Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cachexia
U
سوء هاضمه زردی صورت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
icteric
U
زردی بر
yellowing
U
زردی
jaundice
U
زردی
yellowed
U
زردی
yellows
U
زردی
yellow
U
زردی
autumn
U
زردی
pallidness
U
زردی
autumns
U
زردی
paleness
U
زردی
icterus
U
زردی
yellowness
U
زردی
digestive
U
هاضمه
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
xanthic
U
مایل به زردی
yellowy
U
متمایل به زردی
enteron
U
لوله هاضمه
digestive gland
U
غده هاضمه
alimentary canals
U
جهاز هاضمه
alimentary canal
U
جهاز هاضمه
indigestion
U
سوء هاضمه
dyspepsia
U
سوء هاضمه
dyspeptic
U
دارای اختلال هاضمه
eupeptic
U
دارای هاضمه خوب
eupepsia
U
هاضمه خوب وسالم
indigestion
U
سوء هاضمه رودل
midgut
U
قسمت میانی مجرای هاضمه
cachectic
U
مبتلا بسوء هاضمه وضعف
eupepsia
U
کلمه متضاد سوء هاضمه
acoelous
U
بدون معدهء حقیقی یادستگاه هاضمه
pomona green
U
رنگ سبزو زردامیخته بهم که زردی ان بیشترنمایان باشد
yellow bile
U
مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
pipped
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
fustic wood
U
[نوعی چوب درخت توت که رنگ زردی از چوب آن برای رنگرزی پشم به دست می آید.]
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
coat card
U
صورت
phases
U
صورت
listings
U
صورت
faces
U
صورت
slips
U
صورت
slipped
U
صورت
slip
U
صورت
invoices
U
صورت
hues
U
صورت
circumstantially
U
در صورت
versions
U
صورت
face
U
صورت
roster
U
صورت
listing
U
صورت
effigies
U
صورت
form
U
صورت
version
U
صورت
medals
U
صورت
medal
U
صورت
formed
U
صورت
conformer
U
هم صورت
conformational isomers
U
هم صورت
rolls
U
صورت
freckle
U
لک صورت
figure
U
صورت
phased
U
صورت
effigy
U
صورت
invoiced
U
صورت
phase
U
صورت
invoice
U
صورت
physiognomies
U
صورت
forms
U
صورت
file
U
صورت
constellation
U
صورت
rolled
U
صورت
images
U
صورت
facies
U
صورت
roll
U
صورت
providing
U
در صورت
statement
U
صورت
constellations
U
صورت
filed
U
صورت
shape
U
صورت
shapes
U
صورت
kalendar
U
صورت
image
U
صورت
statements
U
صورت
visages
U
رو صورت
visage
U
رو صورت
hue
U
صورت
invoicing
U
صورت
physiognomy
U
صورت
figuring
U
صورت
mazard
U
صورت
figures
U
صورت
rosters
U
صورت
list
U
صورت
powdering
U
پودر صورت
BS
U
صورت فروش
impanel
U
در صورت نوشتن
canonical form
U
صورت متعارفی
carte
U
صورت غذا
powder
U
پودر صورت
conditionality
U
صورت شرطی
to take an inventory of
U
صورت دارایی
serial
U
و به صورت سری
At any rate . In any case . Anyway .
U
درهر صورت
faceless
U
بدون صورت
face powder
U
پودر صورت
serials
U
و به صورت سری
powders
U
پودر صورت
breadboard
U
می صورت گیرد
face powders
U
پودر صورت
bill of material
U
صورت قطعات
similitude
U
شباهت صورت
face cream
U
کرم صورت
certificate of expenditure
U
صورت حساب
complement form
U
صورت متممی
complement form
U
صورت متمم
bill of sale
U
صورت فروش
stop list
U
صورت متخلفین
standard form
U
صورت متعارف
certificate of expenditure
U
صورت هزینه
celestial body
U
صورت فلکی
transfiguration
U
تبدیل صورت
bill of quantities
U
صورت مقداری
unfigured
U
بی صورت ساده
to put in to shape
U
سر و صورت دادن
veiling
U
تور صورت
waveform
U
به صورت موج
white face
U
جانورسفید صورت
clear text
U
به صورت کشف
the brush
U
صورت گری
record
U
صورت مذاکرات
bill of fare
U
صورت غذا
bills of fare
U
صورت غذا
externallze
U
صورت فاهردادن
isolating
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
isolate
U
به صورت الکتریکی
reorganization
U
صورت جدید
schedule
U
صورت فهرست
scheduled
U
صورت فهرست
semblance
U
صورت فاهر
enumeration
U
صورت ریز
constellation
U
صورت فلکی
constellations
U
صورت فلکی
list of promotiona
U
صورت ترفیعات
schedules
U
صورت فهرست
f.artery
U
شریان صورت
burbles
U
جوش صورت
burbling
U
جوش صورت
incarnation
U
صورت خارجی
incarnations
U
صورت خارجی
forgeries
U
صورت سازی
forgery
U
صورت سازی
transformation
U
تبدیل صورت
inventory
U
صورت کالا
inventory
U
صورت اموال
burbled
U
جوش صورت
burble
U
جوش صورت
minute
U
صورت جلسه
face card
U
ورق صورت
minutes
U
صورت جلسه
imbody
U
صورت خارجی
if so
U
در صورت مثبت
if possible
U
در صورت توانایی
if possible
U
در صورت امکان
if need be
U
در صورت بایست
if necessary
U
در صورت لزوم
free list
U
صورت مجانی ها
long robe
U
صورت کشیده
sick list
U
صورت بیماران
outward show
U
صورت فاهر
outside appearance
U
صورت فاهر
portraiture
U
نقاشی از صورت
on foot
U
به صورت پیاده
decrepitation
U
صورت نمکی
anyhow
U
در هر صورت بهرجهت
rosters
U
صورت نگهبانی
pictogram
U
صورت نگاشت
pictograph
U
صورت نگاره
sentential form
U
صورت جملهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com