English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
skye terrier U سگ کوچک وپا کوتاه اسکاتلندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garron U یکجور اسب کوچک اسکاتلندی وایرلندی
scotch gambit U گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
grig U مخلوق کوچک مرغ پا کوتاه
mini U کوتاه شده مینی کامپیوتر کوچک
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
scotches U اسکاتلندی
Scottish U اسکاتلندی
scotching U اسکاتلندی
scotchwoman U زن اسکاتلندی
erse U اسکاتلندی
scotched U اسکاتلندی
north briton U اسکاتلندی
Scotsman U اسکاتلندی
scotchman U اسکاتلندی
Scotsmen U اسکاتلندی
Scot U اسکاتلندی
scotch U اسکاتلندی
scotish U اسکاتلندی
Scots U اسکاتلندی
lairds U ملاک اسکاتلندی
scotch U ویسکی اسکاتلندی
scotch opening U گشایش اسکاتلندی
scotching U ویسکی اسکاتلندی
collie U سگ گله اسکاتلندی
collies U سگ گله اسکاتلندی
scotches U ویسکی اسکاتلندی
scotticize U اسکاتلندی مه اب شدن
scotched U ویسکی اسکاتلندی
laird U ملاک اسکاتلندی
kirkman U عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
Gaelic U زبان بومی اسکاتلندی
writer to the signet U مشاور حقوقی اسکاتلندی
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
Scotticism U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticisms U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
scotch four knights' game U بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
aberdeen angus U گاو بی شاخ پرواری اسکاتلندی
gael U مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
goring gambit U گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
cottar U روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
cotter U روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
galloway U اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
maud U یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
stocky U کوتاه
dumpy U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
shorter U کوتاه
stockiest U کوتاه
stunting U کوتاه
bas relif U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
liliputian U قد کوتاه
stunts U کوتاه
pygmy U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
curtal U کوتاه
pigmy U کوتاه
succinct U کوتاه
dwarfish U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
puny U قد کوتاه
miniatures U کوتاه
miniature U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
of short duration U کوتاه
shortest U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
pygmies U کوتاه
scut U دم کوتاه
pigmies U قد کوتاه
low U کوتاه
stockier U کوتاه
concise U کوتاه
pigmies U کوتاه
short U کوتاه
little U کوتاه
down U کوتاه
stunt U کوتاه
synoptic U کوتاه
britches U شلوار کوتاه
bunny hop U پرش کوتاه
laconically U کوتاه موجز
shortest U کوتاه کردن
cutty sark U دامن کوتاه
shortest U کوتاه مدت
catnap U چرت کوتاه
detruncation U کوتاه شدگی
detruncate U کوتاه کردن
catnaps U چرت کوتاه
cut off U کوتاه کردن
to look in U کوتاه کردن
strop U طناب کوتاه
catnapped U چرت کوتاه
to fall short U کوتاه امدن
stichomythia U مکالمات کوتاه
steep taper U مخروط کوتاه
punch U کوتاه قطور
spontoon U نیزه کوتاه
by pass U اتصال کوتاه
short U کوتاه مدت
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
chiton U قبای کوتاه
laconic U کوتاه موجز
breeks U شلوار کوتاه
coatee U دامن کوتاه
conte U داستان کوتاه
basso relief U برجسته کوتاه
brachydactyly U کوتاه انگشتی
short U کوتاه کردن
unabridged U کوتاه نشده
chitchat U صحبت کوتاه
to cut short U کوتاه کردن
shear U کوتاه کردن
shorter U کوتاه مدت
dogmatist U کوتاه فکر
catnapping U چرت کوتاه
shorter U کوتاه کردن
transient U فانی کوتاه
transients U فانی کوتاه
chip shot U ضربه کوتاه
abridge U کوتاه کردن
an incomprehensive report U گزارش کوتاه
correption U کوتاه کردن
punched U کوتاه قطور
novella U رمان کوتاه
short blast U سوت کوتاه
idyl U قصیده کوتاه
short brittle U شکننده- کوتاه
short burst U رگبار کوتاه
idyl U چکامه کوتاه
short circuit U اتصال کوتاه
short drop U دراپ کوتاه
hide bound U کوتاه فکر
hare sighted U کوتاه بین
half timber U الوار کوتاه
half pint U کوتاه تر از مقدارمتوسط
reefs U کوتاه کردن
reef U کوتاه کردن
short period U دوره کوتاه
short precision U دقت کوتاه
curtailment U کوتاه سازی
short blast U بوق کوتاه
one track U کوتاه فکر
scutter U دو باگامهای کوتاه
novelet U داستان کوتاه
narrow minded U کوتاه نظر
morello U گیلاس دم کوتاه
piaffer U یورتمه کوتاه
playlet U نمایش کوتاه
manikin U ادم کوتاه قد
manakin U ادم کوتاه قد
mackinaw U کت کوتاه و سنگین
low frequency wave U موج کوتاه
lop sided U کوتاه و بلند
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
let us be brief U کوتاه کنیم
knurly U کوتاه قد کوتوله
razee U کوتاه کردن
jog trot U یورتمه کوتاه
intrim U کوتاه مدت
short return U برگشت کوتاه
short run U کوتاه مدت
hidebound U کوتاه فکر
short test bar U میله کوتاه
short time U کوتاه مدت
short lived U کوتاه مدت
short-lived U کوتاه مدت
escopette U قرابینه کوتاه
escopet U قرابینه کوتاه
epigrammatical U کوتاه ونیشدار
paddle U پاروی کوتاه
paddled U پاروی کوتاه
shortening in U کوتاه کردن
paddles U پاروی کوتاه
paddling U پاروی کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com