English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
free fall U سقوط ازاد
drop hammer U چکش سقوط ازاد
free type parachute U چتر سقوط ازاد
gravity drop U پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity extraction U بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
nosedive U سقوط
nosedived U سقوط
nosedives U سقوط
nosediving U سقوط
tailspin U سقوط
prolapse U سقوط
downcome U سقوط
prolapsus U سقوط
downfall U سقوط
come down U سقوط
collapsing U سقوط
collapses U سقوط
crashingly U سقوط
chute U سقوط
crashing U سقوط
crashes U سقوط
chutes U سقوط
collapsed U سقوط
crashed U سقوط
collapse U سقوط
crash U سقوط
drop U سقوط
dropped U سقوط
crack-up U سقوط
elapse U سقوط
low dwon U سقوط
drops U سقوط
crack up U سقوط
elapses U سقوط
falling U سقوط
dropping U سقوط
elapsing U سقوط
fall U سقوط
crashes U سقوط کردن
lapse vi U سقوط کردن
lapse inconduct U سقوط در رفتاروکردار
crash U سقوط کردن
crashed U سقوط کردن
break down U سقوط ناگهانی
chutes U ریزش با سقوط
termination of obligations U سقوط تعهدات
fall U سقوط کردن
velocity of fall U سرعت سقوط
wipe out U سقوط کردن
stumbling block U سبب سقوط
chute U سقوط انحطاط
crashingly U سقوط کردن
chute U ریزش با سقوط
crashing U سقوط کردن
chutes U سقوط انحطاط
tailspin U سقوط کردن
aborts U سقوط کردن
loss U گریز سقوط
prolapse of the uterus U سقوط رحم
dropping U افت سقوط
dropping U چکه سقوط
fall U افت سقوط
arrests U جلوگیری از سقوط
drops U چکه سقوط
arrested U جلوگیری از سقوط
dropped U افت سقوط
fall velocity U سرعت سقوط
dropped U چکه سقوط
drop U چکه سقوط
falling U سقوط کننده
drop U افت سقوط
aborting U سقوط کردن
discharge of an obligation U سقوط تعهد
aborted U سقوط کردن
arrest U جلوگیری از سقوط
abort U سقوط کردن
stumbling blocks U سبب سقوط
gastroptosis U سقوط معده
nosedive U سقوط کردن
nosedived U سقوط کردن
nosedives U سقوط کردن
drops U افت سقوط
nosediving U سقوط کردن
proctoptosis U سقوط روده راست
pash U سقوط برف سنگین
crashingly U سقوط کردن هواپیما
crash U سقوط کردن هواپیما
crashed U سقوط کردن هواپیما
crashing U سقوط کردن هواپیما
crash-lands U سقوط کردن هواپیما
crash-land U سقوط کردن هواپیما
crash land U سقوط کردن هواپیما
crashes U سقوط کردن هواپیما
plumper U دروغ صرف سقوط
crash-landed U سقوط کردن هواپیما
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
plunged U سقوط سنگین فرو بردن
prolapse of the uterus U درامدگی سیبک سقوط زهدان
abort U سقوط کردن موشک یا هواپیما
plunge U سقوط سنگین فرو بردن
falling of the womb U سقوط کردن پائین افتادگی
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
skids U راه شکست مسیر سقوط
aborting U سقوط کردن موشک یا هواپیما
meteoric shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
dropping ball viscosimeter U گرانروی سنج با سقوط گلوله
skidding U راه شکست مسیر سقوط
skidded U راه شکست مسیر سقوط
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
debacle U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
lysis U سقوط وزوال تدریجی مرض
skid U راه شکست مسیر سقوط
meteor shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
plunges U سقوط سنگین فرو بردن
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
high velocity drop U بارریزی با سرعت سقوط زیاد
aborts U سقوط کردن موشک یا هواپیما
dTbGcles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
aborted U سقوط کردن موشک یا هواپیما
slump U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
crashing U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitate U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crashingly U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitated U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crashed U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crash U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitating U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
late time U زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
stump U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumped U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumping U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumps U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
red out U از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
raker U تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
free board U عمق یا ارتفاع ازاد
collapsing U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapse U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapses U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapsed U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapse capitalism U فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
auxiliary storage U حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
secondary U کمکی
subsidiary U کمکی
auxiliary U کمکی
supplementary U کمکی
ancillary U کمکی
subsidiaries U کمکی
auxiliaries U کمکی
auxiliary U امدادی کمکی
auxiliary equipment U وسایل کمکی
auxiliary equipment U وسائل کمکی
auxiliary forces U قوای کمکی
auxiliary forces U نیروی کمکی
commutating pole U قطب کمکی
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
auxiliaries U امدادی کمکی
communicating pole U قطب کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
user interface U میانجی کمکی
auxiliary storage U انباره کمکی
auxiliary storage U انبار کمکی
auxiliary target U نقطه کمکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com