Perdic | سلسله پیهای نباتی باشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	sympathetics U	سلسله پیهای نباتی باشد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	the nervous system U	سلسله پیهای نباتی
	fiscal station U	قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
	sensory nerves U	پیهای حساس
	inframaxillary nerves U	پیهای ارواره زیرین
	chain U	سلسله سلسله مراتب
	chains U	سلسله سلسله مراتب
	ghaut U	سلسله سلسله کوه
	vegetal U	نباتی
	vegetative U	نباتی
	vegetable U	نباتی
	humus U	خاک نباتی
	honeydew U	شهد نباتی
	margarin U	کره نباتی
	autonomic nervous system U	دستگاه عصبی نباتی
	vegetative nervous system U	دستگاه عصبی نباتی
	vegetation U	نشو و نمای نباتی
	neurovegetative system U	دستگاه اعصاب نباتی
	galenical U	دوای نباتی داروی جالینوسی
	peat U	زغالسنگ نارس خاک نباتی
	vegetable kingdom U	جهان گیاهان مولود نباتی
	parasympathetic U	وابسته به دستگاه عصبی نباتی پاراسمپاتی
	parasympathetic U	عمل کننده ماننددستگاه عصبی نباتی
	sponge cake U	کیکی که با روغن نباتی درست میشود
	sponge cakes U	کیکی که با روغن نباتی درست میشود
	command channels U	سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
	vegetable oil U	روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
	a closed mouth catches no flies <proverb> U	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
	moored mine U	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	escutcheon U	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
	hotbed U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	hotbeds U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	imperfect competition U	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
	systems U	سلسله
	trained U	سلسله
	trains U	سلسله
	train U	سلسله
	nexus U	سلسله
	kingdom U	سلسله
	chains U	سلسله
	catena U	سلسله
	system U	سلسله
	ranged U	سلسله
	ranges U	سلسله
	runs U	سلسله
	strips U	سر سلسله
	genealogies U	سلسله
	genealogy U	سلسله
	gradation U	سلسله
	run U	سلسله
	chain U	سلسله
	gradations U	سلسله
	dynasty U	سلسله
	range U	سلسله
	dynasties U	سلسله
	chains U	سلسله کوه
	nervous systems U	سلسله عصب
	pecking order U	سلسله مراتب
	rank U	سلسله مقام
	unit system U	سلسله احاد
	hierachy U	سلسله مراتب
	ommiad U	سلسله امیه
	protomartyr U	سر سلسله شهدا
	ommiades U	سلسله امیه
	series U	سلسله ردیف
	channeling U	سلسله مراتب
	trained U	رشته سلسله
	train U	رشته سلسله
	mountain ranges U	سلسله جبال
	sequence U	سلسله مراتب
	sequences U	سلسله مراتب
	ghat U	رشته سلسله
	ranks U	سلسله مقام
	channel U	سلسله مراتب
	nervous system U	سلسله عصب
	channeled U	سلسله مراتب
	pulse train U	سلسله تپش ها
	channelled U	سلسله مراتب
	ranked U	سلسله مقام
	channels U	سلسله مراتب
	trains U	رشته سلسله
	ranged U	سلسله ردیف
	ghat U	سلسله کوه
	range U	سلسله ردیف
	coneatenation U	تسلسل سلسله
	hierarchy U	سلسله مراتب
	chain of command U	سلسله مراتب
	hierarchies U	سلسله مراتب
	phylon U	اجداد سلسله
	systems U	سلسله رشته
	string U	ردیف سلسله
	system U	سلسله رشته
	the vascular system U	سلسله اوندهاومجراها
	chain U	سلسله کوه
	phylum U	اجداد سلسله
	ranges U	سلسله ردیف
	open back U	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
	military channel U	سلسله مراتب نظامی
	response hierarchy U	سلسله مراتب پاسخ
	flight U	یک رشته پلکان سلسله
	chain of command U	سلسله مراتب فرماندهی
	request mast U	از طریق سلسله مراتب
	memory hierarchy U	سلسله مراتب حافظه
	data hierarchy U	سلسله مراتب داده ها
	occupational hierarchy U	سلسله مراتب شغلی
	thearchy U	سلسله مراتب خدایان
	cryptochannel U	سلسله مراتب رمز
	achamenidae U	سلسله هخامنشی هخامنشیان
	hierachical structure U	ساختار سلسله مراتبی
	heavenly hierarchy U	سلسله مراتب فرشتگان
	hierarchism U	اصول سلسله مراتب
	hierarchical model U	مدل سلسله مراتبی
	hierarchical network U	شبکه سلسله مراتبی
	neural U	وابسته به سلسله اعصاب
	hierarchy of needs U	سلسله مراتب نیازها
	control hierarchy U	سلسله مراتب کنترل
	candies U	شیرین کردن نباتی کردن
	candy	شیرین کردن نباتی کردن
	request mast U	گزارش از طریق سلسله مراتب
	pecking order U	سلسله مراتب دانه چینی
	echelons U	ستون طبقه سلسله مراتب
	echelon U	ستون طبقه سلسله مراتب
	ohms U	واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
	campaigning U	سلسله عملیات کوره بلند
	campaign U	سلسله عملیات کوره بلند
	ohm U	واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
	algebraic hierarchy parenthese U	پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
	argumentum U	یک سلسله دلایل قابل قبول
	campaigns U	سلسله عملیات کوره بلند
	dynastical U	وابسته بیک سلسله پادشاهان
	hierachical file system U	سیستم فایل سلسله مراتبی
	novus actus intervenieus U	قطع سلسله علیت در خسارات
	dynast U	عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
	hierarchies U	ساختار دادهای سلسله مراتبی
	hierarchy U	ساختار دادهای سلسله مراتبی
	hierarchic U	وابسته به سلسله مراتب وریاست
	campaigned U	سلسله عملیات کوره بلند
	habit family hierarchy U	سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
	laptop U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	lapheld U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	trained U	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
	trains U	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
	train U	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
	exempted station U	یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
	wellŠsuppose it is so U	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
	abort U	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
	aborted U	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
	aborting U	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
	aborts U	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
	hierarchical data base management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
	semiosis U	یک سلسله فعل وانفعالات مشخص جانور علامت
	underplot U	یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
	hierarchy U	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
	hierarchies U	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
	Zel-i Sultan vase U	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
	karachoph design U	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
	hdbms U	DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
	charges U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	charge U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	onion skin language U	زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
	shaggy ugs U	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
	denials U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	denial U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	rank and file U	صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
	Tahmasb U	شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
	armistise U	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	Benedictines U	باشد
	Benedictine U	باشد
	any old thing U	هر چه باشد
	some one or other U	هر کس باشد
	reflexively U	باشد
	admissibly U	باشد
	admissibleness U	باشد
	incomplete flower U	کم باشد
	at the owner's risk U	باشد
	custom's declaration U	باشد
	coute que coute U	بهربهاکه باشد
	if any U	اگر باشد
	at most U	خیلی باشد
	beit so U	چنین باشد
	if he be U	اگر او باشد
	over crowding U	بیشتر باشد
	let it remain as it is U	بگذارید باشد
	stet U	بگذارید باشد
	worksheet U	ی داشته باشد
	quantum sufficit U	چندان که بس باشد
	hydroxide U	داشته باشد
	let it be U	بگذارید باشد
	whoso U	هر شخصی که باشد
	be it so U	چنین باشد
	whosoever U	هر شخصی که باشد
	keep your peck up U	دل داشته باشد
	whencesoever U	از هرجا که باشد
	he wished to be private U	می خواست در خلوت باشد
	caryatid U	ستونی که مجسمه زن باشد