Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jump speed
U
سرعت مناسب برای پرش باچتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trial and error
<idiom>
U
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
bail out
U
پرش باچتر
paradrop
U
بارریزی باچتر نجات
fair weather
U
مناسب برای
impact point
U
نقطه پیاده شدن باچتر
suitable for children
U
مناسب برای بچه ها
skiable
U
مناسب برای اسکی
airworthiness
U
مناسب برای پرواز
winterish
U
مناسب برای زمستان
cantabile
U
مناسب برای اواز
airworthy
U
مناسب برای پرواز
running
U
مناسب برای مسابقه دو
fill the bill
<idiom>
U
مناسب برای همه جا
in pride of grease
U
مناسب برای کشتن
fencible
U
مناسب برای نرده کشی
offices
U
مناسب برای استفاده در شرکت
fishable
U
مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
buyer's market
U
بازار مناسب برای خریدار
office
U
مناسب برای استفاده در شرکت
gressorial
U
مناسب برای راه رفتن
readied
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
roadworthy
U
مناسب برای بکاربردن درجاده ها
readying
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
market value
U
قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
ready
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
readies
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
lyrical
U
مناسب برای نواختن یاخواندن باچنگ
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
He's not suited for a doctor.
U
او
[مرد]
برای یک پزشک مناسب نیست.
to be
[look]
somewhat
[the]
worse for wear
[person, thing]
U
مناسب نبودن برای پوشیدن
[جامه ای]
jump altitude
U
ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
sawtimber
U
الوار مناسب برای اره کشی
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
bug taper
U
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
slots
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
that is i. to this purpose
U
برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
gorge portion
U
محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
slot
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
flag days
U
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
amphimictic
U
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
slotting
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
constructive placement
U
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
The fire is fit to roast the meat.
U
این آتش برای کباب کردن گوشت مناسب است
fits units with ... connection
U
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
to suggest it is appropriate to do so
[matter]
U
پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد
[چیزی ]
sectors
U
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector
U
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
verification
U
بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
constant
U
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
constants
U
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
fourth generation computers
U
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
voice
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
CD WO
U
مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
voices
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
dropped
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drops
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropping
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
populates
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populate
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populating
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
crossover
U
متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
cpu
U
که معیاری برای سرعت کامپیوتر است
fibre optics
U
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
enumerated type
U
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
pipelining
U
تکنیکی است برای افزایش سرعت کامپیوتر
routing
U
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
computing
U
میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
fast pill
U
ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
floats
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
semaphore
U
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
telegenic
U
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
standard bred
U
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
lips
U
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
power 0
U
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
bsc
U
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
ergonomics
U
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
wife's equity
U
عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
orbital injection
U
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
tack weld
U
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
arm
U
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
underdistance
U
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
pipeline
U
زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipelines
U
زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
fit
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fits
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fittest
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
controlled environment
U
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
fractional T
U
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
pre fetch
U
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
sprint medley
U
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
object code
U
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
flowchart
U
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
locals
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
flow diagram
U
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
multiple
U
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
bulk
U
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
embedded code
U
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
L cache
U
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
early token release
U
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
coprocessor
U
پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
FDDI
U
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
c
U
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
backbones
U
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone
U
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
pipelines
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
thin
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
action
U
حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
thinned
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
actions
U
حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
trellis coding
U
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
pre
U
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre-
U
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
wait state
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
proper
U
مناسب
condign
U
مناسب
suitable
<adj.>
U
مناسب
idoneous
U
مناسب
congurous
U
مناسب
expedient
<adj.>
U
مناسب
appropriate
<adj.>
U
مناسب
adequate
<adj.>
U
مناسب
useful
<adj.>
U
مناسب
in point
U
مناسب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com