Perdic | سردسته زنان خواننده اپرا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	diva U	سردسته زنان خواننده اپرا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	prima donnas U	خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
	prima donna U	خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
	buffo U	خواننده مرد در رلهای فکاهی اپرا
	operas U	اپرا
	opera U	اپرا
	opera house U	اپرا
	impresarios U	مدیر اپرا
	operatic U	مربوط به اپرا
	impresario U	مدیر اپرا
	libretto U	اشعار اپرا
	operas U	اهنگ اپرا
	libretti U	اشعار اپرا
	librettos U	اشعار اپرا
	opera U	اهنگ اپرا
	libretto U	کتاب اشعار اپرا
	libretti U	کتاب اشعار اپرا
	impresarios U	مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
	impresario U	مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
	librettists U	نویسنده اشعار اپرا
	librettos U	کتاب اشعار اپرا
	librettist U	نویسنده اشعار اپرا
	operatize U	بشکل اپرا در اوردن
	opera glass U	دوربین مخصوص اپرا
	leaders U	سردسته
	file leader U	سردسته
	protagonists U	سردسته
	protagonist U	سردسته
	captain U	سردسته
	head of a gang U	سردسته
	protagonist U	سردسته
	chieftain U	سردسته
	anchor man U	سردسته
	anchormen U	سردسته
	leader U	سردسته
	chieftains U	سردسته
	choragus U	سردسته
	anchor men U	سردسته
	fugleman U	سردسته
	coryphaeus U	سردسته
	file leader U	سردسته
	head liner U	سردسته
	actor U	سردسته
	bell wether U	سردسته
	heresiarch U	سردسته رافضی ها
	marshaled U	کلانتر سردسته
	marshal U	کلانتر سردسته
	marshals U	کلانتر سردسته
	marshalled U	کلانتر سردسته
	marshaling U	کلانتر سردسته
	Which bus do I take for the opera? U	برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
	headers U	سردسته هواپیمای شیرجه
	header U	سردسته هواپیمای شیرجه
	vocalists U	خواننده
	singers U	خواننده
	vocalist U	خواننده
	troller U	خواننده
	chantress U	زن خواننده
	reader U	خواننده
	readers U	خواننده
	singer U	خواننده
	reciter U	خواننده
	songbirds U	خواننده زن
	chanter U	خواننده
	songbird U	خواننده زن
	ballad singer U	خواننده
	oscine U	خواننده
	caroler U	خواننده
	drillmaster U	فرمانده تمرین نظامی سردسته
	in the first flight U	دارای مقام نخست سردسته
	disk reader U	خواننده دیسک
	raw head U	نوک خواننده
	read head U	نوک خواننده
	trios U	سه نفر خواننده
	trio U	سه نفر خواننده
	singing U	اوازخوانی خواننده
	prim buffa U	سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
	calling program U	برنامه فرا خواننده
	go to school U	خواننده میله نوری
	optical U	خواننده میله نوری
	photoelectric reader U	خواننده فتو الکتریکی
	bar code reader U	دستگاه خواننده کد میلهای
	epistoler U	خواننده رسالهای ازعهدجدید
	magnetic tape reader U	خواننده نوار مغناطیسی
	prim donna U	سر دسته زنهای خواننده دراپرا
	torch singer U	خواننده شعر احساساتی وعاشقانه
	groundling U	ماهی ته دریا خواننده یاتماشاچی بی ذوق عامی
	read U	تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
	reads U	تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
	cue U	اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
	ocr U	طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
	optical U	طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
	cues U	اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
	hopper U	وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
	hoppers U	وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
	The singer and his staff commandeered the entire backstage area. U	خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
	cards U	وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
	card U	وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
	quartet U	قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
	quartette U	قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
	quartets U	قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
	womenfolk U	زنان
	womankind U	زنان
	applaudingly U	کف زنان
	fair sex U	زنان
