English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dazzle U سوسو زدن کور کردن موقت
dazzled U سوسو زدن کور کردن موقت
dazzles U سوسو زدن کور کردن موقت
dazzling U سوسو زدن کور کردن موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blink U سوسو زدن تجاهل کردن
blinked U سوسو زدن تجاهل کردن
blinks U سوسو زدن تجاهل کردن
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
gleamed U سوسو
gleams U سوسو
gleam U سوسو
flickers U سوسو
gleaming U سوسو
flickered U سوسو
flicker U سوسو
simper U سوسو زدن
simpered U سوسو زدن
glimmered U سوسو زدن
gleams U سوسو زدن
simpering U سوسو زدن
glimmer U سوسو زدن
gleaming U سوسو زدن
gleamed U سوسو زدن
shimmer U سوسو زدن
gleam U سوسو زدن
glimmers U سوسو زدن
simpers U سوسو زدن
shimmering U سوسو زدن
shimmered U سوسو زدن
shimmers U سوسو زدن
juryrig U برپا کردن موقت
flickery U مثل نور سوسو
juryrig U سوار کردن موقت وسایل
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
chatoyance U تلالو متغیر سوسو زنی
flitter U سوسو زدن نور چراغ
comment U ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
commented U ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
commenting U ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
refresh buffer U یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
adhoc U موقت
makeshift U موقت
pro tempore U موقت
provisional U موقت
interim U موقت
pontoon U پل موقت
temporary U موقت
pontoons U پل موقت
pontoon bridge U پل موقت
intrim U موقت
stopgaps U چاره موقت
modulus vivendi U قار موقت
stopgap U چاره موقت
kluged U ترسیم موقت
x site U انبار موقت
tabernacle U پرستشگاه موقت
drop tank U تانک موقت
brettys U سنگر موقت
buffer U حافظه موقت
detention pending trial U حبس موقت
dazzle U کوری موقت
temporary hardness U سختی موقت
temporary gauge U اشل موقت
short time duty U کار موقت
debarkation hospital U بیمارستان موقت
temporary duty U ماموریت موقت
temporary duty U شغل موقت
temporalty U بطور موقت
temporal life U زندگی موقت
provisional U به طور موقت
bridging leon U اعتبار موقت
interim plan U برنامههای موقت
bridging leon U وام موقت
bretess U سنگر موقت
dazzling U کوری موقت
bretex U سنگر موقت
bretesse U سنگر موقت
charge d'affaires of the embassy U کاردار موقت
bretise U سنگر موقت
coffer dam U سد انحرافی موقت
cofferdam U بند موقت
tentative U ازمایشی موقت
interim financing U پرداخت موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
blackout U بیهوشی موقت
suspension of arms U اتش بس موقت
blackouts U بیهوشی موقت
modus vivendi U توافق موقت
false work U حائل موقت
ischemia U کم خونی موقت
lean-to U پناهگاه موقت
armistices U صلح موقت
armistice U صلح موقت
interim certificates U گواهی موقت
bretisee U سنگر موقت
temporary marriage U ازدواج موقت
timbering U چوبست موقت
temporary road U راه موقت
dazzles U کوری موقت
temporary works U کارهای موقت
provisional scrip U تصدیق موقت
the pro tem chief U رئیس موقت
temporarily U بطور موقت
temporary wife U زوجه موقت
dazzled U کوری موقت
temporary storage U انباره موقت
protem U موقتا موقت
temporary storage U حافظه موقت
temporary structures U ساختمانهای موقت
suspensions U اخراج موقت
term insurance U بیمه موقت
suspension U اخراج موقت
interim injunction U حکم توقیف موقت
pontoon U پل موقت نظامی زدن
pontoons U پل موقت نظامی زدن
kludge U سخت افزار موقت
covering note U بیمه نامه موقت
beach dump U انبار موقت ساحلی
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
shells U برنامه خروج موقت
shelling U برنامه خروج موقت
shell U برنامه خروج موقت
lapsing U برگشت انحراف موقت
lapses U برگشت انحراف موقت
lapse U برگشت انحراف موقت
locumtenens U کفیل جانشین موقت
convening authority U فرماندار موقت نظامی
convening authority U مقام صلاحیتدار موقت
cover note U بیمه نامه موقت
provisional assignee U مدیر تصفیه موقت
drug holiday U ترک موقت دارو
air commodore U سرتیپ موقت هوایی
hardest U خطای موقت در سیستم
pontoneer U مامور پل موقت سازی
harder U خطای موقت در سیستم
hard U خطای موقت در سیستم
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
acting sublieutenant U ناوبان دوم موقت
scrip U گواهی نامه موقت
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
pontonier U مامور پل موقت سازی
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
provisionally U بطور موقت عجالتا"
provisorily U بطور شرطی یا موقت
provisional order U دستور موقت اداری
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
provisional statement U صورت وضعیت موقت
parley U مذاکره درباره صلح موقت
truce U قرارداد متارکه موقت جنگ
truces U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
stopgap U وسیله موقت دریچه انسداد
keyboard buffer U حافظه موقت صفحه کلید
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
kludge U سیستم نرم افزار موقت
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
truce U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truces U قرارداد متارکه موقت جنگ
fifo U فضای ذخیره سازی موقت
parleyed U مذاکره درباره صلح موقت
tenancies U مدت اجاره مالکیت موقت
parleys U مذاکره درباره صلح موقت
stopgaps U وسیله موقت دریچه انسداد
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
quia timet U قرار تامین دستور موقت
tenancy U مدت اجاره مالکیت موقت
parleying U مذاکره درباره صلح موقت
clipboards U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
blip U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
clipboard U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
prints U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
coffer-dam U [مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
blips U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
suspended animation U وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
jumpers U اتصال موقت روی تخته مدار
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
jumper U اتصال موقت روی تخته مدار
printed U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
stack U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
tasks U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
stations U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
register U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stacks U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
task U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
registering U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stationed U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com