Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electron flow
U
سیلان الکترون ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
runoff
U
سیلان
silane
U
سیلان
yield point
U
حد سیلان
liquid limit
U
حد سیلان
flux
U
سیلان
flows
U
سیلان
silicon hydride
U
سیلان
flowed
U
سیلان
flow
U
سیلان
currents
U
سیلان
stream
U
سیلان
current
U
سیلان
streamed
U
سیلان
streams
U
سیلان
stream of consciousness
U
سیلان ذهن
ceylon
U
سراندیب سیلان
energy flow
U
سیلان انرژی
jujube
U
سیلان سیلانک
fluxing power
U
قدرت سیلان
ptyalism
U
سیلان بزاق
pour point
U
نقطه سیلان
electron current
U
سیلان الکترونها
melanite
U
حجر سیلان سیاه
leucorrhoea
U
جریان سفید سیلان ابیض
garnets
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
loris
U
دونوع بوزینه تنبل سیلان وهندوستان
garnet
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
flow
U
لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flowed
U
لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flows
U
لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
palmyra
U
یکجور نخل درهندو سیلان که برگ ان برای بوریابافی بکارمیرود
coelectron
U
هم الکترون
negatron
U
الکترون
electron donor
U
الکترون ده
isoelectronic
U
هم الکترون
trace
U
رد الکترون
traced
U
رد الکترون
traces
U
رد الکترون
electron
U
الکترون
electrons
U
الکترون
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
outer shell electron
U
الکترون رسانایی
inner shell electron
U
الکترون درونی
outer shell electron
U
الکترون بیرونی
electron pair
U
زوج الکترون
odd electron
U
الکترون منفرد
electron multiplier
U
افزاینده الکترون
electron mass
U
جرم الکترون
electron energy
U
انرژی الکترون
electron exchange
U
تبادل الکترون
electron flow
U
فلوی الکترون
high energy electron
U
الکترون پر انرژی
initiating electron
U
الکترون اغازگر
electron focusing
U
تمرکز الکترون
electron orbit
U
مسیرگردش الکترون
electron injector
U
الکترون افکن
electron jump
U
پرش الکترون
nuclear electron
U
الکترون هسته
nonbonding electron
U
الکترون ناپیوندی
electron recoil
U
بازگشت الکترون
electrophile
U
الکترون دوست
electroneutrality
U
الکترون خنثایی
electron volt
U
الکترون ولت
isoelectronic ions
U
یونهای هم الکترون
electron tube
U
لوله الکترون
electron transition
U
عبور الکترون
free electron
U
الکترون ازاد
electron transition
U
انتقال الکترون
mass of the electron
U
جرم الکترون
electron trajectory
U
مسیر الکترون
free electron
U
الکترون غیرپیوندی
electron spin
U
اسپین الکترون
electron spin
U
تنیدگی الکترون
electron shell
U
پوسته الکترون
lone electron
U
الکترون تنها
electron energy
U
کارمایه ی الکترون
valence electron
U
الکترون فرفیت
conduction electron
U
الکترون رسانش
secondary electron
U
الکترون ثانوی
electron acceleration
U
شتاب الکترون
electron acceptor
U
پذیرنده الکترون
electron acceptor
U
الکترون پذیر
electron affinity
U
الکترون خواهی
electron avalanche
U
بهمن الکترون
electron beam
U
شعاع الکترون
conduction electron
U
الکترون رسانایی
density of electron
U
چگالی الکترون
concentration of electron
U
چگالی الکترون
emissions
U
صدور الکترون
valence electron
U
الکترون رسانایی
valence electron
U
الکترون والانس
emission
U
صدور الکترون
antibonding electron
U
الکترون ضد پیوندی
bound electron
U
الکترون بسته
charge of the electron
U
بار الکترون
electron beam
U
پرتو الکترون
electron beam
U
اشعه الکترون
electron decay
U
اضمحلال الکترون
electron emission
U
صدور الکترون
electron deceleration
U
دیرکرد الکترون
electron drift
U
رانش الکترون
photo electron
U
فوتو الکترون
electron donor
U
دهنده الکترون
photo electron
U
الکترون نوری
electron diffraction
U
خمیدگی الکترون
electron distribution
U
پخش الکترون
electron emitter
U
منبع الکترون
electron decay
U
تجزیه الکترون
electron beam
U
باریکه الکترون
electron capture
U
الکترون گیراندازی
primary electron
U
الکترون اولیه
electron charge
U
بار الکترون
electron concentration
U
غلظت الکترون
electronic concentration
U
غلظت الکترون
electron conduction
U
هدایت الکترون
electron emmission
U
انتشار الکترون
unpaired electron
U
الکترون جفت نشده
transmission electron micrograph
U
ریزنگار انتقال الکترون
supressor grid
U
شبکه الکترون بند
