Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
endurance time
U
سرعت مداوم
endurance time
U
سرعت حداکثر مداوم
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
continuation
U
حرکت مداوم بسوی سبد
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
paces
U
سرعت حرکت
paced
U
سرعت حرکت
rate
U
سرعت حرکت
pace
U
سرعت حرکت
speed
U
سرعت حرکت
speeding
U
سرعت حرکت
speeds
U
سرعت حرکت
rates
U
سرعت حرکت
easiness
[quickness]
U
سرعت حرکت
speediness
U
سرعت حرکت
rapidness
U
سرعت حرکت
alacrity
[speed]
U
سرعت حرکت
quickness
U
سرعت حرکت
speed of action
U
سرعت حرکت
swiftness
U
سرعت حرکت
celerity
U
سرعت حرکت
velocity
U
سرعت حرکت
promptness
U
سرعت حرکت
promptitude
U
سرعت حرکت
nippiness
U
سرعت حرکت
rapidity
U
سرعت حرکت
fleetness
U
سرعت حرکت
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
wind velocity
U
سرعت حرکت باد
spank
U
با سرعت حرکت کردن
average speed
U
سرعت متوسط حرکت
spanked
U
با سرعت حرکت کردن
spanks
U
با سرعت حرکت کردن
continuing
U
مداوم
continuous
U
مداوم
ongoing
U
مداوم
constant
U
مداوم
constants
U
مداوم
cyclic
U
مداوم
unremitting
U
مداوم
running
U
مداوم
sequential
U
مداوم
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
sound velocity
U
سرعت حرکت صوت در اب دریا
to bolt
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
persistent inflation
U
تورم مداوم
sustaining growth
U
رشد مداوم
discontinuous
U
غیر مداوم
steadied
U
پی درپی مداوم
drum roll
U
ضربات مداوم
life long education
U
اموزش مداوم
persistent
U
پایا مداوم
drum rolls
U
ضربات مداوم
durably
U
بطور مداوم
stand
U
دفاع مداوم
sustained fire
U
تیر مداوم
sustained fire
U
اتش مداوم
fluctuated
U
تغییر مداوم
fluctuates
U
تغییر مداوم
sustained illumination
U
روشنایی مداوم
sustained rate
U
نواخت مداوم
steadying
U
پی درپی مداوم
steady state growth
U
رشد مداوم
steady
U
پی درپی مداوم
running fire
U
اتش مداوم
steadies
U
پی درپی مداوم
halting
U
غیر مداوم
continuous illumination
U
روشنایی مداوم
continuous fire
U
اتش مداوم
fluctuate
U
تغییر مداوم
steadiest
U
پی درپی مداوم
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
fleet
U
هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
fleets
U
هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
continuous duty
U
کار مداوم یکنواخت
assiduity
U
توجه و دقت مداوم
stable
U
مداوم محک کردن
steady state
U
وضعیت بارشد مداوم
straight pool billiard
U
بازی مداوم 1/41 بیلیاردکیسهای
stables
U
مداوم محک کردن
remaining velocity
U
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
continuously pointed fire
U
اتش روانه شده مداوم
Constant dripping wear away the stone .
<proverb>
U
قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
one-night stands
U
رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
uninterrupted duty
U
کار مداوم غیر یکنواخت
yaks
U
: بطور مداوم حرف زدن
yak
U
: بطور مداوم حرف زدن
one-night stand
U
رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
ribbon switch
U
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
rate joystick
U
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
fleeting target
U
هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
memory sniffing
U
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
atmospheric braking
U
کند شدن سرعت حرکت یک جسم هنگام برخورد بااتمسفر
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
lindy
U
رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
continuous strip photography
U
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
poomse
U
نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
computer animation
U
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
coriolis force
U
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
jitter
U
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
automatic terminal information service
U
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
to be exposed to a constant stream of something
U
در معرض چیزی به طور مداوم بودن
[بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
creeps
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creep
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
animations
U
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
animation
U
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
slewing
U
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
continuous strip imagery
U
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
scans
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scan
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scanned
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
continuous processor
U
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
low velocity
U
کم سرعت
line speed
U
سرعت خط
fleety
U
به سرعت
liner velocity
U
سرعت
terminal velocity
U
سرعت حد
haste
U
سرعت
low velocity
U
با سرعت کم
speeds
U
سرعت
fastnesses
U
سرعت
fastness
U
سرعت
celerity
U
سرعت
promptitude
U
سرعت
paces
U
سرعت
velocity
U
سرعت
paced
U
سرعت
souic do
U
سرعت
pace
U
سرعت
seepage velocity
U
سرعت زه اب
speediness
U
سرعت
swiftness
U
سرعت
speedy
U
سرعت
speeding
U
سرعت
directly
U
به سرعت
swiftly
U
به سرعت
speed
U
سرعت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com