Perdic | سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	index fossil U	سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tectonics U	مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
	stratigraphy U	وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
	fossilogy U	سنگواره شناسی
	paleobotany U	سنگواره شناسی گیاهی
	stratification U	تشکیل طبقات زمین چینه بندی
	geognosy U	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
	to break up U	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
	von neuman morgensterm utility index U	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
	geostrategy U	زمین شناسی
	geological U	زمین شناسی
	science of geology U	زمین شناسی
	earth science U	زمین شناسی
	geology U	زمین شناسی
	geologic erosion U	فرسایش زمین شناسی
	geologically U	از لحاظ زمین شناسی
	geological survey U	سازمان زمین شناسی
	pleistocene U	عهدچهارم زمین شناسی
	geologize U	در زمین شناسی کارکردن
	alcoves U	اشیانه زمین شناسی
	geologic U	وابسته به زمین شناسی
	geochronology U	باستان شناسی زمین
	geobiology U	زمین زیست شناسی
	geological U	وابسته به زمین شناسی
	geologic survey U	مطالعه زمین شناسی
	geology U	دانش زمین شناسی
	alcove U	اشیانه زمین شناسی
	formations U	تشکیلات زمین شناسی
	jura U	دورهء زمین شناسی ژوراسیک
	Anisic U	اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
	geogonostical U	مربوط بعلم زمین شناسی
	cretaceous U	دوره زمین شناسی کرتاسه
	Anisian U	اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
	geogonostic U	مربوط بعلم زمین شناسی
	geoscience U	علوم مربوط به زمین شناسی
	mesozoic era U	دوران دوم زمین شناسی
	jural U	دورهء زمین شناسی ژوراسیک
	precambrian U	قبل از دوره زمین شناسی کامبریان
	geologize U	مطالعه علم زمین شناسی کردن
	dike U	رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
	paleocene U	قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
	intrusive bodies U	ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
	geologize U	ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
	permian U	وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
	neocene U	قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
	speleology U	مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
	markers U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	ideal index U	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
	marker U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	geochronology U	شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
	mesozoic U	وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
	neozoic U	وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
	phytography U	طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
	geochronometry U	اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
	eocene U	دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
	rainfall index U	شاخص بارش شاخص بارندگی
	paleozoic U	وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
	holocene U	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
	zoolite U	سنگواره
	fossils U	سنگواره
	lithic U	سنگواره
	fossil U	سنگواره
	target indicator U	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
	subfossil U	نیمه سنگواره
	stone lily U	سنگواره سوسنیان
	echinite U	سنگواره خارپوشت
	reliquix U	باقیماندههای سنگواره
	fossilist U	سنگواره شناس
	ichnolite U	سنگواره جای پا
	paleontography U	شرح سنگواره ها
	encrinite U	سنگواره خارپوست سوسنی
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	A prehistoric fossil. U	یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
	tag rag U	طبقات
	folia U	طبقات
	fossilising U	در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
	fossilises U	در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
	fossilize U	در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
	orohippus U	سنگواره چارپایی که اسب رازاده ان میدانند
	fossilised U	در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
	fossilizing U	در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
	fossilizes U	در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
	stratification U	تشکیل طبقات
	high-class U	از طبقات بالا
	categories of maintenance U	طبقات نگهداری
	folia U	طبقات نازک
	economic classes U	طبقات اقتصادی
	ichnite U	سنگواره جای پا اثر پای فسیل شده
	ratag U	طبقات پایین اجتماع
	macro U	طبقات و عملیات در یک تابع
	the rabble U	طبقات پایین اجتماع
	The various strata of society. U	طبقات مختلف اجتماع
	across the board U	شامل تمام طبقات
	ragtag U	توده طبقات پست
	nob U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	nobs U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	coal measures U	طبقات زغال خیز
	castes U	طبقات مختلف مردم هند
	Brahmin U	آدم با فرهنگ از طبقات بالا
	Brahmins U	آدم با فرهنگ از طبقات بالا
	caste U	طبقات مختلف مردم هند
	upper classes U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	classless U	بدون طبقات اجتماعی یا اقتصادی
	upper class U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	goodies U	زن کامل و محترمه از طبقات پایین
	goody U	زن کامل و محترمه از طبقات پایین
	rabble U	توده طبقات پست ازدحام
	state of the realm U	طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
	indexed sequential file U	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
	rank U	طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
	ranked U	طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
	ranks U	طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
	iguanodon U	سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
	labyrinthodon U	سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
	inter laminate U	[در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
	interlaminate U	در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
	entomology U	حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
	staged U	تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
	germ layer U	یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
	psychbiology U	علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
	ichthyosaurus U	یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
	advection U	جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
	bionomics U	زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
	philological U	وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
	lateral meniscus U	منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
	philology U	زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
	bacteriologic U	مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
	clowned U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowns U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	touch judge U	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
	clown U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	ground return U	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
	clowning U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	inductive earthing U	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
	pancake U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	pancakes U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	center field U	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
	geotaxis U	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
	hercules U	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
	regulus U	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
	frost heave U	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
	immunogenetics U	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
	honest john U	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	nap of the earth U	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
	tellurian U	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
	perelotok U	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
	styx U	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
	sergeant U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	sergeants U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	rolling terrain U	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
	karyology U	هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
	zoo ecology U	قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
	typology U	گونه شناسی نوع شناسی
	neurologic U	وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
	kinematics U	حرکت شناسی جنبش شناسی
	tertiery U	پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	index number U	شاخص
	cephalic index U	شاخص سر
	critical U	شاخص
	dials U	شاخص
	scale U	شاخص
	dialled U	شاخص
	dialed U	شاخص
	dial U	شاخص
	indexes U	خط شاخص
	indexed U	شاخص
	indexed U	خط شاخص
	indicator U	شاخص
	level rod U	شاخص
	index U	شاخص
	index U	خط شاخص
	indexes U	شاخص
	gnomon U	شاخص
	tyupical U	شاخص
	indicative U	شاخص
	aiming post U	شاخص
	covenant runing with land U	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
	rand U	لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
	index U	فهرست شاخص
	critical ratio U	بهر شاخص
	toughness index U	شاخص نرمی
	critical region U	ناحیه شاخص
	cross index U	شاخص متقابل
	indexed U	فهرست شاخص
	polarity indicator U	شاخص قطب
	position indicator U	شاخص نماها
	sundials U	شاخص افتاب
	critical period U	دوره شاخص
	readability index U	شاخص خوانایی
	indicator U	شاخص اندازه
	characteristic curve U	منحنی شاخص
	gnomon U	شاخص شرعیات
	levelling staff U	شاخص تراز
	system catalog U	پرونده شاخص
	cost indexes U	شاخص هزینه
	indexing U	شاخص گذاری
	seasonal index U	شاخص فصلی
	cranial index U	شاخص جمجمه
	price index U	شاخص قیمت