English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
definitive hospitalization U سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
medical treatment U معالجه
healing U معالجه
therapy U معالجه
he received a fire treatment U معالجه شد
treatment U معالجه
treatments U معالجه
medical U معالجه
malpractices U معالجه غلط
radium therapy U معالجه بارادیوم
mechanotherapy U معالجه مکانیکی
trichopathy U معالجه ناخوشیهای مو
treament U سلوک معالجه
iatraliptics U معالجه بامالش
rest cure U معالجه با استراحت
emergency treatment U معالجه اورژانس
balneotherapy U معالجه باشستشو
emergency treatment U معالجه اضطراری
malpractice U معالجه غلط
electropathy U معالجه برقی
edermical meducation U معالجه جلدی
pretreatment U معالجه قبلی
heliotherapy U معالجه با افتاب
climatotherapy U معالجه با اب وهوا
medicable U قابل معالجه
psychopathy U معالجه روانی
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
pretreat U قبلا معالجه کردن
orthopathy U معالجه بدون دارو
psychiatry U معالجه ناخوشیهای دماغی
self treatment U معالجه پیش خود
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
faradism U معالجه باجریان برق
faradization U معالجه باجریان برق
self treatment U معالجه بدون کمک نسخه
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
chronic dose U دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
physicotherapy U معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
pedicures U معالجه امراض دست وپا
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
pedicure U معالجه امراض دست وپا
psychotherapy ortherapeutics U معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
aromatherapy U معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
faradize U بوسیله القای برق معالجه کردن
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
correctional treatment U روش معالجه از راه اصلاح رفتار
immunotherapy U معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
psychanalyze U بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tent U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
final decision U رای قطعی و نهایی
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
examination U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
herioic treatment U معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
examinations U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
water cure U علاج بااب معالجه بااب
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
window U پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
telic U نهایی دارای هدف نهایی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
judicatory U قطعی
lasted U قطعی
cretain U قطعی
fixed U قطعی
definite <adj.> U قطعی
last a U قطعی
uncompromising U قطعی
lasts U قطعی
conclusive U قطعی
finals U قطعی
last U قطعی
uncompromisingly U قطعی
definite U قطعی
peremptory U قطعی
positive U قطعی
sure U قطعی
proofs U قطعی
proof U قطعی
surest U قطعی
surer U قطعی
assertive U قطعی
decretory U قطعی
decretive U قطعی
decided U قطعی
unconditional U قطعی
final U قطعی
definitely U قطعی
definitive U قطعی
deterministic U قطعی
decisive U قطعی
irrevocable U قطعی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
trenchant U قاطع قطعی
decisively U بطور قطعی
once and a way U بطور قطعی
emphatically U بطور قطعی
indecision U غیر قطعی
for good U بطور قطعی
indecisive U غیر قطعی
flat-footed U ثابت قطعی
flat footed U ثابت قطعی
final U غایی قطعی
uncoditioned U قطعی نشده
absolutes U کامل قطعی
absolute U کامل قطعی
flying colors U موفقیت قطعی
categoric U قیاسی قطعی
affirmation U افهار قطعی
affirmations U افهار قطعی
magistral U قاطع قطعی
finals U غایی قطعی
final awards judgements U احکام قطعی
decidedly U بطور قطعی
reserve price U بهای قطعی
to definitive answer U پاسخ قطعی
to turn the scale U قطعی بودن
firm offer U پیشنهاد قطعی
final award U رای قطعی
enforceable judgment U رای قطعی
the last word U سخن قطعی
irrevocable sale U بیع قطعی
deteministic model U مدل قطعی
categorical U قیاسی قطعی
declaredly U با افهار قطعی
certain U محقق قطعی
indefinite U غیر قطعی
criterion U معیار نشان قطعی
interlocutory U موقتی غیر قطعی
asserting U افهار قطعی کردن
asserted U افهار قطعی کردن
ultimata U اخرین پیشنهاد قطعی
asserts U افهار قطعی کردن
terminative U بپایان رساننده قطعی
assert U افهار قطعی کردن
judicial U قطعی داوری کننده
averment U افهار قطعی یا مثبت
revocable sale U بیع غیر قطعی
Is that definite? U این قطعی است؟
ultimatum U اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums U اخرین پیشنهاد قطعی
indecisively U بطور غیر قطعی
categorically U بطور قاطع یا قطعی
insecure U نامعین غیر قطعی
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable. U بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
once for all U بطور قطعی یا اول و اخر
pocket judgment U سند قطعی لازم الاجرا
i cannot positively promise U نمیتوانم قول قطعی بدهم
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
octodecimo U قطعی که برابر با یک هیجدهم یک ورق کاغذ باشد
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com