Perdic | سهمیه مجاز قطعات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	authorized parts list U	سهمیه مجاز قطعات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	authorized allowance U	سهمیه مجاز
	circuit allocated use U	سهمیه مدارهای مجاز
	table of allowance U	جدول سهمیه مجاز
	authorized allowance supplies U	سهمیه مجاز اماد
	authorized allowance supplies U	سهمیه اماد مجاز
	allowance for anticipated U	سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
	authorized parts list U	لیست قطعات مجاز
	running spare U	قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
	on board spares U	قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
	parts explosion U	رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
	new work U	عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
	reassembled U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	reassembles U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	reassembling U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	reassemble U	بستن قطعات سوار کردن قطعات
	allocation U	سهمیه سهمیه دادن
	allocations U	سهمیه سهمیه دادن
	piggyback U	دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
	piggybacks U	دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
	cannibalising U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalize U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalizing U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalizes U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalises U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalized U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	cannibalised U	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
	current operating allowance U	سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
	bin storage U	انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
	legit U	نمایش مجاز تاتر مجاز
	bin storage space U	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
	visiting correspondent U	نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
	interim overhaul U	پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
	coupon U	سهمیه
	coupons U	سهمیه
	rations U	سهمیه
	allowances U	سهمیه
	rationed U	سهمیه
	ration U	سهمیه
	allotments U	سهمیه
	quota U	سهمیه
	quotas U	سهمیه
	allotment U	سهمیه
	contribution U	سهمیه
	contributions U	سهمیه
	allowance U	سهمیه
	scantling U	سهمیه
	appointment quota U	سهمیه مشاغل
	quota U	سهمیه بندی
	import quota U	سهمیه وارداتی
	import quotas U	سهمیه وارداتی
	rationing U	سهمیه بندی
	quotation U	سهمیه بندی
	quotations U	سهمیه بندی
	appointment quota U	سهمیه ماموریت
	sale quota U	سهمیه فروش
	quota agreement U	موافقت سهمیه
	quotas U	سهمیه بندی
	quota sample U	نمونه سهمیه
	export quotus U	سهمیه صادرات
	ammunition credit U	سهمیه مهمات
	quota system U	نظام سهمیه بندی
	quota share treaty U	قرار سهمیه بندی
	apportionment U	واگذاری سهمیه بودجه
	ammunition credit U	سهمیه مهمات ذخیره
	rationing system U	نظام سهمیه بندی
	consolidated table of allowance U	جدول سهمیه مشترک
	to fix quota U	تعیین سهمیه کردن
	rations U	خارج قسمت سهمیه
	ration U	خارج قسمت سهمیه
	general allotment U	سهمیه عمومی یا کلی
	target allocation U	سهمیه بندی هدف
	common table of allowance U	جداول سهمیه عمومی
	rationed U	خارج قسمت سهمیه
	consolidated table of allowance U	جدول سهمیه عمومی
	bulk replacement storage U	سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
	allotment serial number U	شماره سری سهمیه واگذارشده
	basic allowance U	سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
	air transport allocations board U	هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
	authorized level of organization U	سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
	smithereens U	قطعات
	shatters U	قطعات شکسته
	shatter U	قطعات شکسته
	web stiffeners U	قطعات تقویتی
	trilcgy U	یا قطعات سه گانه
	chrestomathy U	قطعات منتخب
	common items U	قطعات عمومی
	shell fragments U	قطعات گلوله
	staff section U	قطعات سمبه
	table of replaceable partes U	فهرست قطعات
	parts U	قطعات یدکی
	repair parts U	قطعات یدکی
	flinders U	قطعات شکسته
	chosen fragments U	قطعات گزیده
