Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roll out
U
سر خوردن هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
Other Matches
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
to play a good knife and fork
U
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
swag
U
تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
tumbles
U
غلت خوردن معلق خوردن
trips
U
لغزش خوردن سکندری خوردن
tripped
U
لغزش خوردن سکندری خوردن
trip
U
لغزش خوردن سکندری خوردن
tumbled
U
غلت خوردن معلق خوردن
tumble
U
غلت خوردن معلق خوردن
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
grog
U
دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
to drink wine
U
می خوردن شراب خوردن
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
tailplane
U
دم هواپیما
escadrille
U
6 هواپیما
air craft
U
هواپیما
planing
U
هواپیما
air plane
U
هواپیما
flying machine
U
هواپیما
plane
U
هواپیما
planed
U
هواپیما
airplain
U
هواپیما
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
planes
U
هواپیما
flight
U
هواپیما
aeroplanes
U
هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
aeroplane
U
هواپیما
aircraft
U
هواپیما
airplanes
U
هواپیما
airplane
U
هواپیما
airframe
U
بدنه هواپیما
ground crew
U
کارکنان هواپیما
avgas
U
بنزین هواپیما
aircraft repair
U
تعمیر هواپیما
aviation fuel
U
سوخت هواپیما
aircraft records
U
اسناد هواپیما
aircraft specification
U
خصوصیات هواپیما
avigation
U
فن هدایت هواپیما
aircraft log book
U
بایگانیها هواپیما
aircraft inspection
U
بازرسی هواپیما
arresting sheave
U
پل مهار هواپیما
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
airframe
U
بدنهء هواپیما
port
U
فرودگاه هواپیما
airscrew
U
ملخ هواپیما
invention of the aeroplane
U
اختراع هواپیما
airframe
U
شاسی هواپیما
albatrose
U
یک نوع هواپیما
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
altitude
U
ارتفاع هواپیما
propeller
U
ملخ هواپیما
captaining
U
فرمانده هواپیما
captained
U
فرمانده هواپیما
captain
U
فرمانده هواپیما
airframe
U
اسکلت هواپیما
aviation gasoline
U
بنزین هواپیما
axes of an airplane
U
محورهای هواپیما
axial of an aircraft
U
محور هواپیما
screw
U
ملخ هواپیما
screws
U
ملخ هواپیما
hijackers
U
هواپیما ربا
crew member
U
خدمه هواپیما
air hostess
U
مهماندار هواپیما
bail out
U
پریدن از هواپیما
hijacker
U
هواپیما ربا
hangar
U
اشیانه هواپیما
hangars
U
اشیانه هواپیما
flight manifest
U
بارنامه هواپیما
hijacking
U
هواپیما ربائی
aerodromes
U
فرودگاه هواپیما
captains
U
فرمانده هواپیما
planing
U
صاف هواپیما
planes
U
صاف هواپیما
planed
U
صاف هواپیما
path of flight
U
مسیر هواپیما
landing
U
نشستن هواپیما
plane
U
صاف هواپیما
loads
U
بارمهمات هواپیما
load
U
بارمهمات هواپیما
aerodrome
U
فرودگاه هواپیما
airmen
U
خدمه هواپیما
airman
U
خدمه هواپیما
hijackings
U
هواپیما ربائی
flap
U
باله هواپیما
landings
U
فرودگاه هواپیما
flapped
U
باله هواپیما
rudder bar
U
فرمان هواپیما
landings
U
نشستن هواپیما
aircraft arrestment
U
مهارکردن هواپیما
fuselages
U
دماغه هواپیما
leading line
U
خط هدایت هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
agl
U
رادار هواپیما
fuselage
U
دماغه هواپیما
aerocommander
U
نوعی هواپیما
fuselage
U
بدنه هواپیما
aeromechanic
U
مکانیک هواپیما
aircraft engine
U
موتور هواپیما
crew
U
خدمه هواپیما
crews
U
خدمه هواپیما
crewing
U
خدمه هواپیما
fuselages
U
بدنه هواپیما
flaps
U
باله هواپیما
crewed
U
خدمه هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
abutted
U
خوردن
buckle
U
تا خوردن
abut
U
خوردن
trundled
U
غل خوردن
grubs
U
خوردن
trundle
U
غل خوردن
grub
U
خوردن
abuts
U
خوردن
eating
U
خوردن
hurtles
U
خوردن
hurtled
U
خوردن
gliding
U
سر خوردن
budges
U
جم خوردن
budging
U
جم خوردن
hurtle
U
خوردن
To be crossed out ( eliminated , omitted ) .
U
خط خوردن
grubbed
U
خوردن
budged
U
جم خوردن
buckled
U
تا خوردن
buckles
U
تا خوردن
erode
U
خوردن
eroded
U
خوردن
erodes
U
خوردن
eroding
U
خوردن
trundles
U
غل خوردن
budge
U
جم خوردن
stirs
U
جم خوردن
stirrings
U
جم خوردن
baet
U
خوردن
glide
U
سر خوردن
glided
U
سر خوردن
glides
U
سر خوردن
trundling
U
غل خوردن
hurtling
U
خوردن
slid
U
سر خوردن
eats
U
خوردن
eat
U
خوردن
stir
U
جم خوردن
stirred
U
جم خوردن
to swear by all that is sacred
U
خوردن
glut
U
پر خوردن
to overload stomach
U
پر خوردن
to overfeed oneself
U
پر خوردن
polish off
U
خوردن
gluts
U
پر خوردن
to makea meal of
U
خوردن
to fall aboard
U
خوردن
look back
U
سر خوردن
to break ones fast
U
خوردن
corroding
U
خوردن
corrodes
U
خوردن
to eat into
U
خوردن
occlude
U
خوردن
to drink water
U
اب خوردن
gluttonize
U
پر خوردن
gormandize
U
پر خوردن
feed
U
خوردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com