Perdic | سلطنت قلمرو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 178 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	regality U	سلطنت قلمرو

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	subkingdom U	سلطنت تابع سلطنت دیگری
	viceroyship U	نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
	viceroyalty U	نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
	kingdom U	سلطنت
	reigned U	سلطنت
	reign U	سلطنت
	reigin U	سلطنت
	raj U	سلطنت
	reigns U	سلطنت
	queenhood U	سلطنت
	realms U	سلطنت
	Majesties U	سلطنت
	Majesty U	سلطنت
	kinghood U	سلطنت
	dominion U	سلطنت
	sultanates U	سلطنت
	sultanate U	سلطنت
	the u states U	سلطنت
	the u kingdom U	سلطنت
	king dom U	سلطنت
	antimonaechical U	ضد سلطنت
	realm U	سلطنت
	king ship U	سلطنت
	royalist U	سلطنت طلب
	kingship U	مقام سلطنت
	constitutional monarchies U	سلطنت مشروطه
	monarchic U	سلطنت خواه
	decrown U	خلع از سلطنت
	regency U	نیابت سلطنت
	constitutional monarchy U	سلطنت مشروطه
	antimonaechical U	مخالف سلطنت
	regencies U	نیابت سلطنت
	absolute monarchy U	سلطنت مطلقه
	monarchize U	سلطنت کردن
	monarchical U	سلطنت طلبی
	the united kingdom U	سلطنت متحده
	royalist U	طرفدار سلطنت
	royalists U	طرفدار سلطنت
	royalists U	سلطنت طلب
	monarchist U	سلطنت طلب
	monarchists U	سلطنت طلب
	royalism U	سلطنت طلبی
	reigned U	سلطنت کردن
	reign U	سلطنت کردن
	reigns U	سلطنت کردن
	regnant U	سلطنت کننده
	monarchize U	تبدیل به سلطنت
	rights of throne U	حقوق سلطنت
	milieux U	قلمرو
	shrievalty U	قلمرو
	territory U	قلمرو
	circle U	قلمرو
	circled U	قلمرو
	circles U	قلمرو
	count palatine U	قلمرو
	bourgeon U	قلمرو
	kingdom U	قلمرو
	spheres U	قلمرو
	sphere U	قلمرو
	home range U	قلمرو
	milieus U	قلمرو
	milieu U	قلمرو
	circling U	قلمرو
	domains U	قلمرو
	dominion U	قلمرو
	orbited U	قلمرو
	area U	قلمرو
	orbits U	قلمرو
	domain U	قلمرو
	areas U	قلمرو
	territories U	قلمرو
	zones U	قلمرو
	zone U	قلمرو
	orbit U	قلمرو
	realms U	قلمرو
	realm U	قلمرو
	reigin U	جکومت سلطنت کردن
	reign U	سلطنت یاحکمرانی کردن
	monarchism U	اصول سلطنت مستقل
	viceregal U	مربوط به نیابت سلطنت
	regina U	ملکه سلطنت کننده
	reigns U	سلطنت یاحکمرانی کردن
	reigned U	سلطنت یاحکمرانی کردن
	dethrone U	از سلطنت خلع کردن
	absolutism U	سیستم سلطنت استبدادی
	Achaemenid U	دوره سلطنت هخامنشیان
	viceroyal U	مربوط به نیابت سلطنت
	vice regent U	وابسته به نیابت سلطنت
	dethrones U	از سلطنت خلع کردن
	dethroning U	از سلطنت خلع کردن
	dethroned U	از سلطنت خلع کردن
	lieutenancy U	قلمرو ستوانی
	realms U	قلمرو سلطان
	knowledge domain U	قلمرو دانش
	knowledge domain U	قلمرو اگاهی
	satrapy U	قلمرو ساتراپ
	scope U	قلمرو حوزه
	subkingdom U	قلمرو تابعه
	territory of state U	قلمرو دولت
	viscounty U	قلمرو ویکنت
	queendom U	قلمرو ملکه
	pashalic U	قلمرو پاشا
	realm U	قلمرو سلطان
	jurisdication U	حق قضاوت قلمرو
	principalities U	قلمرو شاهزاده
	dioceses U	قلمرو اسقف
	abbacy U	قلمرو راهب
	dukedoms U	قلمرو دوک
	archdeaconry U	قلمرو و سرشماس
	dukedom U	قلمرو دوک
	sultanates U	قلمرو سلطان
	sultanate U	قلمرو سلطان
	principality U	قلمرو شاهزاده
	diocese U	قلمرو اسقف
	grand duchy U	قلمرو دوک
	duchy U	قلمرو دوک
	duchies U	قلمرو دوک
	popedom U	قلمرو پاپ
	heathendom U	قلمرو کفار
	enthroned U	برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
	monarchies U	سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
	monarchic U	مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
	enthrones U	برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
	monarchy U	سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
	enthroning U	برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
	legitimism U	هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
	enthrone U	برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
	purview U	قلمرو اجراء چشم رس
	bailiwick U	ناحیه قلمرو مامور
	prelature U	قلمرو اسقف اعظم
	khanate U	قلمرو حکومت خان
	parsonages U	قلمرو کشیش بخش
	archbishopric U	مقام یا قلمرو اسقف
	kaiserdom U	قلمرو حکومت قیصر
	seigneury U	قلمرو حکومت لرد
	parsonage U	قلمرو کشیش بخش
	palatinate U	ناحیه قلمرو کنت
	barony U	ملک یا قلمرو بارون
	title of territory U	مالکیت قلمرو کشور
	diocesan U	وابسته به قلمرو اسقف
	Victorian U	مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
	millenarianism U	اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
	millenarian U	معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
	legitimist U	هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
	archdiocese U	قلمرو مذهبی اسقف اعظم
	archduchy U	قلمرو و حکومت دوک بزرگ
	sovereignty U	اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
	in claisum U	دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
	monarch U	پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
	lese majeste U	خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
	lese majesty U	خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
	monarchs U	پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
	sovereignty U	پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
	Jacobean U	مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
	princess regent U	شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
	seigniory U	قلمرو امرای دوره ملوک الطوایفی
	closed sea U	دریایی که جزو قلمرو کشوری باشد
	dominion U	قلمرو ملک وابستگان مستقل یک کشور
	parishes U	بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
	count palatine U	قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
	parish U	بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
	thaneship U	قلمرو یا موقعیت ومقام خان مقام خانی
	extraterritorial U	واقع درخارج قلمرو داخلی خارج مملکتی
	vicariate U	قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
	vicarate U	قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
	crown colony U	بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
	erastianism U	سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
	reporting by axception U	گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
	interregna U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnums U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnum U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	king dom U	کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	sheikhdom U	شیخ نشین قلمرو شیخ
	sheikdom U	شیخ نشین قلمرو شیخ
	Zel-i Sultan vase U	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
	terrtorialize U	محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن