English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
three fold U سه دفعه سه مرتبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at once U یک دفعه
thrice U سه دفعه
time [s] <adv.> U دفعه
as often as U هرچند دفعه که
one-off U فقط برای یک دفعه
one-offs U فقط برای یک دفعه
gigahertz U فرکانس یک بیلیون دفعه دریک ثانیه
timed U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
times U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
time U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
enmasse U یک مرتبه
thrice U سه مرتبه
all of a sudden U یک مرتبه
once in a whiled U یک مرتبه
ranked U مرتبه
order U مرتبه
echelon U مرتبه
echelons U مرتبه
ranks U مرتبه
rank U مرتبه
second class U دومین مرتبه
first order U مرتبه اول
first order reaction U واکنش مرتبه یک
first order reflection U انعکاس مرتبه یک
third order reaction U واکنش مرتبه سه
semidiurnal U دو مرتبه در روز
first order transition U گداز مرتبه یک
low order U مرتبه پایین
second order U مرتبه دوم
order of magnitude U مرتبه بزرگی
order of matrix U مرتبه ماتریس
pooh bah U عالی مرتبه
manyfold U چندین مرتبه
exalted U بلند مرتبه
ninth U نهمین مرتبه
ninths U نهمین مرتبه
stair U مرتبه درجه
places U وهله مرتبه
place U وهله مرتبه
hierarchies U مرتبه بندی
hierarchy U مرتبه بندی
placing U وهله مرتبه
nth U در مرتبه بیشمار
bond order U مرتبه پیوند
position U مرتبه مقام
positioned U مرتبه مقام
elevated U بلند مرتبه
second order factor U عامل مرتبه دوم
top flight U اعلی ترین مرتبه
second order reaction U واکنش مرتبه دوم
to pull short U یک مرتبه جلوگیری کردن
second order conditions U شرایط مرتبه دوم
flare up <idiom> U یک مرتبه عصبانی شدن
second derivative U مشتق مرتبه دوم
baronetcy U مقام و مرتبه بارونی
spheres U مرتبه حدود فعالیت
sphere U مرتبه حدود فعالیت
higher order factor U عامل مرتبه بالا
low order bit U بیت مرتبه پایین
m U مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
pseudo first order reaction U واکنش شبه مرتبه یک
third long period U تناوب بزرگ مرتبه سوم
ring a bell <idiom> U یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
etesian U سالی یک مرتبه واقع شونده
vellicate U دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
derivatives of higher order U مشتقهای مرتبه بالا [ریاضی]
to stop short U یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
nineteen U نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens U نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
outclassing U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclass U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
eight times <adv.> U هشت بار [هشت دفعه]
spline U در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
berber knot U گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com