English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
To eat an apple with the skin. U سیب را با پوست خوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sealsking U نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
Other Matches
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
to play a good knife and fork U ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
swag U تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
trip U لغزش خوردن سکندری خوردن
trips U لغزش خوردن سکندری خوردن
tumbled U غلت خوردن معلق خوردن
tumble U غلت خوردن معلق خوردن
tumbles U غلت خوردن معلق خوردن
tripped U لغزش خوردن سکندری خوردن
grog U دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
peels U پوست انداختن پوست
peel U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
to drink wine U می خوردن شراب خوردن
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
swanskin U پوست قو
goats U پوست بز
peeling U پوست
cortices U پوست
shelling U پوست
hull U پوست
goatskins U پوست بز
shell U پوست
hulls U پوست
goatskin U پوست بز
cortex U پوست
integument U پوست
skins U پوست
peel پوست
skinner U پوست کن
skinning U پوست
flayer U پوست کن
barks U پوست
skinned U پوست
skin U پوست
shale U پوست
barked U پوست
strippers U پوست کن
stripper U پوست کن
skinless U بی پوست
tegmen U پوست
glume U پوست
barking U پوست
bark U پوست
peels U پوست
goat U پوست بز
tunc U پوست
hide U پوست
crustal U پوست
cuticle U پوست
dermis U پوست
encrustation U پوست
scalp U پوست سر
encrustations U پوست
dermatalgia U پوست
hides U پوست
husks U پوست
husk U پوست
peltry U پوست
parer U پوست کن
rinds U پوست
shells U پوست
tegmentum U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
rind U پوست
sheds U پوست ریختن
chafe U پوست رفتگی
debark U پوست کندن از
peeler U پوست کننده
cutis U پوست زیرین
beavers U پوست سگ ابی
alphosis U بیرنگی پوست
parchment U کاغذ پوست
decorticate U پوست کندن از
derm U زیر پوست
skinned U پوست پوستی
barky U پوست دار
dermatography U شرح پوست
pigskin U پوست گراز
corticate U پوست دار
corticated U پوست دار
skin U پوست پوستی
shedding U پوست ریختن
bast U پوست درخت
dermatographia U پوست نگاری
blach hulled U سیاه پوست
tegmentum U پوست طبیعی
albinism U سفیدی پوست
skinning U پوست پوستی
calf skin U پوست گوساله
chafing U پوست رفتگی
picked U پوست کنده
sheep skin U پوست گوسفند
broadtail U پوست بره
webbed U پوست دار
thick skinned U پوست کلفت
taxidermy U پوست ارایی
apple peel U پوست سیب
shelled U پوست دار
chafes U پوست رفتگی
crocodiles U پوست سوسمار
shed U پوست انداختن
cuticular U پوست مانند
rinds U پوست کندن
skins U پوست پوستی
peelers U پوست کننده
calfskin U پوست گوساله
sheds U پوست انداختن
aboveboard U پوست کنده
shedding U پوست انداختن
shed U پوست ریختن
crocodile U پوست سوسمار
taxidermist U پوست ارا
beaver U پوست سگ ابی
moult U پوست انداختن
pared U پوست کندن
pare U پوست کندن
slough U پوست مار
slough U پوست سبوس
rind U پوست کندن
transcutaneal U عبورکننده از پوست
whitey U سفید پوست
whity U سفید پوست
pares U پوست کندن
buckskin U پوست اهو
moulted U پوست انداختن
moults U پوست انداختن
skinny U پوست واستخوان
deerskin U پوست گوزن
deerskin U پوست اهو
buckskins U پوست گوزن
buckskins U پوست اهو
buckskin U پوست گوزن
Afrikaner U سفید پوست
encrustation U پوست زخم
flays U پوست کندن از
flayed U پوست کندن از
flay U پوست کندن از
encrustations U پوست زخم
frets U پوست را بردن
fret U پوست را بردن
pelts U پوست کندن
Afrikaners U سفید پوست
pelt U پوست خام
pelt U پوست کندن
pelted U پوست خام
pelted U پوست کندن
pelts U پوست خام
peeling U پوست انداختن
peel پوست انداختن
peel to O پوست کندن
peel U پوست کندن
peels U پوست انداختن
peels U پوست کندن
scalps U پوست کندن از سر
scalps U پوست سر بامو
rawhide U پوست خام
husky U پوست دار
huskiest U پوست دار
crusted U پوست دار
peeled U پوست کنده
astrachan U پوست بخارا
astrachan U پوست قره کل
astrakhan U پوست بخارا
astrakhan U پوست قره کل
huskier U پوست دار
huskies U پوست دار
scalps U پوست فرق سر
rawhides U پوست خام
scalp U پوست کندن از سر
mantles U پوست روکش
mantle U پوست روکش
slouch U پوست انداختن
slouched U پوست انداختن
slouches U پوست انداختن
slouching U پوست انداختن
molted U پوست انداختن
molting U پوست انداختن
moulting U پوست اندازی
scab U پوست زخم
scalp U پوست سر بامو
bran U پوست گندم
scalp U پوست فرق سر
scrotums U پوست بیضه
scrotum U پوست بیضه
scrota U پوست بیضه
scabs U پوست زخم
molts U پوست انداختن
dermatoid U پوست مانند
barks U پوست درخت
barks U پوست کندن
skiver U پوست تراش
hardshell U سخت پوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com