English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lateral-adjustment lever سطح تنظیم جانبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
processor U که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
Other Matches
expansion interface U حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles U خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap U بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
peripheral U مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
wait condition U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
power down U خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
byeffect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
fall-out [side effect] U عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction U عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
flank observation U دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
bilateral U دو جانبی
contour line U خط جانبی
lateral U جانبی
sidelong U جانبی
adverse reaction U اثر جانبی
by-effect U اثر جانبی
byeffect U اثر جانبی
fall-out [side effect] U اثر جانبی
secondary effect U اثر جانبی
spillover effect U اثر جانبی
accessory U جانبی
laterad U جانبی
side view U نمای جانبی
side-effect U اثر جانبی
flank speed U سرعت جانبی
aisle U جانبی صحن
lateral shifts U حرکت جانبی
sideband U باندهای جانبی
aisles U جانبی صحن
byeffect U عوارض جانبی
marginal bund U خاکریز جانبی
side-effects U اثر جانبی
accessory U وسیله جانبی
unit U وسیله جانبی
side-effect U نتیجه جانبی
oblique fire U اتش جانبی
peripheral U دستگاه جانبی
trilaterality U حالت سه جانبی
peripherals U دستگاههای جانبی
ventrolateral U بطنی و جانبی
lateral yield U له شدگی جانبی
lateral surface U سطح جانبی
spillover effects U آثار جانبی
lateral fissure U شیار جانبی
wing wall U دیواره جانبی
lateral dominance U برتری جانبی
lateral dispersion U پراکندگی جانبی
laterality U برتری جانبی
lateral control U کنترل جانبی
lateral buckling U کمانکش جانبی
lateral inversion U معکوس جانبی
lateral load U بار جانبی
side effect U نتیجه جانبی
side effect U اثر جانبی
sidelooking airborne radar U رادار جانبی
lateral shifts U تغییرات جانبی
lateral pressure U فشار جانبی
sideways sum U مجموع جانبی
input/output U وسیله جانبی
side-effects U نتیجه جانبی
i/o U وسیله جانبی
secondary effects U اثرهای جانبی
side effects U اثرهای جانبی
spillover effects U اثرهای جانبی
by-effect U نتیجه جانبی
adverse reactions U آثار جانبی
by-effects U آثار جانبی
byeffects U آثار جانبی
secondary effects U آثار جانبی
byeffects U اثرهای جانبی
by-effects U اثرهای جانبی
adverse reactions U اثرهای جانبی
spillover effect U نتیجه جانبی
side chain U زنجیر جانبی
secondary effect U نتیجه جانبی
fall-out [side effect] U نتیجه جانبی
byeffect U نتیجه جانبی
adverse reaction U نتیجه جانبی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
side effects U آثار جانبی
device U وسیله جانبی
ancillary equipment U وسیله جانبی
cross wind U باد جانبی
dorsolateral U پشتی و جانبی
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
side circuit U مدار جانبی
end gable U نمای جانبی
side friction U اصطکاک جانبی
devices U وسیله جانبی
units U وسیله جانبی
side group U گروه جانبی
side reaction U واکنش جانبی
processor U پردازنده جانبی مخصوص
girthed area U سطح جانبی [ریاضی]
diaschisis U کارکرد پریشی جانبی
angle of sideslip U زاویه لغزش جانبی
side chain substitution U استخلاف در زنجیر جانبی
side-effect U اثرجانبی نتیجه جانبی
side-effects U اثرجانبی نتیجه جانبی
angle of sideslip U زاویه انحراف جانبی
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
lateral magnifying power U درشت نمایی جانبی
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
notch piers U پایههای جانبی سرریز
crabs U حرکت جانبی ناو
ventrolateral U درقسمت جانبی شکم
crab U حرکت جانبی ناو
peripheral controller U کنترل کننده جانبی
side tone U صدای جانبی گوشی
miniperipheral U دستگاه جانبی کوچک
sidelobe U بیم جانبی رادار
sides way U تغییر مکان جانبی
side effect U اثرجانبی نتیجه جانبی
lateral support U تکیه گاه جانبی
sidelooking airborne radar U رادار با دید جانبی
asymmetrical sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
side overlap U پوشش جانبی عکس هوایی
sidepiece U قطعه کناری بخش جانبی
profile U برش عمودی تصویر جانبی
lateral strain U تغییر شکل نسبی جانبی
vestigial sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
profiling U برش عمودی تصویر جانبی
profiles U برش عمودی تصویر جانبی
profiled U برش عمودی تصویر جانبی
sculpture in the round U پیکره سازی همه جانبی
processor U پردازندهای که از حافظه جانبی استفاده میکند
lateral gain U پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
poll U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
failures U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
B: U بیان کننده دیسک درایو جانبی
polled U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
interrupts U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
interrupting U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
interrupt U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
sidelobe U ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
computer interface unit U وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
sub- U کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
sbc U RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
shortest U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
bells and whistles U صدا ودستگاههای جانبی بیشتراست نواوری
shorter U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
polls U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
failure U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
short U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
lateral deflection of beam U تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
vendors U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
peripheral U انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
controllers U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
peripheral U فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
vendor U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
outputs U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
auxiliaries U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
stair towers turrets U برجهای پله دار جانبی هشتی ورودی
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
form U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
formed U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
forms U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
auxiliary U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
load U فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
loads U فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com