English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
meniscus U سطح منحنی بالای ستونی ازمایع که میتواند محدب یامقعر باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
carbuncles U لعلی که تراش محدب داشته باشد
carbuncle U لعلی که تراش محدب داشته باشد
telamon U ستونی که مجسمه مرد باشد
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
fields U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fielded U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
field U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
poppet head U طناب و قرقره که در بالای تیری نصب شده باشد
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
analysis U بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
alphanumeric U عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
industrial union U اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
fixes U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
doubled up U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
string U متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
large scale computer U که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
virtual U فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
record U برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
variables U ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable U ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
encapsulated U دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
wet filter U فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
defective U خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
curvilineal U دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
phillips curve U منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
evolute U بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
lead curve U خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
bulgy U محدب
crowned U محدب
crowning U محدب
gibbous U محدب
convex U محدب
convexo convex U ازدوسو محدب
quasi convex U نیمه محدب
quasi convex U شبه محدب
panduriform U محدب الطرفین
biconvex U محدب الطرفین
pulvinated U نازبالشی محدب
convex U محدب گوژ
pulvinate U محدب نازبالشی
convex mirror U اینه محدب
convex slope U شیب محدب
convexo concave U محدب ومقعر
convex lens U عدسی محدب
convexty U بشکل محدب
camber weld U جوش محدب
curve U خط منحنی منحنی مسیر
curving U خط منحنی منحنی مسیر
curves U خط منحنی منحنی مسیر
knull U [تزئین محدب شکل]
double convex lens U عدسی محدب الطرفین
crown gear U چرخ دنده محدب
quasi convex function U تابع شبه محدب
spherical faceplate U صفحه محدب تلویزیون
quasi convex function U تابع نیمه محدب
plano convex lens U عدسی مسطح- محدب
convex fillet weld U جوش مغزی محدب
convexly U حالت محدب داشتن
biconvex lens U عدسی محدب الطرفین
pulvinated frieze U کتیبه کوژ یا محدب
gibbously U بطور محدب یا قوز
convex set U مجموعه محدب [ریاضی]
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
pandurate U شبیه ویولون محدب الطرفین
burning glass U عدسی محدب یاایینه مقعر
condenser U الت تقصیر عدسی محدب
monostylous U یک ستونی
columnar U ستونی
dyostyle U دو ستونی
monostyle U یک ستونی
tristylous U سه ستونی
perpendicular U ستونی
shift of a demand curve U انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
bowtelle U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtell U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
histogram U نمودار ستونی
double column machine U دستگاه دو ستونی
trisyly U ساختمان سه ستونی
trisyly U وضع سه ستونی
hexastyle U ایوان شش ستونی
ibm card U کارت 08 ستونی
column binary U دودوئی ستونی
column action U عمل ستونی
pentastyle U پنج ستونی
columnar structure U ساختمان ستونی
column graph U نمودار ستونی
decastyle U ایوان ده ستونی
column indicator U نشانگر ستونی
column major order U بترتیب ستونی
column binary U دودویی ستونی
column chromatography U کروماتوگرافی ستونی
dodecastyle U دوازده ستونی
cora U [سر ستونی در شکل زن جوان]
double column miller U دستگاه فرز دو ستونی
y punch U سوراخ کارت ستونی .
stacked column chart U جدول ستونی انباشته
stacked column graph U نمودار ستونی انباشته
peripteral U بنای دور ستونی
bar coding U علامت گذاری ستونی
frequency histogram U نمودار ستونی بسامد
bar chart U نمودار سطری یا ستونی
column wise recalculation U محاسبه مجدد ستونی
post drilling machine U دستگاه مته ستونی
octastyle U ایوان هشت ستونی
column text chart U جدول متن ستونی
column screw press U پرس پیچی ستونی
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
Giant Order U شیوه غول ستونی [معماری]
four column friction screw press U پرس اصطکاکی چهار ستونی
carolytic U [ستونی با آرایش برگ دار]
knee and column milling machine U دستگاه فرز زانویی و ستونی
mixed column line graph U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
henostyle U [ستونی بین جرز درگاه]
linked pie/column graph U نمودار گرد و ستونی پیوسته
carolitic U [ستونی با آرایش برگ دار]
mixed column line chart U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
pillar boxes U صندوق پستی ستونی شکل
one hyndred percent column graph U نمودار یکصد درصد ستونی
pillar box U صندوق پستی ستونی شکل
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
egg-and-dart U [تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
to put a notice up U آگهیی را به تخته ای [ستونی] آویزان کردن
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
hydraulic ram U تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
puncheon U ستونی کوتاه که بجای تحمل بار تیر در بین دو پایه بکارمیرود
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
Gigantic Order U [شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی] [معماری]
over- U بالای سر
over U بالای
overhead U در بالای سر
oer U بالای
above U بالای
up U بالای
over U بالای سر
over- U بالای
upping U بالای
at the top of U در بالای
overhead U بالای سر
upped U بالای
outreach U بالای سر
into the bargain U بالای ان
atop of U بالای
atop of U در بالای
above U بالای سر
overhead backhand U بک هند از بالای سر
crowns U بالای هرچیزی
overhead cover U حفاظ بالای سر
over the horizon U از بالای افق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com