	feminine U	زنان
	mutch U	زنان وکودکان
	menses U	قاعدگی زنان
	hirsutism U	نابجارویی مو در زنان
	vauntingly U	لاف زنان
	gyringly U	چرخ زنان
	gynocracy U	حکومت زنان
	gynecology U	پزشکی زنان
	reelingly U	چرخ زنان
	the female sex U	زنان ودختران
	feminicide U	قتل زنان
	petticoats rule U	تسلط زنان
	pantingly U	نفس زنان
	when will women have the vote? U	زنان کی حق رای
	women's army corps U	ارتش زنان
	women's dres U	جامه زنان
	gynecocracy U	حکومت زنان
	gynaecocracy U	حکومت زنان
	period U	قاعده زنان
	menstruation U	قاعدگی در زنان
	catamenia U	قاعدگی زنان
	evadingly U	طفره زنان
	womenfolk U	جماعت زنان
	womanly U	در خور زنان
	beauties U	زنان زیبا
	demimonde U	زنان هرزه
	wifely U	درخور زنان
	asymetrical bars U	پارالل زنان
	uneven parallel bars U	پارالل زنان
	boastingly U	لاف زنان
	boxers U	مشت زنان
	womankind U	گروه زنان
	plumes U	پر کلاه زنان تل
	plume U	پر کلاه زنان تل
	greensickness U	کم خونی زنان
	beauty U	زنان زیبا
	gaspingly U	نفس زنان
	feminity U	طبقه زنان
	periods U	قاعده زنان
	womanish U	مربوط به زن یا زنان
	flutteringly U	پروبال زنان
	to catch napping U	چرت زنان گرفتن
	women's army corps U	قسمت زنان ارتش
	sapphism U	همجنس خواهی زنان
	music stool U	کرسی پیانو زنان
	heat U	تحریک جنسی زنان
	women labor force U	نیروی کار زنان
	heats U	تحریک جنسی زنان
	feminism U	برابری طلبی زنان
	ladykiller U	مرد محبوب زنان
	ladykillers U	مرد محبوب زنان
	feminist U	طرفدار حقوق زنان
	menstruation U	قاعدگی زنان طمث
	feminists U	طرفدار حقوق زنان
	catamenia U	عادت ماهیانه زنان
	chlorosis U	سبزرنگی زنان کم خون
	gynecologist U	متخصص بیماریهای زنان
	demimonde U	جهان زنان هرجایی
	lothario U	گمراه کننده زنان
	phlegmasia alba dolens U	ورم سفیدران زنان
	female participation rate U	نرخ مشارکت زنان
	premenstrual U	قبل از قاعدگی زنان
	fluor U	قاعدگی زنان سیال
	columbia round U	تیراندازی مخصوص زنان
	housecoats U	لباسی که زنان درخانه می پوشند
	suffragette U	زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
	leucorrhoea U	سوزنک مزمن غیرمسری زنان
	a comparison of men's salaries with those of women U	مقایسه حقوق مردان با زنان
	evadingly U	گریز زنان بابهانه یاحیله
	housecoat U	لباسی که زنان درخانه می پوشند
	gynaecophysiology U	علم ووفایف جهازتناسلی زنان
	suffragettes U	زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
	plead for the widow U	در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
	steatopygia U	بزرگی وفربهی کفل زنان
	height of the volleyball net U	34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
	YWCAs U	مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
	whites U	سوزنک مزمن غیر مسری زنان
	YWCA U	مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
	modiste U	کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
	abbess U	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
	abbesses U	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
	lady paramount U	بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
	greensick U	مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
	gallant U	متعارف وخوش زبان درپیش زنان
	hairdo U	ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
	women students U	زنان دانش اموز محصلین اناث
	sapphic vice U	شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
	wimple U	روسری زنان قرون وسطی چرخ
	hairdos U	ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
	phlegmasia dolens U	ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
	accoucheur U	پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
	chatelaine U	زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
	hysteria U	غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
	ladies' men U	مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
	lady's man U	مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
	hereford round U	مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف