English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
fuselage U بدنه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
flexible U قابل انعطاف
pliable U قابل انعطاف
control surface angle U زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
flexible lead U اتصال قابل انعطاف
flexible cord U سیم قابل انعطاف
flexible disk U دیسک قابل انعطاف
flexible shaft U محور قابل انعطاف
lock step U غیر قابل انعطاف
flexible joint U اتصال قابل انعطاف
unalterably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
unchangeably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
immutably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
bine U هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
aerodynamics U ایرودینامیک
low speed aerodynamics U ایرودینامیک سرعت کم
cantilever ratio U نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
air portable U قابل حمل با هواپیما
superaerodynamics U ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
tail planes U سطوح دم
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
At lower levels. U در سطوح پایین تر
composite area U سطوح مرکب
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
auxiliary flight surfaces U سطوح پرواز کمکی
isothermal layer U سطوح هم حرارت اب دریا
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
auxiliary control surfaces U سطوح فرامین کمکی
aloft U سطوح بالا در بالای
energy gap U فاصله سطوح انرژی
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
tail boom U پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
calyculate U دارای سطوح حفره دار
formwork unexposed U قالب بندی سطوح نامرئی
formwork exposed U قالب بندی سطوح مرئی
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
ailavator U سطوح فرامین روی بال
fairing U صاف کاری سطوح ائرودینامیکی
pitch curves U تلاقی سطوح طرفین دندانه
bright work U سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
fogging U مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
variable camber U سطوح هادی گاز به داخل توربین
isotherm follower U دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
adhesion U اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
inflections U انعطاف
inflection U انعطاف
inflexion U انعطاف
inflexions U انعطاف
plasticity U انعطاف
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
facets U سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facet U سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
elastic U انعطاف پذیر
rigidity U انعطاف ناپذیری
malleability U قابلیت انعطاف
flexibility U قابلیت انعطاف
flexibility U انعطاف پذیری
flexible U انعطاف پذیر
rigid U انعطاف ناپذیر
uncompromising U غیرقابل انعطاف
supple U انعطاف پذیر
flexibtlity U انعطاف پذیری
resile U انعطاف داشتن
pliability U قابلت انعطاف
plasticity U انعطاف پذیری
uncompromisingly U غیرقابل انعطاف
inflexibility U انعطاف ناپذیری
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
adsorption U انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
price rigidity U انعطاف ناپذیری قیمت
price responsiveness U انعطاف پذیری قیمت
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
rigidity of wages U انعطاف ناپذیری مزدها
rigidity of prices U انعطاف ناپذیری قیمت ها
nonflexible price U قیمت انعطاف ناپذیر
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
malleable U نرم وقابل انعطاف
flexible U انعطاف پذیر تا شدنی
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
flexible tariff U تعرفه انعطاف پذیر
soft <adj.> U نرم وقابل انعطاف
smooth <adj.> U نرم وقابل انعطاف
flexible disk U دیسک انعطاف پذیر
elastic supply U عرضه انعطاف پذیر
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
economic flexibility U انعطاف پذیری اقتصادی
flexible price U قیمت انعطاف پذیر
intorsion U پیچش ساقه انعطاف
flexibilitas cerea U انعطاف پذیری مومی
intortion U پیچش ساقه انعطاف
flexible pavement U شوسه انعطاف پذیر
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
waxy flexibility U انعطاف پذیری مومی
flexible footing U شالوده انعطاف پذیر
inertia welding U جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
rotor incidence U زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
cutting angle U زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
balanced control surfaces U سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
crossed controls U بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
software flexibility U انعطاف پذیری نرم افزار
bulk yarn U نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
gust lock U قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
inhibiting U اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
actuating horns U اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
control lock U وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
aerodynamic heating U افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
hull U بدنه
hulls U بدنه
shaft U بدنه
bodies U بدنه
shafts U بدنه
body U بدنه
trunks U بدنه
frameworks U بدنه
framework U بدنه
trunk U بدنه
bridge deck U بدنه پل
contour U بدنه
compartment U بدنه
fuselage U بدنه
fuselages U بدنه
casing U بدنه
housing U بدنه
casings U بدنه
compartments U بدنه
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
moustaches U سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
brinelling U دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
differential spoilers U اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
hulks U بدنه کشتی
hulls U بدنه قایق
costa U تیغه در بدنه
die stock U بدنه رنده
shafts U بدنه چوبه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com