Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
daisy chain
U
سومین را و... فراخوانی می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tertiery
U
پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
well-behaved
U
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
well behaved
U
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
tertiary
U
سومین
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
third-class
U
سومین دسته
third class
U
سومین دسته
ternary
U
سومین گروه سه تایی
ternate
U
سومین گروه سه تایی
tertial
U
سومین ردیف شاهپر
tertiary consumers
U
مصرف کنندگان سومین
forties
U
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
cee
U
نام سومین حرف انگلیسی
forty
U
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
autumns
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumn
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
w
U
بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
mi
U
سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
tertial
U
مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
earned run
U
کسب امتیاز پیش از سوزاندن سومین نفر
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
mediant
U
سومین گام واقع بین نت پنجم ومایه نما
c
U
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
evocations
U
فراخوانی
summoned
U
فراخوانی
redintegration
U
فراخوانی کل
elicitation
U
فراخوانی
summon
U
فراخوانی
recalls
U
فراخوانی
recalled
U
فراخوانی
evocation
U
فراخوانی
recall
U
فراخوانی
grandfather file
U
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
recalls
U
فراخوانی احضار
call by value
U
فراخوانی با ارزش
call instruction
U
دستورالعمل فراخوانی
calling sequence
U
ترتیب فراخوانی
calling program
U
برنامه فراخوانی
calling sequence
U
دبناله فراخوانی
call by result
U
فراخوانی با نتیجه
library call
U
فراخوانی کتابخانهای
calling
U
شغل فراخوانی
macro call
U
فراخوانی ماکرو
call by reference
U
فراخوانی با ارجاع
recalled
U
فراخوانی احضار
subroutine call
U
فراخوانی زیرروال
supervisor call
U
فراخوانی نافر
calling sequence
U
دنباله فراخوانی
recall
U
فراخوانی احضار
call by name
U
فراخوانی با نام
selective calling
U
فراخوانی گزیده
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
virtual
U
برای مدت فراخوانی
svc
U
فراخوانی نافر یا سرپرست
contact
U
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contacted
U
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contacting
U
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contacts
U
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
name
U
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
names
U
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
parameter
U
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
return
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returns
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
acu
U
Unit Calling Automatic واحد فراخوانی خودکار
returned
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returning
U
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
parameters
U
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
re entry
U
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
routine
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routinely
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routines
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
re-entry
U
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
linkages
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkage
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
dynamic
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
overhead
U
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
dynamically
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
subroutine
U
کد زیر تابع که در حافظه پس از پیدا شدن دستور فراخوانی کپی میشود
modem
U
مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
paging
U
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
calling sequence
U
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
recoveries
U
برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
recovery
U
برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
daisy chain
U
زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
segment
U
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
segments
U
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
DLL
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
main
U
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
fall back
U
توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود
language
U
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages
U
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
insert
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserting
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserts
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
subprogram
U
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
acu
U
وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند
libraries
U
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library
U
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
routines
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
procedure
U
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
subroutine
U
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
link
U
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
nest
U
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر
nests
U
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر
he is well spoken of
U
از او تعریف می کنند
he warned them to obey
U
اطاعت کنند
they mingle their tears
U
با هم گریه می کنند
PRI
U
پشتیبانی کنند
compatible
U
با هم درست کار می کنند
i hear him complain
U
میشنوم که شکایت می کنند
Murray code
U
- بیت استفاده می کنند
charnel house
U
مردگان راتوده می کنند
they make much noise
U
خیلی صدا می کنند
had it trans ted
U
بدهید ترجمه کنند
they dispute about nothing
U
درسرهیچ نزاع می کنند
My feet hurt.
U
پاهایم درد می کنند.
they make much noise
U
زیاد شلوق می کنند
the trumpets blows
U
شیپورها صدا می کنند
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
Those who agree,raise their hands.
U
موافقین دستهایشان رابلند کنند
knife board
U
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
fire support coordinator
U
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
fillister
U
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
the iron interest
U
کسانی که در اهن کار می کنند
watch pocket
U
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
screen coordinator
U
هماهنگ کنند پوشش دریایی
they went to r. themselves
U
رفتند که نامه نویسی کنند
they are in full retreat
U
سخت عقب نشینی می کنند
They act after their kind.
جنس خود رفتار می کنند.
koumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
tandems
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
pontoons
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoon
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
fleas i. doges and cats
U
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
ccd
U
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
combatable
U
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
Providence watches over him.
U
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
They fight like cat and dog .
U
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
The story goes that …
U
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
She is the talk of the town .
U
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
collaret
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
tandem
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
oleomargarine
U
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
mouse
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
saw doctor
U
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
mud sill
U
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
combination
U
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
mealing table
U
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
meat safe
U
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
the police are on his track
U
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
tightrope
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
numerical
U
داده ذخیره شده کار می کنند
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
mouses
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
tightropes
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
oast
U
کورهای که رازک را دران خشک می کنند
nogging
U
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
musette
U
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
Can you get it repaired?
U
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
pentarch
U
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
rissoles
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
rissole
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey.
U
پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
In a quarrel they do not distribute sweetmeat.
<proverb>
U
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
priestcraft
U
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
message
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
messages
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
carriage
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
The squirrels are storing up nuts for the winter.
U
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
qualifying shares
U
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
pulper
U
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
oatcake
U
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
These trees deprive the house of light .
U
این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
kirmess
U
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
times
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
timed
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
kago
U
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com