواس تکرار
replication U پاسخگویی تکرار
rehearsals U تکرار عملیات
rehearsals U تکرار مجدد
repeatability U قابلیت تکرار
repetition of position U تکرار وضعیت
repetition of an act U تکرار کاری
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
repeats U تکرار تجدید
repetition U باز گو تکرار
iterate U تکرار کردن
to repeat oneself U تکرار شدن
recur U تکرار شدن
recurred U تکرار شدن
recurs U تکرار شدن
iterable U تکرار کردنی
tautologic U بیهوده تکرار کن
frequent U تکرار شونده
frequented U تکرار شونده
use U تکرار ممارست
uses U تکرار ممارست
frequenting U تکرار شونده
iterative U تکرار شده
frequents U تکرار شونده
merism U تکرار متشابهات
replicate U تکرار کردن
replicating U تکرار کردن
renew U تکرار کردن
ingeminate U تکرار کردن
replicated U تکرار کردن
replicates U تکرار کردن
repetitions U باز گو تکرار
renewing U تکرار کردن
renews U تکرار کردن
ingeminate U تکرار و تاکید کردن
over and over <idiom> U مکرا تکرار کردن
recapitulation U تکرار رشدو نمو
recurring costs U هزینههای تکرار شونده
recapitulations U تکرار رشدو نمو
recidivism U بازگشت به تکرار جنایات
spaced repetition U تکرار فاصله دار
autorepeat key U کلید تکرار خودکار
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
repeat action key U کلید تکرار عمل
overeun error U خطای تکرار شده
recidivists U عامل تکرار جرم
recidivist U عامل تکرار جرم
reduplicate U تکرار کردن دوچندان
recidivation U بازگشت به تکرار جنایات
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
polysyndeton U تکرار حرف ربط
to make repeat U وادار به تکرار کردن
duplication check U مقابله از راه تکرار
that will be the day <idiom> U چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
monotone U صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
cycles U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
repeats U مکرر کردن تکرار شدن
cycled U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
iteration U تکرار یک برنامه برای حل مشکل
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
unfrequented U دور افتاده تکرار نشدنی
cyclic U عملی که مرتب تکرار میشود
repeat U مکرر کردن تکرار شدن
name plugging U تکرار نام یا علامت تجارتی
rehashes U تکرار مکررات چیز تکراری
rehashed U تکرار مکررات چیز تکراری
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
rehash U تکرار مکررات چیز تکراری
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
cumulative distribution function U تابع تکرار تجمعی [ریاضی]
superfix U تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
loops U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
to walk U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
to haunt U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
to repeat oneself U کاریا گفته خودرا تکرار کردن
theme song U ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
let U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
backtell U رله کردن دستورات تکرار فرامین
looped U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
lets U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
letting U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
iterative process U فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
loop U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
brush up on something <idiom> U تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
looped U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
raise a fuss <idiom> U قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر
loops U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
patterns U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
loop U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loops U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
drop repeat U واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
Could you repeat what you said, please? U میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
looped U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
loop U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
wait loop U پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycled U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
echolalia U تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
pseudo random U رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
cycles U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
repeat U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
typematic U هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
for next loop U حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
repeats U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
nowel U کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
endless U بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
frequency U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequencies U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
overlapped U روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
auto U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
autos U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com