English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
You have cut my hair very short . U سرم را ( موهایم را ) خیلی کوتاه کردید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it is very kind of you U خیلی التفات کردید
on a dime <idiom> U درزمان خیلی کوتاه
ultrashort wave U موج خیلی کوتاه
very short U برد خیلی کوتاه
ultrashort wave transmitter U فرستنده موج خیلی کوتاه
transient U باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
transients U باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
The notice is too short [for me] . U آگاهی [برایم] خیلی کوتاه مدت است.
My hair is falling. U موهایم دارد می ریزد
My hair is growing. U موهایم دارد بلند می شود
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
you did right U خوب کردید
you did right U کار صحیحی کردید
you are written U شما اشتباه کردید
why did you mention that onep U چه شد که ان یکی را بخصوص ذکر کردید
you did w to leave the place U خوب کاری کردید که از انجارفتید
what made you so late U چه شد که این همه دیر کردید
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
rattling U خیلی تند خیلی خوب
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
highly U خیلی
not a few U خیلی ها
many U خیلی
very little U خیلی کم
routh U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
in large quantities U خیلی خیلی
for long U خیلی
copious U خیلی
ten U خیلی
dumpiness U خیلی
far and away U خیلی
dammit U خیلی
damn U خیلی
villainous U خیلی بد
to a large extent U خیلی
very U خیلی
really wicked U خیلی محشر
wicked <adj.> U خیلی خوب
lily white U خیلی سفید
often <adv.> U خیلی از اوقات
really sick U خیلی محشر
open-and-shut U خیلی سهل
open and shut U خیلی سهل
lower most U خیلی پست تر
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
primely U خیلی خوب
pixilated U خیلی حساس
faraway U خیلی دور
many people U خیلی از مردم
many people U خیلی اشخاص
precisian U خیلی دقیق
many persons U خیلی اشخاص
whackings U خیلی بزرگ
of vital importance U خیلی ضروری
whopping U خیلی بزرگ
oftentimes U خیلی اوقات
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
decrepit U خیلی پیر
overstrung U خیلی حساس
great <adj.> U خیلی خوب
superabundant U خیلی زیاد
awesome <adj.> U خیلی خوب
many times <adv.> U خیلی از اوقات
parlous U خیلی مهیب
pianissmo U خیلی نرم
much worse U خیلی بدتر
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
cool <adj.> U خیلی خوب
too tough U خیلی سفت
immediate U خیلی فوری
piping hot U خیلی داغ
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
jolly U بذله گو خیلی
pluperfect U خیلی عالی
extreme U خیلی زیاد
He is a loose card . U خیلی ول است
corking U خیلی زیبا
much was said U خیلی حرفهازده شد
Neanderthal U خیلی کهنه
confidential U خیلی محرمانه
dead slow U خیلی اهسته
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
far and away U خیلی دور
by leaps and bounds U خیلی تند
benedicite U خیلی خوب
far U زیاد خیلی
pitch-black U خیلی سیاه
pitch black U خیلی سیاه
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
hit bottom <idiom> U خیلی پست
as good as U خیلی خوب
as stiff as a poker U خیلی خشک
at most U خیلی باشد
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
before you can say knife U خیلی زود
precise U خیلی دقیق
oodles U خیلی زیاد
far off U خیلی دور
iam in bad U خیلی محتاجم
immensurable U خیلی قدیم
in no time U خیلی زود
precipitating U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
precipitated U خیلی سریع
precipitate U خیلی سریع
it is very easily done U خیلی به اسانی
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
level best U خیلی عالی
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
lots U خیلی زیاد
nifty U خیلی خوب
niftiest U خیلی خوب
niftier U خیلی خوب
whacking U خیلی بزرگ
giantess U زن خیلی قدبلند
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
hand and glove U خیلی صمیمی
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
hand and glove U خیلی نزدیک
hand in glove U خیلی صمیمی
hand in glove U خیلی نزدیک
Many thanks! U خیلی ممنون!
level best U خیلی خوب
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
goody-goodies U خیلی خوب
number one U خیلی خوب
quaint U خیلی فریف
frequently U خیلی اوقات
very light U خیلی سبک
infinitely U خیلی زیاد
skinless U خیلی حساس
highest U خیلی بزرگ
toploftiness U خیلی متکبر
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
span new U خیلی تازه
often U خیلی اوقات
subminiature U خیلی کوچک
senseful U خیلی حساس
wells U خیلی خوب
raucous U خیلی نامرتب
seldom U خیلی کم ندرتا
goody-goody U خیلی خوب
very good U خیلی خوب
ultraconservative U خیلی محتاط
glorious U خیلی خوب
extras U بسیار خیلی
extra- U بسیار خیلی
extra U بسیار خیلی
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
goody goody U خیلی خوب
well U خیلی خوب
stentorian U خیلی بلند
exceeding U خیلی زیاد
superrabundant U خیلی زیاد
ritzy U خیلی شیک
once in the blue moon U خیلی بندرت
thank you very much U خیلی متشکرم
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
raff U خیلی زیاد
fortissimo U خیلی بلند
highs U خیلی بزرگ
high U خیلی بزرگ
sappy U خیلی احساساتی
rotundily U چاقی خیلی
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
bone dry U خیلی خشک
swith U خیلی عظیم
pygmies U کوتاه
bas relif U کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com