English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
penny bank U بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
bank deposit U سپرده بانکی
banking deposit account U حساب سپرده بانکی
it can safely be said that... U بدون ترس از اشتباه میتوان گفت که
it is safe to say U بدون ترس ازاشتباه یا اغراق گویی میتوان گفت
free float U مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
escrow U موافقت نامه بین دونفرکه بامانت نزدشخص ثالثی سپرده شودوتاحصول شرایط بخصوص بدون اعتبارباشد
depositor U صاحب سپرده سپرده گذار
purchase price variance U سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
clearing bank U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
as much as possible U هرچه میتوان
one may say U میتوان گفت
sure enough U میتوان یقین کردکه
may U ممکن است میتوان
presumedly U بجرات میتوان گفت
it is safe to say U بخوبی میتوان گفت
can one pass it with safety? U ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
the best thatone can do U بهترین کاری که میتوان کرد
it may be presumed that U احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
penny worth U انچه برابر یک پنی میتوان خرید
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
he is something of a musician U تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
extensiontable U میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
clevis pin U پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
that fruit packs easily U ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
reversible propeller U ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
dowsing rod U چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
intuitionalism U عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
variable sweep U ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
controllable twist U تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
thermoplastics U پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
offtake U برداشت
acceptance U برداشت
land surveying U برداشت
removal U برداشت
acceptances U برداشت
takings U برداشت
impression U برداشت
impressions U برداشت
draw off U برداشت
fiduciary U سپرده
deposit U : سپرده
deposit U سپرده
deposits U : سپرده
deposits U سپرده
trust fund U سپرده
guaranteed U سپرده
guarantees U سپرده
guarantee U سپرده
depositary U سپرده
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
remove U برداشت کردن
special drawing rights U حق برداشت ویژه
removes U برداشت کردن
under ground survey U برداشت زیرزمینی
removal of cinder U برداشت تفاله
removal of chips U برداشت براده
withdrawal warrant U مجوز برداشت
metal removal U برداشت براده
special drawing right U حق برداشت مخصوص
special drawing right U حق برداشت ویژه
impressionists U برداشت گرای
impressionistic U برداشت گذار
impressionistic U برداشت گرایانه
removal of slag U برداشت سرباره
removing U برداشت کردن
removal of phosphorus U برداشت فسفر
impressionist U برداشت گرای
withdraws U برداشت از حساب
approaches U برداشت روش
approached U برداشت روش
approach U برداشت روش
dual impression U برداشت دوگانه
draw off U بده برداشت
overdrafts U اضافه برداشت
overdraft U اضافه برداشت
take off divisor U مقسم برداشت اب
withdraw U برداشت از حساب
make a copy of U سواد برداشت
stripping U برداشت لایه رو
first impression U برداشت نخستین
idle deposit U سپرده راکد
deposit account U حساب سپرده
demand deposit U سپرده دیداری
trust fund U سپرده امانی
certificate of deposit U گواهی سپرده
recognizance U سپرده التزامی
appropriation title U عنوان سپرده
quasi deposit U شبه سپرده
appropriation refund U بازپرداخت سپرده
trust fund U وجوه سپرده
deposit accounts U حساب سپرده
demand deposit U سپرده جاری
idle deposit U سپرده بلااستفاده
legal deposit U سپرده قانونی
guarantee fund U سپرده تضمینی
foreign deposit U سپرده خارجی
fiduciary U امانتی سپرده
money on d. U پول سپرده
money on deposit U پول سپرده
depositery U نگهدارنده سپرده
deposit ratio U نسبت سپرده
fixed term deposit U سپرده ثابت
guarantees U وثیقه سپرده
guarantee U وثیقه سپرده
guaranteed U وثیقه سپرده
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
targetting U نقطه برداشت یا قرائت
targeting U نقطه برداشت یا قرائت
targets U نقطه برداشت یا قرائت
targetted U نقطه برداشت یا قرائت
cropper U برداشت کننده محصول
the timber warped U تیر تاب برداشت
safe yield U بده قابل برداشت
take off distributor U اب پخشکن مقسم برداشت اب
targeted U نقطه برداشت یا قرائت
nets U برداشت خالص کردن
net U برداشت خالص کردن
target U نقطه برداشت یا قرائت
nett U برداشت خالص کردن
overdraw U اضافه برداشت کردن
handpick U برداشت محصول با دست
deposit slip U اعلامیه پرداخت سپرده
appropriation receipt U رسید سپرده قانونی
open allotment U حساب سپرده باز
depositery U محل نگهداری سپرده
certificate of deposit U گواهی پول سپرده
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
certificate of deposits U گواهی نامه سپرده
appropriation reimbur sement U تامین سپرده یاوثیقه
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
forbore U دست برداشت امتناع کرد
overdrafts U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
. She dropped her demands (claim). U دست از تقاضاهای خود برداشت
site survey U برداشت نقشه تکهای از زمین
paper gold U منظور حق برداشت مخصوص است
overdraft U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
bank check U چک بانکی
Money entrusted to my care . U پولی که با مانت نزد من سپرده شد
loan on deposit U اعطای وام به وثیقه سپرده
deposit multiplier U ضریب بهم فزاینده سپرده
overdraft U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters. <proverb> U با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
overdrafts U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
bank interest U بهره بانکی
bank liabilities U بدهیهای بانکی
bank discount U تخفیف بانکی
bank discount U تنزیل بانکی
bank liabilities U تعهدات بانکی
bank pass book U دفترچه بانکی
bank guarantee U ضمانت بانکی
bank giro U جیروی بانکی
bank discount U سپردههای بانکی
bank failure U ورشکستگی بانکی
bank draft U برات بانکی
bank draft U حواله بانکی
bank expansion U گسترش بانکی
bank transfers U انتقالات بانکی
bank reserves U اندوختههای بانکی
clearings U تهاتر بانکی
clearing U تهاتر بانکی
banking U کار بانکی
consortium of bankers U کنسرسیوم بانکی
account with [at] a bank U حساب بانکی
change over U انتقال بانکی
banker's bill U صورتحساب بانکی
bank reserves U ذخایر بانکی
bank commission U کارمزد بانکی
bank holidays U تعطیلات بانکی
bank charges U هزینههای بانکی
bank bond U ضمانت بانکی
bank bill U حواله بانکی
bank advance U وام بانکی
bank acceptance U قبولی بانکی
bank rate U نرخ بانکی
bank accounts U حساب بانکی
bank account U حساب بانکی
bank statements U صورتحساب بانکی
bank loan U وام بانکی
bank credit U اعتبار بانکی
bank contraction U انقباض بانکی
bank statement U صورتحساب بانکی
bank charge U هزینههای بانکی
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
agronomy U علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
bank statement U صورت حساب بانکی
clearing U نقل وانتقال بانکی
bank statements U صورت حساب بانکی
clearings U نقل وانتقال بانکی
joint account U حساب بانکی مشترک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com