Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface
U
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
point of presence
U
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
lap joint
U
اتصال لب به لب
fitting
U
اتصال
abutment
U
اتصال
connector
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
bindings
U
اتصال
joint
U
اتصال
binding
U
اتصال
abjoint
U
بی اتصال
link
U
اتصال
fusion
U
اتصال
fusions
U
اتصال
interconnetion
U
اتصال
wiring
U
اتصال
interconnection
U
اتصال
juncture
U
اتصال
tie down
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
coupling
U
اتصال
bounding
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
coitus
U
اتصال
incorporation
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
seams
U
خط اتصال
contacts
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
contacting
U
اتصال
connection
U
اتصال
contacted
U
اتصال
connexions
U
اتصال
networks
U
اتصال
network
U
اتصال
contact
U
اتصال
scarf
U
اتصال
junctions
U
اتصال
nexus
U
اتصال
hitch
U
اتصال
jump joint
U
اتصال لب به لب
attaching
U
اتصال
hitches
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
hitched
U
اتصال
continuity
U
اتصال
cutter link
U
اتصال
connect node
U
کد اتصال
conjuncture
U
اتصال
union
U
اتصال
bonding
U
اتصال
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
attaches
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
connection line
U
خط اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
connectivity
U
اتصال
suspension
U
اتصال
law of continvity
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
unions
U
اتصال
junction
U
اتصال
attach
U
اتصال
seam
U
خط اتصال
hitching
U
اتصال
lead wire
U
خط اتصال
colligation
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
delay arming
U
مسلح کننده تاخیری
arming wire
U
سیم مسلح کننده
arming vane
U
پروانه مسلح کننده
arming system
U
دستگاه مسلح کننده
actuator
U
دستگاه مسلح کننده
arming system
U
سیستم مسلح کننده
main current
U
اتصال سری
gusset
U
لچکی اتصال
gusset
U
قطعه اتصال
interconnection scheme
U
نقشه ی اتصال
sealing joint
U
اتصال اب بندی
gussets
U
قطعه اتصال
riveted joint
U
اتصال پرچ
open circuit
U
اتصال باز
unions
U
وحدت اتصال
internal connection
U
اتصال داخلی
sacrfing
U
اتصال قلمتراشی
main connection
U
اتصال اصلی
saltus
U
تفرق اتصال
gussets
U
لچکی اتصال
interconnection of diagram
U
نمودار اتصال
union
U
وحدت اتصال
mortise joint
U
اتصال کام
junction box
U
جعبه اتصال
haunched connection
U
اتصال ماهیچهای
network circuit
U
اتصال شبکه
gusset plate
U
صفحه اتصال
ground joint
U
اتصال سنبادهای
manifold
U
روپوش اتصال
ground
U
اتصال بدنه
grid clip
U
اتصال شبکه
ground
U
اتصال منفی
ground
U
اتصال زمین
ground
U
اتصال به زمین
pendants
U
طناب اتصال
ground conection
U
اتصال زمین
junction boxes
U
جعبه اتصال
idle junction
U
اتصال ازاد
interconnection
U
اتصال میانی
zig zag connection
U
اتصال زیگزاگی
interconnected star
U
اتصال زیگزاگی
contact lever
U
اهرم اتصال
manula shifting
U
اتصال دستی
mesh connection
U
اتصال توری
microphone connection
U
اتصال میکروفن
idle trunck
U
خط اتصال ازاد
copulas
U
وسیله اتصال
miter
U
اتصال فارسی
copula
U
وسیله اتصال
two way wiring
U
اتصال تبدیل
truss joist
U
تیر اتصال
coupling
U
جفت اتصال
mitre joint
U
اتصال فارسی
grid terminal
U
اتصال شبکه
synchronising
U
با هم اتصال دادن
synchronizes
U
با هم اتصال دادن
line termination circuit
U
اتصال مشترک
pipe connection
U
اتصال لوله
conjunction
U
اتصال اقتران
durham
U
اتصال فاضلاب
conjunctions
U
اتصال اقتران
program chaining
U
اتصال برنامه
floating
U
فاقدوسیله اتصال
earths
U
اتصال به زمین
jacks
U
انبر اتصال
joint washer
واشر اتصال
jack
U
انبر اتصال
earth
U
اتصال به زمین
joint space
U
محل اتصال
joint pin
U
خار اتصال
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
position coupling key
U
کلید اتصال
jointing iron
U
اهن اتصال
synchronize
U
با هم اتصال دادن
synchronises
U
با هم اتصال دادن
synchronised
U
با هم اتصال دادن
lap joint
U
اتصال رویهم
lap joint
U
اتصال نیمانیم
lead wire
U
سیم اتصال
lap joint
U
اتصال پوششی
joint
U
مهره اتصال
welded joint
U
اتصال جوش
plug connection
U
اتصال دوشاخه
knuckle joint
U
اتصال زانویی
junction potential
U
پتانسیل اتصال
ward leonard control
U
اتصال لئونارد
lighting outlet
U
اتصال نور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com