English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fluid capital U سرمایه سیال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital U قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization U تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment U سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financier U سرمایه دار سرمایه گذار
financiers U سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism U کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
collapse capitalism U فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
capital program U برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital U سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
fluid U سیال
fluids U سیال
fulidal U سیال
unthickened U سیال
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
fluids U جسم سیال
working fluid U سیال متحرک
superfluid U ابر سیال
effluent U سیال خروجی
real fluid U سیال واقعی
effluents U سیال خروجی
working fluid U سیال عامل
mobiles U سیال تغییرپذیر
mobiles U روان سیال
mobile U سیال تغییرپذیر
fluid U جسم سیال
mobile U روان سیال
ideal fluid U سیال ایده ال
fluid centre U مرکز سیال
fluid intelligence U هوش سیال
fluid resistance U مقاومت سیال
intransit strenth U پرسنل سیال
electric fluid U سیال برقی
floating reserve U احتیاط سیال
perfect fluid U سیال کامل
floating U سیال مواج
intransit stock U اماد سیال
influent U سیال ورودی
fluid bed polymerization U بسپارش در بستر سیال
fluid bed vulcanization U وولکانش در بستر سیال
fluor U قاعدگی زنان سیال
working lead fluid U سیال متحرک یا عامل
brain storming U سیال سازی ذهن
fluidic U وابسته بجسم سیال
visualization U مرئی ساختن سیال
maintenance float U شارژ انبار سیال
bleeds U فرار کردن یک سیال
bleed U فرار کردن یک سیال
viscous stress U تنش برش سیال
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fluidify U تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
turn over U سرمایه
fund U سرمایه
equity U سرمایه
asset U سرمایه
equities U سرمایه
funded U سرمایه
capital U سرمایه
capital intensive U سرمایه بر
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
capital loss U زیان سرمایه
capital market U بازار سرمایه
capital movement U حرکت سرمایه
tycoon U سرمایه گذارمهم
capital outflow U خروج سرمایه
circulation capital U سرمایه در گردش
circulating capital U سرمایه در گردش
circulating capital U سرمایه در جریان
capitalists U سرمایه گرای
constant capital U سرمایه ثابت
consolidated fund U سرمایه ذخیره
capital value U ارزش سرمایه
capital levy U مالیات بر سرمایه
capital liability U بدهی سرمایه
capital theory U نظریه سرمایه
cash capital U سرمایه نقدی
capitalization U سرمایه سازی
capital tax U مالیات بر سرمایه
capital structure U بنیان سرمایه
capital structure U ساخت سرمایه
capital stock U حجم سرمایه
capital stock U موجودی سرمایه
capital reserve U اندوخته سرمایه
capital reserve U ذخیره سرمایه
capital requirement U نیاز سرمایه
capital paid in U ذخیره سرمایه
physical capital U سرمایه غیرپولی
capital transfers U انتقالات سرمایه
tycoons U سرمایه گذارمهم
out flow of capital U خروج سرمایه
physical capital U سرمایه فیزیکی
quantity of capital U مقدار سرمایه
capital turnover U گردش سرمایه
stocked U سهام سرمایه
stock U سهام سرمایه
intellectual capital U سرمایه فکری
investor U سرمایه گذار
fluid capital U سرمایه متحرک
investors U سرمایه گذار
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
joint stock U سرمایه مشترک
liquid capital U سرمایه نقدی
human capital U سرمایه انسانی
liquid capital U سرمایه راکد
floating capital U سرمایه متحرک
flight of capital U مهاجرت سرمایه
capital gains U سود سرمایه
national capital U سرمایه ملی
nominal capital U سرمایه اسمی
operating capital U سرمایه در گردش
trading capital U سرمایه در گردش
capitalist U سرمایه دار
capitalist U سرمایه گرای
disinvestment U اتلاف سرمایه
disinvestment U کاهش سرمایه
flight of capital U فرار سرمایه
fixed property U سرمایه ثابت
fixed capital U سرمایه ثابت
financial capital U سرمایه مالی
equity investment U مشارکت در سرمایه
working capital U سرمایه در گردش
mobility of capital U تحرک سرمایه
money capital U سرمایه پولی
consumer capital U سرمایه مصرفی
capital account U حساب سرمایه
funded U موجودی سرمایه
trust fund U سرمایه امانی
capitalists U سرمایه دار
yield of capital U بازده سرمایه
social capital U سرمایه اجتماعی
invest U سرمایه گذاری
accumulated capital U سرمایه متراکم
accumulation of capital U تراکم سرمایه
replacement capital U سرمایه جانشینی
bankroll U سرمایه بانک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com