English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
true course U سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
direction center U مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما
navigation U هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
true convergence U سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
compass course U مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
inbound cargo U کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
reporting point U نقطه مبدای موقعیت ناو یاهواپیما
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
ballast U وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
pans U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
geographic U جغرافیایی
geographical latitude U عرض جغرافیایی
longitudes U طول جغرافیایی
geographical longitude U طول جغرافیایی
latitude U عرض جغرافیایی
true north U شمال جغرافیایی
easting U طول جغرافیایی
latitudes U عرض جغرافیایی
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
longitude U طول جغرافیایی
geographic map U نقشه جغرافیایی
geographic equator U استوای جغرافیایی
geographical meridian U خط طول جغرافیایی
geographic coordinates U مختصات جغرافیایی
geographical mile U میل جغرافیایی
geographical mile U مایل جغرافیایی
geographical poles U قطبهای جغرافیایی
placename U نام جغرافیایی
land map U نقشه جغرافیایی
true bearing U سمت جغرافیایی
true heading U سمت جغرافیایی
true convergence U انحراف جغرافیایی
biogeographic U زیست جغرافیایی
Longitude and latitude. U طول وعرض جغرافیایی
latitudinal U وابسته بعرض جغرافیایی
latitudinarian U وابسته بعرض جغرافیایی
geographical meridian U نصف النهار جغرافیایی
colatitude U متمم عرض جغرافیایی
co latitude U متمم عرض جغرافیایی
cartogram U نقشه اماری جغرافیایی
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
grid U شبکه بندی جغرافیایی
difference in easting U اختلاف طول جغرافیایی
grids U شبکه بندی جغرافیایی
geocentric latitude U عرض جغرافیایی زمینی
true course U سمت مسیر جغرافیایی
parrallels of latitude U مدارات عرض جغرافیایی
military area U حوزه جغرافیایی نظامی
longitudinal U وابسته بطول جغرافیایی
locality U محل مخصوص مکان جغرافیایی
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
chorographic U وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
isobars U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
boundary disclaimer U نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
isobare U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
aba U مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
isobar U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
chorography U نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
time zones U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
geocoding U روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
model geometric U یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
difference in northing U اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
travels U حرکت
travel U حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
stationary U بی حرکت
stirabout U حرکت
stock still U بی حرکت
maneuver U حرکت
shifts U حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
traveled U حرکت
behaviour U حرکت
demeanor U حرکت
demeanour U حرکت
shift U حرکت
motions U حرکت
agog U در حرکت
statist U بی حرکت
shifted U حرکت
stills U بی حرکت
locomotion U حرکت
stiller U بی حرکت
running U در حرکت
gest U حرکت
geste U حرکت
inert U بی حرکت
haviour U حرکت
otiose U بی حرکت
animals U حس و حرکت
animations U حرکت
animation U حرکت
still U بی حرکت
movement U حرکت
immobile U بی حرکت
animal U حس و حرکت
scrolling U حرکت
on the move U در حرکت
motioned U حرکت
departures U حرکت
departure U حرکت
oi U در حرکت
frozen U بی حرکت
motion U حرکت
progressing U حرکت
progresses U حرکت
progressed U حرکت
progress U حرکت
motioning U حرکت
stillest U بی حرکت
stirred U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
circulation U حرکت
move U حرکت
patting U بی حرکت
as you were U حرکت از نو
circulations U حرکت
patted U بی حرکت
traversing U حرکت
afloat U در حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com