Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unciform
U
سرکج قلابی چنگکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
uncinate
U
چنگکی
hamiform
U
چنگکی
hamatum
U
استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
incurved
U
سرکج
hamous
U
سرکج
crooking
U
عصای سرکج
crook
U
عصای سرکج
crooks
U
عصای سرکج
curtle ax
U
قمه سرکج
curtal ax
U
قمه سرکج
bibcock
U
شیر اب سرکج
bibb cock
U
شیر اب سرکج
uncinus
U
عضو سرکج یاقلاب مانند
crocheting
U
بامیل سرکج بافتن قلابدوزی کردن
crochets
U
بامیل سرکج بافتن قلابدوزی کردن
crochet
U
بامیل سرکج بافتن قلابدوزی کردن
crocheted
U
بامیل سرکج بافتن قلابدوزی کردن
false
<adj.>
U
قلابی
hamate
U
قلابی
hamous
U
قلابی
pasteboard
U
قلابی
quackish
U
قلابی
bogus
U
قلابی
sham
U
قلابی
adulterated
U
قلابی
quack
U
قلابی
quacked
U
قلابی
shams
U
قلابی
quacking
U
قلابی
adulterating
U
قلابی
adulterates
U
قلابی
quacks
U
قلابی
adulterate
U
قلابی
false
U
قلابی
uncinus
U
زائده قلابی
Rigged elections .
U
انتخابات قلابی
a fake doctor
U
پزشک قلابی
cheap copy
U
بدل قلابی
rip-off
U
کالای قلابی
rip-offs
U
کالای قلابی
pale
[poor]
imitation
U
بدل قلابی
False coin .
U
سکه قلابی
A bogus professor .
U
پروفسور قلابی
simular
U
قلابی صوری
shamateur
U
اماتور قلابی
kake uke
U
دفاع قلابی
spurious
U
قلابی الکی
fulham
U
طاس قلابی
forge
U
تهیه جنس قلابی
forges
U
تهیه جنس قلابی
setline
U
رسن چند قلابی ماهیگیری
crook
U
ادم قلابی کلاه بردار
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
crooking
U
ادم قلابی کلاه بردار
crooks
U
ادم قلابی کلاه بردار
weedless
U
قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
The whole story was faked up .
U
تمام داستان قلابی وساختگه بود
quacks
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked
U
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
ringthe bull
U
بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
arresting gear
U
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.
U
این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
mare's nest
U
چیز خوش فاهر وبد باطن چیز قلابی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com