English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ostiole U سوراخ یا دهانه کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aperture U دهانه یا سوراخ
apertures U دهانه یا سوراخ
eyes U دهانه سوراخ سوزن
eyeing U دهانه سوراخ سوزن
eying U دهانه سوراخ سوزن
eye U دهانه سوراخ سوزن
urceolate U دارای شکم بزرگ و دهانه کوچک
peristome U ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
slotting U سوراخ کردن شکاف کوچک
duckpin U بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
slot U سوراخ کردن شکاف کوچک
slots U سوراخ کردن شکاف کوچک
ant hills U تپهی کوچک دور سوراخ مورچه
candlepins U بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
ant hill U تپهی کوچک دور سوراخ مورچه
pinning U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pin U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pinned U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
compacting U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
tompion U دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
grids U دریچه سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
swage block U قالب سوراخ سوراخ
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
mouths U دهانه
muzzling U دهانه
inlet U دهانه
bayed U دهانه
muzzles U دهانه
throat U دهانه
bays U دهانه
noses U دهانه
baying U دهانه
inlets U دهانه
muzzle U دهانه
waterway U دهانه
waterways U دهانه
opening U دهانه
openings U دهانه
muzzled U دهانه
yoke U دهانه
bay U دهانه
estuaries U دهانه
branching bay U دهانه
orifices U دهانه
mouthless U بی دهانه
nose U دهانه
orifice of the stomack U دهانه
drowned river mouth U دهانه
orifice U دهانه
estuary U دهانه
mouth U دهانه
throats U دهانه
mouthed U دهانه
mouthing U دهانه
head U دهانه
outfall U دهانه
drift loading U دهانه
jetting U دهانه
spout U دهانه
spanning U دهانه
embouchure U دهانه
jetted U دهانه
span U دهانه
jet U دهانه
spouted U دهانه
spouting U دهانه
jets U دهانه
spouts U دهانه
firth U دهانه
spans U دهانه
nozzle U دهانه
spanned U دهانه
nozzles U دهانه
port U دهانه
triforium U سه دهانه
mouthpiece U دهانه
mouthpieces U دهانه
bottlenecks U دهانه بطری
crater U دهانه اتشفشانی
turnouts U دهانه ابگیر
turnout U دهانه ابگیر
scupper U دهانه فاضلاب رو
orifices U دهانه تنگ
multi span bridge U پل چند دهانه
craters U دهانه اتشفشانی
surface water gully U دهانه پاکین
orifice U دهانه تنگ
drop manhole U دهانه ریزش
intakes U دهانه ابگیر
effective span U دهانه موثر
intake U دهانه ابگیر
bottleneck U دهانه بطری
bays U دهانه انتن
scuppered U دهانه فاضلاب رو
muzzle brake U دافع دهانه
outlets U دهانه ابگیر
adjacent span U دهانه متصل
outward opening U دهانه خارجی
mouth of the furnace U دهانه کوره
spark gap U دهانه جرقه
three necked flask U بالن سه دهانه
sluiceway U دهانه تخلیه
outfall U دهانه خروجی
inset U دهانه وصله
ostium U مدخل دهانه
the span of a bridge U چشمه یا دهانه پل
outlet U دهانه ابگیر
cups U دهانه اتشفشان
scuppering U دهانه فاضلاب رو
scuppers U دهانه فاضلاب رو
theoretical span U دهانه نظری
insets U دهانه وصله
arch span U دهانه طاق
cup U دهانه اتشفشان
adjacent span U دهانه متصل
safety gap U دهانه حفافت
cupped U دهانه اتشفشان
bay U دهانه انتن
ostiary U دهانه رودخانه
spanned U دهانه نظری
muzzles U دهانه لوله
muzzle U دهانه توپ
interrupter gap U دهانه پلاتین
included angle of arch U دهانه کمان
spans U دهانه نظری
central angle of arch U دهانه کمان
beaks U دهانه لوله
beak U دهانه لوله
muzzled U دهانه لوله
bayed U دهانه انتن
spanning U دهانه نظری
muzzles U دهانه توپ
span U دهانه نظری
clear span U دهانه ازاد
muzzled U دهانه توپ
muzzling U دهانه لوله
interior span U دهانه داخلی
muzzling U دهانه توپ
muzzle velocity U سرعت دهانه
river mouth U دهانه رودخانه
clear span U دهانه موثر
shutter U دهانه بند
joint opening U دهانه یک درز
carburetor jet U دهانه کاربراتور
tuyere U دهانه دم اهنگری
goal mouth U دهانه دروازه
tuyere U دهانه لوله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com