English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
gonadotrophin U ماده محرک غده جنسی
gamete U یاخته جنسی
germ cell U یاخته جنسی
haploid cell U یاخته جنسی
gametogenesis U تکوین یاخته جنسی
heterogamet U یاخته جنسی ناهمخوان
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
gametangium U سلول جنسی
gonocyte U سلول جنسی
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
ovum U یاخته ماده
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
ovum U سلول نطفه ماده تخمک
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
sex U جنسی
homogeneity U هم جنسی
hermaphrodite U دو جنسی
hermaphrodites U دو جنسی
kindest U جنسی
sexes U جنسی
unisexual U یک جنسی
road sense U جنسی
sexual U جنسی
gamic U جنسی
unisex U دو جنسی
kinds U جنسی
bisexual U دو جنسی
diclinous U یک جنسی
generic U جنسی
kind U جنسی
ambisexual U دو جنسی
bisexuals U دو جنسی
Y chromosomes U کروموزوم جنسی
sexual symbolism U نمادگری جنسی
heteroerotism U دگرخواهی جنسی
heterosome U کروموزوم جنسی
heterophilia U دیگرخواهی جنسی
taxes in kind U مالیات جنسی
sexual disorder U اختلال جنسی
idols of the tribe U اوهام جنسی
sexual relations U روابط جنسی
sexual relations U مقاربت جنسی
autosomal U غیر جنسی
sexual receptivity U پذیرندگی جنسی
impotency U ضعف جنسی
sexual offences U جرائم جنسی
sexual maturity U بلوغ جنسی
heteroeroticism U دگرخواهی جنسی
gynandromorphy U ریخت دو جنسی
Peeping Toms U تماشاگر جنسی
bisexuality U دو گانگی جنسی
benefit in kind U نفع جنسی
raping U تجاوز جنسی
rapes U تجاوز جنسی
tax in kind U مالیات جنسی
climax U اوج جنسی
climaxes U اوج جنسی
raped U تجاوز جنسی
rape U تجاوز جنسی
truckage U مبادله جنسی
sexual development U رشد جنسی
sex glands U غدههای جنسی
sex differentiation U تمایز جنسی
sex differences U تفاوتهای جنسی
sex chromosomes U کروموزومهای جنسی
scopophilia U تماشاگری جنسی
pansexualism U جنسی نگری
paraphilia U نابهنجاری جنسی
parasexuality U نابهنجاری جنسی
sexual anomaly U نابهنجاری جنسی
payment in kind U پرداخت جنسی
peepling tom U تماشاگر جنسی
anaphrodisia U بی میلی جنسی
sodomy U انحراف جنسی
psycholagny U خیالپردازی جنسی
psychosexual U روانی- جنسی
renifleur U بو پرست جنسی
sex offenses U جرایم جنسی
sex perversion U انحراف جنسی
sexual delusion U هذیان جنسی
sexual arousal U برانگیختگی جنسی
inkind U کمک جنسی
autoerotism U خودانگیزی جنسی
autoeroticism U خودانگیزی جنسی
impotence U ناتوانی جنسی
sexiness U جاذبه جنسی
impotence U ضعف جنسی
excitement U برانگیختگی جنسی
excitements U برانگیختگی جنسی
coitus U مقاربت جنسی
sexual perversion U انحراف جنسی
multure U مزد جنسی
puberty U بلوغ جنسی
sexual deviation U انحراف جنسی
sexual aberration U انحراف جنسی
libidos U شور جنسی
potency U توان جنسی
heterosexuality U دگرخواهی جنسی
sexual orientation U گرایش جنسی
sexism U تبعیض جنسی
sex discrimination U تبعیض جنسی
asexual U غیر جنسی
Sexual assault U تجاوز جنسی
sexuality U عطش جنسی
sexuality U تمایلات جنسی
petting U نوازش جنسی
sex education U اموزش جنسی
sex appeal U جاذبه جنسی
voyeurism U تماشاگری جنسی
modesty U شرم جنسی
lesbianism U رابطه جنسی زن با زن
sexual intercourse U امیزش جنسی
sexual intercourse U مقاربت جنسی
eroticism U تمایلات جنسی
libido U شور جنسی
active algolagnia U ازارگری جنسی
aphrodisiacs U برانگیزنده جنسی
aphrodisiac U برانگیزنده جنسی
Y chromosome U کروموزوم جنسی
deviations U انحراف جنسی
gender identity U هویت جنسی
zygosis U امیختگی جنسی
venery U مقاربت جنسی
deviation U انحراف جنسی
unisexuality U حالت یک جنسی
commodity money U پول جنسی
eroticism U تحریکات جنسی
rapists U متجاوز جنسی
erotomania U جنون جنسی
gonad U غده جنسی
rapist U متجاوز جنسی
Peeping Tom U تماشاگر جنسی
copulating U مقاربت جنسی کردن
clitoral orgasm U اوج جنسی خروسهای
cohabits U رابطه جنسی داشتن
exospore U هاگ غیر جنسی
cohabit U رابطه جنسی داشتن
cohabiting U رابطه جنسی داشتن
gonadotrophic U موثر درغده جنسی
passivism U فعل پذیری جنسی
gamic U دارای خاصیت جنسی
algolagnia U درد دوستی جنسی
copulates U مقاربت جنسی کردن
copulated U مقاربت جنسی کردن
agamous U فاقد الت جنسی
prestation U مالیات اجاره جنسی
paedophilia U میل جنسی به کودکان
copulate U مقاربت جنسی کردن
polymophous perversity U چندگانگی میل جنسی
platyhelminth U جنسی از کرمهای پهن
desexualization U غیر جنسی کردن
sexual intercourse U مواقعه نزدیکی جنسی
pedication U عمل جنسی با حیوانات
sexual intercourse U رابطه جنسی مجامعت
cohabited U رابطه جنسی داشتن
anorgasmia U فقدان اوج جنسی
hypersexuality U فزون خواهی جنسی
orgasm U اوج لذت جنسی
orgasms U اوج لذت جنسی
autosome U کروموزوم غیر جنسی
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
autosome U رنگینتن غیر جنسی
asexual U بدون عمل جنسی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
inkind U کمک هزینه جنسی
promiscuous U بیقید در امور جنسی
perversion U انحراف جنسی یا اخلاقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com