English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jockey U سوارکاراسب دوانی شدن
jockeys U سوارکاراسب دوانی شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
horsey U وابسته به اسب دوانی معتاد به اسب دوانی
races U اسب دوانی
raced U اسب دوانی
race U اسب دوانی
horse racing U اسب دوانی
horse race U مسابقه اسب دوانی
jockeying U اسب دوانی فریب
race card U برنامه اسب دوانی
to ride a race U در اسب دوانی شرکت کردن
hurdle race U اسب دوانی با پرش از موانع
hippodrome U [میدان اسب دوانی یونانی]
the hurdles U اسپ دوانی با پرش از موانع
sweep stakes U شرط بندی اسب دوانی
hippodrome U میدان اسب دوانی سیرک
sweep stake U شرط بندی اسب دوانی
sweepstakes U شرط بندی در اسب دوانی
sweepstake U شرط بندی در اسب دوانی
pari mutuel U شرط بندی در اسب دوانی
hurdles U اسب دوانی با پرش از ارتفاع
hurdle U اسب دوانی با پرش از ارتفاع
dashes U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashed U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dash U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
jockeys U نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
postward U بسوی محل شروع اسب دوانی
jockey U نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
steeplechases U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
derby U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
totalisator U ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalizator U ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalizer U ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
derbies U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
poolroom U اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
steeplechase U اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
paddocks U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
grandstand U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
paddock U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
grandstands U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
ringman U کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
hand U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
selling race U مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
plater U صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
horsy U معتاد به اسب سواری یا اسب دوانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com