	chosen fragments U	قطعات منتخبه
	bill of material U	صورت قطعات
	chrestomathy U	قطعات برگزیده
	common hardware U	قطعات عمومی
	main members U	قطعات اصلی
	cable accessory U	قطعات کابل
	parts list U	لیست قطعات
	parts list U	فهرست قطعات
	spare parts U	قطعات یدکی
	end product U	مجموعه قطعات
	parts peculiar U	قطعات اختصاصی
	parts peculiar U	قطعات مخصوص
	component drawing U	رسم قطعات
	analecta U	قطعات ادبی
	common parts U	قطعات عمومی
	bitty U	متشکل از قطعات ریز
	common parts U	قطعات یدکی عمومی
	fragment U	قطعات متلاشی خردکردن
	bottom casting U	قطعات ریخته گی بسته
	investment castings U	قطعات ریخته گی بسته
	fragments U	قطعات متلاشی خردکردن
	invar struts U	قطعات فلزی ضد انبساط
	object assembly test U	ازمون الحاق قطعات
	analects U	قطعات ادبی منتخبات
	fragmenting U	قطعات متلاشی خردکردن
	nomenclature U	نام گذاری قطعات
	assembled U	سوار کردن قطعات
	fracturing U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	rebuild U	نوسازی کردن قطعات
	assemble U	سوار کردن قطعات
	rebuilds U	نوسازی کردن قطعات
	fractures U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	fractured U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	fracture U	مو برداشتن قطعات و وسایل
	renovation U	تجدید قطعات کردن
	catalogue U	لیست قطعات کاتالوگ
	cataloguing U	لیست قطعات کاتالوگ
	cataloging U	لیست قطعات کاتالوگ
	catalogs U	لیست قطعات کاتالوگ
	catalogued U	لیست قطعات کاتالوگ
	assembles U	سوار کردن قطعات
	catalogues U	لیست قطعات کاتالوگ
	cataloged U	لیست قطعات کاتالوگ
	dismantling U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	end product U	قطعات حاصله دستگاه نهایی
	quadrat U	به قطعات مستطیل تقسیم کردن
	wiggly block test U	ازمون قطعات موج دار
	match mark U	جفتن و جور کردن قطعات
	shards U	شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
	shard U	شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
	weldment U	قطعات بهم جوش خورده
	phrasing U	ترتیب بندی قطعات موسیقی
	dismantles U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	component end item U	قطعات و اقلام تجهیزات عمده
	dismounting U	پیاده کردن قطعات و وسایل
	component change order U	دستور تغییر قطعات یک وسیله
	salvage U	پیاده کردن کامل قطعات
	salvaged U	پیاده کردن کامل قطعات
	salvages U	پیاده کردن کامل قطعات
	dismount U	پیاده کردن قطعات و وسایل
	dismounts U	پیاده کردن قطعات و وسایل
	salvaging U	پیاده کردن کامل قطعات
	blocky U	پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
	dismantled U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	dismantle U	پیاده کردن قطعات مونتاژ
	beef cuts U	قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
	sketchbooks U	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
	clapboard U	قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
	boss U	ناف روی قطعات ریختگی قوز
	borescope U	ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
	collapsible form work U	قالب قطعات پیش ساخته بتونی
	clapboards U	قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
	sketchbook U	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
	bossing U	ناف روی قطعات ریختگی قوز
	connection of loom pieces U	متصل کردن قطعات دار [قالی]
	disassembly U	عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
	bosses U	ناف روی قطعات ریختگی قوز
	bossed U	ناف روی قطعات ریختگی قوز
	anthologist U	متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
	materiel history U	خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
	permitted U	مجاز
	authorised U	مجاز
	permissible U	مجاز
	at liberty U	مجاز
	commissioned U	مجاز
	metonymy U	مجاز
	licensable U	مجاز
	admissibll U	مجاز
	authorized U	مجاز
	allowed U	مجاز
	admittable U	مجاز
	allowable U	مجاز
	authorrized U	مجاز
	rated U	مجاز
	lawful U	مجاز
	legal U	مجاز
	tropologic U	مجاز
	toluene U	حد مجاز
	licensed U	مجاز
	permissive U	مجاز
	certified U	مجاز
	admissible U	مجاز
	foldboat U	قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
	dicing U	طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
	diced U	طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
	dice U	طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
	grout U	بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب