Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grizzlies
U
سرند مخصوص مواد ریزدانه
grizzly
U
سرند مخصوص مواد ریزدانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pyropowder
U
باروت مخصوص مواد ترقهای
wallow course
U
خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
fine grained
U
ریزدانه
uniform aggregate
U
مصالح ریزدانه یکنواخت
meshing
U
سرند
riddle
U
سرند
meshes
U
سرند
screening
U
سرند
mesh
U
سرند
screener
U
سرند
riddles
U
سرند
bar screen
U
سرند
harp
U
سرند
fine aggregate
U
مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
aggregate interlocking
U
بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
screening
U
سرند کردن
mesh
U
شبکه سرند
meshes
U
شبکه سرند
meshing
U
شبکه سرند
chert
U
نوعی سنگ چخماق که ریزدانه و متراکم است
screening tests
U
ازمونهای سرند کردن
psychiatric screening test
U
ازمون سرند روانپزشکی
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
aggregate batcher
U
تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate batching plant
U
دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
aggregate
U
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates
U
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
material
U
مواد
materials
U
مواد
provisions
U
مواد
supplies
U
مواد
letter press
U
مواد چاپی
fission products
U
مواد اتمی
lubricants
U
مواد روغنی
print
U
مواد چاپی
off the shelf
U
مواد در دسترس
printed
U
مواد چاپی
fixed material
U
مواد پایدار
maintenance materials
U
مواد تعمیرات
stocks
U
مواد ذخیره
material balance
U
موازنه مواد
testing of materials
U
ازمایش مواد
material control
U
کنترل مواد
materials requisition
U
درخواست مواد
joint filler
U
مواد درزبندی
materials management
U
مدیریت مواد
joint filling compound
U
مواد درزبندی
joint sealing material
U
مواد درزبندی
dissolved solids
U
مواد محلول
materials handling
U
جابجایی مواد
jointing material
U
مواد پرکننده
material costs
U
هزینههای مواد
acaricide
U
مواد کنه کش
natural products
U
مواد طبیعی
nutrition
U
مواد غذائی
miscellaneous provisions
U
مواد متفرقه
lubricant
U
مواد روغنی
assets
U
مواد لازم
supplies officer
U
مسئول مواد
defense articles
U
مواد پدافندی
protein
U
مواد سفیدهای
proteins
U
مواد سفیدهای
direct material
U
مواد مستقیم
accessory substances
U
مواد فرعی
suspended load
U
مواد غوطه ور
raw materials
U
مواد خام
magnetic materials
U
مواد مغناطیسی
prints
U
مواد چاپی
narcotic drugs
U
مواد مخدر
active material
U
مواد عامل
acetone bodies
U
مواد استونی
materials transfer notes
U
دستورانتقال مواد
raw materials
U
مواد اولیه
muffling material
U
مواد میرایی
substitute material
U
مواد جانشینی
intromission
U
مواد الحاقی
alluvial deposit
U
مواد رسوبی
producer's goods
U
مواد تولیدی
printed matter
U
مواد چاپی
practice material
U
مواد تمرینی
explosive ordnance
U
مواد منفجره
medics
U
مواد دارویی
backing material
U
مواد محافظ
balsamic materials
U
مواد بلسانی
oddments
U
مواد گوناگون
composite material
U
مواد مرکب
cryptomaterial
U
مواد رمز
fatigue of material
U
فرسودگی مواد
excess stock
U
مواد اضافی
radioactive material
U
مواد رادیواکتیو
glacial drift
U
مواد یخرفته
qualifying clauses
U
مواد اصلاحی
purview
U
مواد اساسی
fix
U
مواد مخدره
sealing compound
U
مواد ضد نشت
fixes
U
مواد مخدره
raw material
U
مواد خام
petroleum
U
مواد نفتی
explosives
U
مواد سوزا
fine aggregate
U
مواد ریز
inorganic materials
U
مواد غیرالی
colorant
U
مواد رنگی
organic compound
U
مواد شیمیایی
organic materials
U
مواد الی
fertile meterial
U
مواد بارخیز
overburden
U
مواد رویی
cohesive materials
U
مواد چسبنده
organic compound
U
مواد آلی
cohesive material
U
مواد چسبا
washing agent
U
مواد شوینده
instruction material
U
مواد درسی
instructional material
U
مواد اموزشی
operating supplies
U
مواد کمکی
coherent materials
U
مواد چسبنده
insulating compound
U
مواد عایق
feed stock
U
مواد اولیه
insulating material
U
مواد عایق
bill of materials
U
فهرست مواد
mineral
U
مواد معدنی
indirect materials
U
مواد غیرمستقیم
bill of material
U
فهرست مواد
materials transfer notes
U
برگه انتقال مواد
nonferrous
U
بدون مواد اهنی
exhausted materials
U
مواد تمام شده
bulk material
U
مواد اولیه حجیم
raw material stock
U
موجودی مواد اولیه
supplies
U
مواد وتجهیزات لازم
bill of quantities
U
فهرست کمی مواد
raw stock
U
موجودی مواد خام
tightening material
U
مواد عایق کننده
ejecta
U
مواد بیرون ریخته
animalization
U
وجود مواد حیوانی
tightening material
U
مواد اب بندی کننده
bunkers
U
مخزن مواد اولیه
bunker
U
مخزن مواد اولیه
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
materials utilisation control
U
کنترل بکارگیری مواد
oils
U
نفت مواد نفتی
explosives
U
مواد قابل انفجار
oil
U
نفت مواد نفتی
back up material
U
مواد پشت بند
oiling
U
نفت مواد نفتی
drug trafficker
U
قاچاقچی مواد مخدر
durable material
U
مواد با عمر زیاد
exudation
U
پخش یا پرتاب مواد
drug trafficking
U
قاچاق مواد مخدر
ferriferous
U
دارای مواد اهنی
ecotope
U
مواد بیجان بوم
supplies research
U
تحقیق درخصوص مواد
bill of materials
U
صورت حساب مواد
fine aggregate
U
مواد دانه ریز
drug addiction
U
اعتیاد به مواد مخدر
tankage
U
مواد زائد کشتارگاه
buffer stock
U
مواد اولیه ذخیره
provision room
U
انبار مواد غذایی
neurodynamic substances
U
مواد پویاساز اعصاب
dyestuff
U
مواد رنگی و رنگرزی
materials utilisation control
U
کنترل مصرف مواد
surfactants
U
مواد فعال در سطح
surface active agents
U
مواد فعال در سطح
staple food
U
مواد غذائی ضروری
roughage
U
مواد خوراکی زبر
hype
U
اعتیاد به مواد مخدره
keying material
U
مواد اصلی رمز
unadulterated
U
بدون مواد خارجی
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
coagulase
U
مواد منعقد کننده
materials returned note
U
برگه مواد برگشتی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
quantity surveyor
U
ارزیاب کمیت مواد
quantity surveyors
U
ارزیاب کمیت مواد
bins
U
مخزن مواد اولیه
high explosive
U
مواد منفجره قوی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com