Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mark up
U
سود توزیع کننده کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trade channel
U
کانال توزیع کالا
distribution cost
U
هزینه توزیع کالا
distribution system
U
شبکه توزیع کالا
marketing area
U
منطقه توزیع کالا
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
dispensator
U
توزیع کننده
distributors
U
توزیع کننده
distributor
U
توزیع کننده
reseller
U
توزیع کننده
mark-up
U
سود توزیع کننده
mark-ups
U
سود توزیع کننده
distributing tee
U
سه راهی توزیع کننده
distributor duct
U
کانال توزیع کننده
dispatcher
U
توزیع کننده امکانات
distributor
U
تقسیم برق توزیع کننده
distributors
U
تقسیم برق توزیع کننده
consignor
U
ارسال کننده کالا
freight forwarder
U
حمل کننده کالا
consignor
U
حمل کننده کالا
free carrier
U
تحویل به حمل کننده کالا
cost center
U
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
road haulier
U
حمل کننده کالا از طریق خشکی
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
income elasticity of demand
U
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
functional distribution
U
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
cob web theorem
U
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
cartel
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
barter with someone
U
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
to barter
[to trade by barter]
U
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
poisson distribution
U
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
distributions
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distribution
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
dispensation
U
توزیع
distribution
U
توزیع
distributions
U
توزیع
marketing
U
توزیع
dispensations
U
توزیع
allotments
U
توزیع
issued
U
توزیع
repartition
U
توزیع
issue
U
توزیع
t distribution
U
توزیع تی
dissemination
U
توزیع
allotment
U
توزیع
issues
U
توزیع
energy distribution
U
توزیع انرژی
equalizing basin
U
حوضچه توزیع اب
normalized distribution
U
توزیع بهنجار
despatching
U
توزیع امکانات
binomial distribution
U
توزیع دو جملهای
dispatch
U
توزیع امکانات
dispatched
U
توزیع امکانات
exponential distribution
U
توزیع نمایی
truncated distribution
U
توزیع ناقص
unissued
<adj.>
U
توزیع نشده
optimal distribution
U
توزیع بهینه
dispatches
U
توزیع امکانات
qualitative distribution
U
توزیع کیفی
random distribution
U
توزیع بی نظم
random distribution
U
توزیع تصادفی
boltzmann distribution
U
توزیع بولتزمن
distributivity
U
توزیع پذیری
distributively
U
بشکل توزیع
bose distribution
U
توزیع بوز
distributing
U
توزیع کردن
distributes
U
توزیع کردن
distribute
U
توزیع کردن
distribution system
U
سیستم توزیع
despatches
U
توزیع امکانات
dealt
U
توزیع کردن
dispensing
U
توزیع کردن
dispenses
U
توزیع کردن
gaussian distribution
U
توزیع نرمال
gauaaian distribution
U
توزیع گوسی
issued
U
توزیع کردن
generalized function
U
توزیع
[ریاضی]
unit of issue
U
مبنای توزیع
Excess Distribution
U
توزیع فراوانی
poisson distribution
U
توزیع پواسون
distributed
U
توزیع شده
population distribution
U
توزیع جمعیت
hypergeometric distribution
U
توزیع فراهندسی
probability distribution
U
توزیع احتمال
issue
U
توزیع کردن
functional distribution
U
توزیع اساسی
pareto distribution
U
توزیع پاراتو
dispatching
U
توزیع امکانات
fixed system
U
توزیع ثابت اب
optimal distribution
U
توزیع ایده ال
fire distribution
U
توزیع اتش
unfair distribution
U
توزیع ناعادلانه
despatched
U
توزیع امکانات
distribution time
U
زمان توزیع
planck distribution
U
توزیع پلانک
frequency distribution
U
توزیع بسامد
unit of issue
U
واحد توزیع
frequency distribution
U
توزیع فراوانی
indistributable
U
غیرقابل توزیع
poissan distribution
U
توزیع پواسن
marketing
U
بازاریابی و توزیع
uniform distribution
U
توزیع یکنواخت
dispensed
U
توزیع کردن
Distribution
U
توزیع
[ریاضی]
distribution system
U
شبکه توزیع
administered
U
توزیع کردن
allotments
U
تخصیص توزیع
the two o'clock d.
U
توزیع ساعت دو
allotment
U
تخصیص توزیع
deal
U
توزیع کردن
deals
U
توزیع کردن
angular distribution
U
توزیع زاویهای
dispense
U
توزیع کردن
distributable
U
قابل توزیع
market channels
U
مجاری توزیع
marketing channel
U
مجرای توزیع
bernoulli distribution
U
توزیع برنولی
revolving top
U
استوانه توزیع
rotation system
U
توزیع تناوبی
sample distribution
U
توزیع نمونه
demotic distribution
U
توزیع جمعیت
spatial distribution
U
توزیع فضائی
administers
U
توزیع کردن
redistribution
U
توزیع مجدد
administer
U
توزیع کردن
stress distribution
U
توزیع تنش
cost of distribution
U
هزینه توزیع
cumulative distribution
U
توزیع تجمعی
administering
U
توزیع کردن
reinforcement distribution
U
توزیع ارماتورها
continuous distributions
U
توزیع پیوسته
distribution factors
U
ضرایب توزیع
stresses distribution
U
توزیع تنشها
dealing arrangments
U
نحوه توزیع
decile
U
توزیع دهگانه
basic of issue
U
مبنای توزیع
distributing point
U
نقطه توزیع
land distribution
U
توزیع اراضی
table of distribution
U
جدول توزیع
distribution of income
U
توزیع درامد
distribution law
U
قانون توزیع
distribution function
U
تابع توزیع
distribution free
U
نابسته به توزیع
normal distribution
U
توزیع نرمال
normal distribution
U
توزیع بهنجار
canonical distribution
U
توزیع بندادی
chi square distribution
U
توزیع مربع خی
arrengement of the reonforcement
U
توزیع اماتور
issues
U
توزیع کردن
normal plane
U
توزیع نرمال
income distribution
U
توزیع درامد
distribution factor
U
ضریب توزیع
rectangular distribution
U
توزیع مستطیلی
distribution ratio
U
نسبت توزیع
issue commissary
U
مسئول توزیع
trade channel
U
مجرای توزیع
distribution panel
U
تابلوی توزیع
distribution curve
U
منحنی توزیع
load distribution
U
توزیع بار
wealth distribution
U
توزیع ثروت
distribution of wealth
U
توزیع ثروت
symmetrical distribution
U
توزیع متقارن
indisributable
U
غیر قابل توزیع
issue priority
U
ترتیب تقدم توزیع
normal distribution curve
U
منحنی توزیع نرمال
issue commissary
U
کارپردازی یادفتر توزیع
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
sole distributor contract
U
قرارداد توزیع انحصاری
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
distribution
U
پخش
[توزیع]
[اقتصاد]
molecular weight distribution
U
توزیع وزن مولکولی
moment distribution method
U
روش توزیع لنگر
normal bivariate distribution
U
توزیع دو متغیری نرمال
log normal distribution
U
لگاریتم توزیع عادی
normal distribution curve
U
منحنی توزیع بهنجار
issue priority
U
تقدم توزیع اماد
distribution area
U
منطقه توزیع اماد
distribution point
U
نقطه توزیع اماد
bose einstein distribution
U
توزیع بوز- اینشتین
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
boltzmann distribution function
U
تابع توزیع بولتزمن
distributed profits
U
سود توزیع شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com