linear accelerator
U
شتابده خطی الکترون
outer shell electron
U
الکترون لایه بیرونی
lone pair electron
U
زوج الکترون تنها
lone pair electron
U
زوج الکترون ناپیوندی
secondary electron emission
U
پیل ثانویه الکترون
rest mass of the electron
U
جرم ساکن الکترون
elementary charge
U
بار الکترون
[فیزیک]
electron transit time
U
زمان عبور الکترون
electroosmotic effect
U
اثر الکترون اسمزی
electron deficient molecules
U
مولکولهای با کمبود الکترون
electron gun
U
لوله پرتاب الکترون
electron transfer mechanism
U
مکانیسم انتقال الکترون
electron spin resonance
U
رزونانس اسپین الکترون
electron multiplier
U
فزون ساز الکترون
electron orbit
U
مدار گردش الکترون
electron paramagnetic resonance
U
رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron pairing
U
زوج شدن الکترون
electron pair bond
U
پیوند زوج الکترون
electrophilic addition
U
افزایش الکترون دوستی
electron deceleration
U
کندی حرکت الکترون
electrophilic attack
U
حمله الکترون دوستی
electron attachment
U
پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron capture detector
U
اشکارساز الکترون گیراندازی
free electron model
U
الگوی الکترون ازاد
free electron gas
U
گاز الکترون ازاد
electron charge mass ratio
U
چگالی بار الکترون
electron accelerator
U
شتاب دهنده الکترون
delocalized electron
U
الکترون غیر مستقر
electrophilic reagent
U
واکنشگر الکترون دوست
bonding electron pair
U
زوج الکترون پیوندی
electron pair
U
زوج الکترون حفره
electron spin resonance
[ESR]
U
تشدید پارامغناطیس الکترون
[فیزیک]
quasi free electron theory
U
نظریه الکترون شبه ازاد
Electron paramagnetic resonance
[EPR]
U
تشدید پارامغناطیس الکترون
[فیزیک]
picture
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electrosensitive
U
چاپ با کاغذ حساس به الکترون
pictured
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
photon
U
تنها یک الکترون تابش شود
pictures
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electrophilic aromatic substitution
U
استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
electron withdrawing substituent
U
گروه استخلافی الکترون کشنده
picturing
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron releasing substituent
U
گروه استخلافی الکترون دهنده
beams
U
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
beam
U
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
left hand rule for electron flow
U
قاعده چپگرد برای جریان الکترون
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
right hand rule for electron flow
U
قاعده راست گرد برای جریان الکترون
electron beam
U
رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
statcoulomb
[statC]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
franklin
[Fr]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
electrostatic unit of charge
[esu]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
hall effect
U
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
klystron
U
لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
line flyback
U
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
beam
U
حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
photoemission
U
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
beams
U
حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
flyback
U
اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
photoemissive
U
مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
inelastic
U
spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
phosphor
U
اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
EBR
U
ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
i.e.t.s
U
tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
phototude
U
لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
antimatter
U
جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
electronics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
electronics
U
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
electroluminescence
U
نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
non interlaced
U
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com