English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mount U سوار شدن قله برامدگی
mounts U سوار شدن قله برامدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
to ride and tie U اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
cavalry U سوار نظامی سوار اسبی
horse guards U گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
cavalry man U سوار در سوار نظام
antinode U برامدگی
knosp U برامدگی
knop U برامدگی
dome U برامدگی
domes U برامدگی
ledge U برامدگی
ledges U برامدگی
bulging U برامدگی
bump U برامدگی
bulge U برامدگی
bluging U برامدگی
overhangs U برامدگی
overhang U برامدگی
knob U برامدگی
mound U برامدگی
mounds U برامدگی
knur U برامدگی
knurl U برامدگی
knurr U برامدگی
bulges U برامدگی
bulged U برامدگی
neuroma U برامدگی پی
nub or nubble U برامدگی
nurl U برامدگی
knobs U برامدگی
burrs U برامدگی
heaved U برامدگی
whaleback U برامدگی
heave U برامدگی
cusp U برامدگی
convexity U برامدگی
granulation U برامدگی
nub U برامدگی
gibbous U برامدگی
bumpiest U پر از برامدگی
bumpier U پر از برامدگی
ganglion U برامدگی
entasis U برامدگی
nib U برامدگی
nibs U برامدگی
ridges U برامدگی
ridge U برامدگی
burr U برامدگی
burred U برامدگی
burring U برامدگی
extuberance U برامدگی
tuberosity U برامدگی
bumpy U پر از برامدگی
turgescence U برامدگی
cuspidal U دارای برامدگی
lumps U غلنبه برامدگی
circular projection U برامدگی گرد
exostosis U برامدگی استخوان
bulging test U ازمایش برامدگی
bumpiness U دارای برامدگی
bulginess U برامدگی شکم
bunchout U برامدگی یافتن
caput U نوک برامدگی
bowing of bed U برامدگی کف نهر
eminency U برامدگی بزرگی
bridge U برامدگی بینی
hump U برامدگی گرد
bosses U برامدگی تزیینی
splint U برامدگی کوچک
verrucas U گندمه برامدگی
verruca U گندمه برامدگی
promontories U پرتگاه برامدگی
promontory U پرتگاه برامدگی
lumped U غلنبه برامدگی
lump U غلنبه برامدگی
protuberances U برامدگی قلنبگی
protuberance U برامدگی قلنبگی
nodule U برامدگی عقده
nodule U برامدگی کوچک
nodules U برامدگی عقده
nodules U برامدگی کوچک
tumours U تومور برامدگی
protruding U برامدگی داشتن
humping U برامدگی گرد
humps U برامدگی گرد
boll U برامدگی مانند
annular projection U برامدگی حلقوی
tumour U تومور برامدگی
tumors U تومور برامدگی
sills U برامدگی دریایی
sill U برامدگی دریایی
bossing U برامدگی تزیینی
bossed U برامدگی تزیینی
boss U برامدگی تزیینی
protrude U برامدگی داشتن
protruded U برامدگی داشتن
protrudes U برامدگی داشتن
eminence U برامدگی بزرگی
papillose U دارای برامدگی
knar U برامدگی درچوب
villus U برامدگی مویی
jag U برامدگی تیز
protuberancy U برامدگی قلنبگی
knarred U دارای برامدگی
knuckle bone U برامدگی بندانگشت
mezzo rillievo U نیم برامدگی
midrib U خط یا برامدگی حد فاصل
tumor U تومور برامدگی
papilla U برامدگی کوچک
tubercle U برامدگی گرد
thenar U برامدگی کف دست
phyma U برامدگی پوست
phantom tumour U برامدگی موقتی
turgor U برامدگی [تورم]
hyperostosis U برامدگی استخوان
swelling U برامدگی [تورم]
bridges U برامدگی بینی
tumescence U برامدگی [تورم]
protuberance U برامدگی [تورم]
tumidity U برامدگی [تورم]
nodes U دشواری برامدگی
lump U برامدگی [تورم]
node U دشواری برامدگی
knobby U دارای برامدگی
bridged U برامدگی بینی
bulge U برامدگی [تورم]
knuckles U برامدگی یا گره گیاه
nubble U برامدگی یاگره کوچک
stigmas U لکه ننگ برامدگی
tubercle U برامدگی دندان اسیاب
outgrwth U برامدگی گوشت زیادی
knuckle U برامدگی یا گره گیاه
pigeon breast U برامدگی جناغ سینه
stigma U لکه ننگ برامدگی
papula U برامدگی خارش دار
papilla U برامدگی نوک دار
projection U پیش افکنی برامدگی
projections U پیش افکنی برامدگی
inion U برامدگی پشت کله
hummock U برامدگی زمین در مرداب
cockles U گره و برامدگی پارچه
knag U گره چوب برامدگی
tubercular U برامدگی دار سلی
cockle U گره و برامدگی پارچه
hillocks U برامدگی در سطح صاف
hillock U برامدگی در سطح صاف
cams U برامدگی قطعه گوشه دار
excrescency U اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
caulk U برامدگی زیر نعل اسب
chicken breast U برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
finger U باندازه یک انگشت میله برامدگی
tuberculous U دارای برامدگی یا دکمه مسلول
cam U برامدگی قطعه گوشه دار
tuberous U دارای برامدگی گره دار
gyrus U برامدگی چین خورده مغز
fingers U باندازه یک انگشت میله برامدگی
umbo U قبه سپر قوز برامدگی
glabella U برامدگی پیشانی میان دو ابرو
bulb U هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
tubers U سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bulbs U هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
trochanter U برامدگی در بالای تنه استخوان ران
tuber U سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
fourchette U برامدگی سه گوش درکف پای اسب
antihelix U برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
fusee U امرود برامدگی ساق پای اسب
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
monticule U تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
beards U هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beard U هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
cumulus mammatus U ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
olivary body U بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
keloid U برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
interspinalis U ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
kissing button U برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burr U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall U برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burring U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
trooper U سوار
outside ofa horse U سوار
boarded U سوار
pieces U سوار
horsewoman U سوار
in the saddle U سوار
horseback U سوار
piece U سوار
troopers U سوار
board U سوار
horsewomen U سوار
get on U سوار شدن
horsewomen U سوار اسب
horse breaker U چابک سوار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com