English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cheerleader U سر دستهی تشویق کنندگان
cheerleaders U سر دستهی تشویق کنندگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
earpieces U دستهی عینک
squeaky clean U مثل دستهی گل
search parties U دستهی جستار گرد
search party U دستهی جستار گرد
choirboy U پسری که عضو دستهی سرودخوانان است
choirboys U پسری که عضو دستهی سرودخوانان است
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
bandstands U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstand U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
ruminantia U نشخوار کنندگان
recipients U دریافت کنندگان
recipient U دریافت کنندگان
we the under signed U امضا کنندگان زیر
weŠthe undersigned U ما امضاء کنندگان زیر
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
revel rout U گروه کیف کنندگان
the longs U پیش خرید کنندگان
producers association U انجمن تولید کنندگان
electorates U هیئت انتخاب کنندگان
tertiary consumers U مصرف کنندگان سومین
electorate U هیئت انتخاب کنندگان
information providers U تهیه کنندگان اطلاعات
visitors from abroad U بازدید کنندگان خارجی
notonecta U بر پشت شنا کنندگان
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
consumer organization U سازمان حمایت از مصرف کنندگان
border crosser U عبور کنندگان از مرز پناهندگان
drug pushers U توزیع کنندگان مواد مخدر
syngraph U تنظیم کنندگان رسیده باشد
back U پشتی کنندگان تکیه گاه
backs U پشتی کنندگان تکیه گاه
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
cheer U تشویق
eulogy U تشویق
eulogies U تشویق
exhortation U تشویق
cheered U تشویق
cheers U تشویق
abetted U تشویق
abets U تشویق
abet U تشویق
persuasions U تشویق
persuasion U تشویق
encouragement U تشویق
abetting U تشویق
electress U خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
electoral college U هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
The demonstrators were waving the flags. U تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
persuadable U قابل تشویق
countenanced U تشویق کردن
to put a premium on U تشویق کردن
to the cheers of [the crowd] U با تشویق [جمعیت]
take heart <idiom> U تشویق شدن
lead on <idiom> U تشویق موزیانه
encourage U تشویق کردن
reanimate U تشویق کردن
hearten U تشویق کردن
inspiriting U تشویق کننده
inspirit U تشویق کردن
elate U تشویق کردن
encourager U تشویق کننده
countenance [encourage] U تشویق کردن
embolden U تشویق کردن
encouage U تشویق کردن
lead on U تشویق کردن
cheers U تشویق کردن
cheered U تشویق کردن
countenancing U تشویق کردن
eulogised U تشویق کردن
eulogises U تشویق کردن
eulogising U تشویق کردن
eulogize U تشویق کردن
applause U تشویق و تمجید
eulogized U تشویق کردن
eulogizing U تشویق کردن
eulogizes U تشویق کردن
countenances U تشویق کردن
encourage U تشویق کردن
encourages U تشویق کردن
encouraged U تشویق کردن
cheer U تشویق کردن
abets U تشویق تقویت
abetted U تشویق تقویت
abetting U تشویق تقویت
countenance U تشویق کردن
encouragingly U ازراه تشویق
computerese U استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
sorties U حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
consumer research U تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
sortie U حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
unit awards U تشویق نامه یکانی
exhorting U تشویق و ترغیب کردن
exhorts U تشویق و ترغیب کردن
exhorted U تشویق و ترغیب کردن
exhort U تشویق و ترغیب کردن
shot in the arm <idiom> U تشویق یا برانگیختن چیزی
protreptic U تشویق کننده نصیحت
acclamation U آفرین [تشویق] [تحسین]
contravallation U استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
export incentive U تشویق دولت در جهت صادرات
you tell'em <idiom> U تشویق شخص دربیان گفتهها
overpraise U بیش از حد تشویق و تحسین کردن
home grown software U برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
attestation clause U عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
grace U فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
oversells U بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
graced U فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
graces U فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
gracing U فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
citations U تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
citation U تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
he inspirited me to do it U مرا بکردن ان کار تشویق کرد
oversold U بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
overselling U بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
oversell U بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
guides U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon U محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
decus U Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
silicon U عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. U این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
golden handshakes U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshake U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
reward is an iduce to toil U چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
trading stamp U تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
sig U Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
altar-rail U [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
viewport U فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
precedents U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
server U مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
exequy U مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
gavels U چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
bunkcombe U نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
strike pay U حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
artspeak U یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
yoicks U علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
general act U قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
brian kellogg U پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
patronizes U رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronised U رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronises U رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronize U رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronized U رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
Viewdata U سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
scitovsky double criterion U که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
eisa U گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com